روزهایی هستند که فراتر از یک روز در تقویم ارزشمندند . روزهایی هستند که در تقویم دل ما ، در تقویم ذهن و خاطرات ما جای دارند . این روزها اگر رنگی می گیرند ، به خاطر وجود انسان هایی ست که آنروز را برایمان به شکلی خاص طراحی کرده اند . انسان هایی که جایی در ذهن و دل ما ، متعلق به آنهاست . که هرگز هیچ کس و هیچ چیز دیگری آنرا پر نخواهد کرد . این آدمها حتی اگر در کنارت نباشند ، در یادت خواهند ماند ، که شرط ماندگاری ، تنها همراه بودن در دل و با دل است .
راستش دارم خودم را خسته می کنم ! می خواهم سنگی را بردارم که در توانم نیست ! می خواهم آب دریا را در کوزه ای جای دهم ! می خواهم یک دنیا معنا را در چند واژه به تصویر بکشم ، می خواهم .... اقرار می کنم کار من نیست ... اقرار می کنم در توانم نیست دنیایی محبت و لطف را در چند کلمه محدود بگنجانم تا بشود توصیف انسانی که دل دریاییش و عظمت روحش ، با هیچ کلمه ای قابل مقایسه نیست ...آقا بزرگ عزیز ما ، سالروز بودنتان را در جمع خانواده و عزیزانتان تبریک می گویم و آرزوی بهترین ها را دارم برای شما که خود بهترینید ... هزاران هزار بار ، تولدتان مبارک .
پی نوشت :
افسون غزل , با گزارش سه شنبه شب و غزلی جدید از استاد قهرمان عزیز به روز است .
حواست هست یازده سال از این عکس میگذره ها !
درست یادمه ! شبی که فرداش امتحان آخر ترم ریاضی داشتیم , یک شب گرم خردادی , داشتم طبق معمول , وقتی همه خواب بودند , کتاب می خوندم که پام خورد و چراغ مطالعه که روی تختم بود با صدای مهیبی افتاد .... از ترس اینکه صدایش را کسی شنیده باشد , چشم هایم را چند بار محکم باز و بسته کردم . صدای پای مادرم را که شنیدم کتاب را زیر بالشم قایم کردم و سریع دست دراز می کنم که چراغ را خاموش کنم که :
- یگانه ؟ نصف شبی چیکار می کنی ؟
- ا .... شما بیدارید ؟
- جواب منو بده !
- من ؟ هی... هیچی ... چیزه ... دارم ریاضی میخونم !!!
مادرم اخمی می کند و می گوید : تو روز روزش درس نمی خونی , حالا نصف شبی حس درس خوندنت گل کرده ؟!باشه ! من که باور کردم ! اما خانوم کوچولو , اینهمه نصف شبی فسفر نسوزون ! بگیر بخواب !
و چراغ مطالعه را از روی تختم برمی دارد و روی میزم می گذارد ...
نفس می کشم و کتاب را روی پاتختی می گذارم . دستهایم را زیر سرم می گذارم و به سقف خیره می شوم ... می روم توی رویاهایم ... رویای بزرگ شدن , رویای مستقل شدن , مهندس شدن و موفق بودن ...
( می نویسم از خاطرات همراه با تخیلاتم ! )
یگانه عزیزم ,
عمری با حسرت و اندوه زیستن , نه برای خود فایده دارد و نه برای دیگران . باید اوج گرفت تا بتوانیم آنچه را که آموخته ایم با دیگران نیز قسمت کنیم . ...
لحظات از آن توست .
آبی
سبز
سرخ
سیاه
سفید
رنگهایی را که بایسته است بر آنها بزن .
عزیز دل مادر , یگانه زندگی ام , تولدت مبارک . زندگی ات رنگین کمانی از شادیها و خوبیها باشد نازنین من . رسیدنت به اوج قله های پیروزی و معنویت , آرزوی همیشگی من است .
پی دل نوشت :
خانم تنفس عزیزم , میلادتان سرچشمه خیر و خوبیهاست . بر شما و خانواده عزیز و همگی دوستانتان مبارک ... شاد باشید و سربلند و سلامت .
پی توضیح نوشت :
داستانک ابتدای پست , نوشته خود یگانه جان منه . باز بی اجازه ش یکی از نوشته هاش رو استفاده کردم , و امیدوارم مامانش رو ببخشه که قفل بودن ذهنش رو با سرقت ادبیش جبران کرد ! بازم تولدتش مبارک باشه ...
لذت نگریستن به چشمان معصوم یک کودک , از نگاه به دریا ,آسمان و درختان والاتر است .
1-ال یاسین ( امپراتور بهار )
تکثیر لبخند مهربانی خداوند , میلادت پر شور . بهاری و سبز باشی همیشه زیباترین فرشته آفرینش .
2- منیژه ( آذردخت )
3-احمدرضا ( کهکشان )
4-آستیاژ( آقا بزرگ )
5-امین ( کهکشان )
6-سهبا
7-امپراتور بهار
8-باران
9- دانیال ( آسمان سیاه است )
10- نیایش ( سایه سار زندگی )
11- سیدساجد ( ژرفای نگاه )
12- یگانه ( و اینک منم در آستانه نوجوانی )
13- آرشاویر ( آقابزرگ )
14- آرزو ( آسمان سیاه است )
15- محمد جواد ( مذابها )
16- کیمیا , مانی ( خونه ی خیالی )
17- زهرا ( همه جا با من هستی )
18- دانیال ( آسمان سیاه است )
19- ستایش ( من و دلم )
20- محمد ( سایه سار عشق و زندگی )
21- محمدجواد ( مذابها )
22- مانا ( مردمک تنهایی حوا )
23- طاها ( میانبری به دریا )
24- نیایش ( سایه سار زندگی )
25- طاها (میانبری به دریا )
26- فاطمه ( عمه طهورا )
27- عرفان ( آسمان سیاه است )
28- آیدا , امیرحسین
29- احسان ( دلنوشته های یک دانشجو )
30- سمیرا ( دلنوشته های یک دانشجو )
31- مجتبی ( عمه طهورا )
32-باران
33- مجتبی ( عمه طهورا )
34- کیمیا ( خونه ی خیالی )
35- مهدی ( پدر باران )
36-سپیده ( حرفهای سپید )
37- احمدرضا ( کهکشان )
38- آرزو , عرفان ( آسمان سیاه است )
39- الیاسین ( امپراتور بهار )
40- محمد متین ( گفتگوهای تنهایی )
41- فائزه ( قلم , کاغذ , من )
42- امیرحسین
43-سعیده ( راز حضور )
44- حسام ( جویای کار )
45-ستایش ( من و دلم )
46- امیرحسین
47- مریم ( نجوای تنهایی )
48- آیدا
49- محمدجواد ( مذاب ها )
50- ریحانه , عرفانه ( تنفس )
51- هلینا ( نجوای تنهایی )
52-سعیده ( راز حضور )
53-علیرضا ( تنفس )
54- ریحانه , عرفانه ( تنفس )
55- خانم تنفس ( تنفس )
اسامی شرکت کنندگان در مسابقه ( دارندگان عکس ):
1- امپراطور بهار ( چهار عکس ), 2- کهکشان ( سه عکس ), 3- دلنوشته های یک دانشجو ( دو عکس ) 4-حرفهای سپید ( یک عکس ) ,5- خط دوم برای باد ( چهار عکس ) , 6- آسمان سیاه است ( پنج عکس ) 7- گفتگوهای تنهایی ( یک عکس ) 8- همه جا با من هستی ( یک عکس )
9- نجوای تنهایی ( دو عکس ) 10- میانبری به دریا ( دو عکس ) 11-
خونه ی خیالی ( دو عکس ) 12- آذردخت دوست داشتنی ( یک عکس ) 13- جویای کار (حسام ) ( یک عکس ) 14- باران ( سه عکس ) 15- سایه سار عشق و زندگی ( یک عکس ) 16- راز حضور ( دو عکس ) 17- عمه طهورا ( سه عکس ) 18- مذابها ( سه عکس ) 19- قلم کاغذ من ( یک عکس ) 20- آقا بزرگ ( دو عکس ) 21- ژرفای نگاه ( یک عکس ) 22- من و دلم ( دو عکس ) 23- خانم تنفس (چهار عکس ) 24- سایه سار زندگی ( چهار عکس )
از همه شما عزیزان بسیار ممنونم .
یک توضیح راجع به عکس شماره 41 :
از اونجایی که الان فصل درس و مشق و امتحانه و از همه مهمتر بنده از منزل و آلبوم و عکسها دور بودم تصمیم گرفتم کار متفاوت انجام بدم . اونم اینکه کاریکاتوری شماتیک از دوران کودکی براتون تهیه کنم . لطفا نخندید . من کاملا شبیه این تصویر بودم . میتونید جهت صدق گفتار از .... کمک بگیرید . ( بعدا میگیم چه کسی باید شباهت را تایید کند !)
این پست تقدیم می شود به برادر عزیزم امپراطور بهاران و مانای عزیز. تولد دردانه شان مبارک.
این سه عکس , دستاوردهایی از سفر اخیرمون به دیار مردمان آذری زبان کشورمون هست .
به این فکر افتادم که برای روح بخشیدن و با طراوت کردن فضای اینجا , عکس بچه ها رو , واسه یه پست بذاریم . اگه مایل هستید که شرکت کنید , عکس کودک دلبندتون , یا عکس بچگی خودتون رو برای من ای میل کنید , تا در یک پست همگی عکسها به نمایش در بیاد ( البته بدون ذکر نام ) و بشه یه مسابقه جالب و جذاب و صد البته دیدنی . هر کدوم از عزیزان که مایل به شرکت در این برنامه هستند , سریعتر اعلام بفرمایند تا زودتر مقدمات این کار آماده بشه . امیدوارم لحظه های پر نشاطی رو در پیش رو داشته باشیم .