سایه سار زندگی
سایه سار زندگی

سایه سار زندگی

میلی کمین گرفته پلنگانه در دلم ...

آسمان , پل تبریز , ارومیه , پنجشنبه یازده خرداد


ماه که باشی , حتی در روشنای روز , در مقابل خورشید هم , جلوه گر خواهی بود ! ماه که باشی ....


دریاچه ارومیه پنجشنبه یازده خرداد


خورشید عشق , پشت کوههای خیالی در حال غروب است . درست مثل عمر من , که در سراشیب عمر , بیشتر و بیشتر فرو می رود در خلائی از نادانسته های من ! آسمان و کوه و دریا و ابر و همه آفرینش هم که دست به دست هم دهند , خورشید بر نخواهد گشت , مگر با طلوعی دیگر در روزگاری دیگر !


ارومیه , شنبه سیزدهم خرداد


ماه من ! سالهاست که شب و روز , در به در به جستجوی تو می گردم , همچون پلنگی زخم خورده  ! اما هر بار گوشه ای پنهان می شوی از دیدگانم !  کی روشن می شود زندگی ام به مهتاب روی تو ؟

نظرات 130 + ارسال نظر
طهورا پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 03:20 ب.ظ

....وما آن روز با طلوع خورشید بر خواهیم گشت و ما دوباره متولد خواهیم شد .....روزهای زیبایی در راه است ...دستانت را به دست ماه بسپار....من زیر نور ماه نشستن را دوست دارم.....

دستانم را به دست ماه خواهم سپرد ....

ریحانه پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 03:41 ب.ظ http://www.theosophist2.blogfa.com

http://up.vatandownload.com/images/w6oomee5dvf0wtc4hbva.jpg

مثل تنهایی ماه
تو خودش نشسته بود ....

مریم پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 04:36 ب.ظ http://najvaye-tanhai.blogsky.com

تمام شب را برای خورشید گریه کردیم
غافل از اینکه ماه
منتظر یک نگاه ما بود
چقدر زیبا به تصویر کشیدی نرگسی
نمیدونم چرا با دیدن عکسات یه دلتنگی عجیبی اومد سراغ دلم
یاد غروبای جمعه افتادم
ایشالله که ماه من میاد
ایشالله
زیبا بود نرگسم
ممنونم

کاش بیاید ماه , تا شاید بدر آییم از این دلتنگی مدام ...
زنده باشی مریمی .

شنگین کلک پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 06:27 ب.ظ http://shang.blogsky.com

درود
این پست و عکس هایش چقدر زیبا و هماهنگ هستند
ممنون . چشمتان روشن به مهتاب روی ماهتان .

سلام بزرگوار . ممنون از لطفتان . کاش روشن شود چشممان به جمال حضرت ماه ..

سایه پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 06:44 ب.ظ

خورشید و ماه هر روز و شب با همه حالی طلوع و غروب می کنند و ما دعوت به دیدار زیبایی ها .. فرقی نداره اگر ابری باشه آسمون بارانی و یا یکدست آبی ..

ماه من ! دل می سپارم به تو
و به تنهایی ات
میان این همه ستاره ..

آخر هفته ات خوش

غروب و طلوع هر روزه خورشید رو به چشم خود دیده ایم سایه ام , اما ماه , روزها هم قابل مشاهده ست , مگر در حالت خاص خود در روزهای کمی در ماه ...

ماه من ... دل می سپارم به تو و به تنهایی ات , میان این همه ستاره ...
ای وای ! چقدر شبیه این جمله رو تو آسمان سیاه دانیال خوندم سایه ... ببین شباهت ها رو !

دانیال پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 06:56 ب.ظ http://www.danyal.ir

حدیث زمزمه هایت همیشه مهربان است

http://s3.picofile.com/file/7402470535/Moon.jpg

ممنون , اما این کامنت رو به حساب کدام یکی از مهربانان بگذارم ؟!

دانیال پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 07:03 ب.ظ http://www.danyal.ir

از مکارم اخلاق ماه آسمان است که احوال خلائق را
در شب مرتقب است که رهپویان را از روشنایی جدا نیندازند
و ایشان را در تشعشع ضادقه خود به اخلاص وا دارد ،
اما من مانده ام شمس فلک به روز روشن به چه کار آید ؟!

شادمانی بزمتان برقرار و شادی مجلستان باقی
أعتذر ، لاأستطیع البقاء ، لأنی ذاهب ، الی اللقاء

از اونوقتاست که باید بیام بشینم پای کلاس درستون که ببینم چی گفتین استاد ! اینکه اگه شمس نباشه , روز روشن کجا خواهد بود ؟

بعد اینکه این جمله آخر یعنی چی ؟ کجا به سلامتی ؟ این انی ذاهب و الی اللقا یعنی سفر ؟

ریحانه پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 07:03 ب.ظ http://www.theosophist2.blogfa.com

http://dl.s-arm.com/%20dl6/891127/رضا%20شیری/Reza%20Shiri%20-%20Bezan%20Zire%20Gerye.mp3

بانو این نوا هم دلچسب هست و شاید چاشنی اش بغض شود ولی به شنیدن می ارزد !!!..

نمیدونم چرا نمیتونم دانلودش کنم عزیز ! ممنونم ...

زهـرا پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 07:04 ب.ظ http://anywherewithu.blogsky.com/

اگر برآید ماه شب ما
به سر رسد این تاب و تب ما

شود به توفان ها سپر ما
نوازش چشمانِ ترِ ما

اگر برآید ماه شب ما
به سر رسد این تاب و تب ما

ز پشت ابر تیره غم ها
دمیده ماه سرور دل ها

بشوید این آلایش خاطر
عطا نماید خواهش خاطر

سزد که جان ویرانه کنم من
به گرد او پروانه کنم من

به خاک پایش می نهم این سر
به آسمانش پر زنم آخر

تپش تپش قلبم شده شیدا
نفس نفس دل محو تو مولا
http://www.iranseda.ir/FullGanjine/?g=758572&s=

کاش برآید ماه دلهای غمین ما ...
ممنونم زهراجانم ...

سپیده پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 07:24 ب.ظ

دلم سوزدبه سرگردانی ماه
که شب تاروز پوید این همه راه
سحر خوهد درآمیزد به خورشید
نداندچون کند با بخت گمراه
شاید ماه هم سالهاست که در جستجوست

ماه سالهاست منتظر است ... منتظر انتظار ما ... منتظر اشاره ای از دوست , تا که برآید از پس ابرهای تیره دلتنگی ... اما دریغ .........

سلام سپیده ام . خوش آمدی نازنین دل .

منتظر منتظر پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 07:33 ب.ظ http://http://entezarsorkh.blogfa.com/

یا صاحب‌الزمان! مهربان تر از پدر تویی ! با تو بی‌مهری خطا ست.
×××××××
سلام بزرگوار
وبلاگ زیبا و قلم شیوایی دارید
امیدوارم موفق و موئد باشید.
شما با کمال احترام در جمع دوستان انتظار سرخ لینک شدید.اگر مایل بودید ما را با نام انتظار سرخ لینک کنید.

به روزیم و منتظر مقدم مبارکتان.

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام . لطف دارید بزرگوار ...
اللهم عجل لولیک الفرج ...

سایه پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:33 ب.ظ

عکسهارو که دیدم نوشتم با حس خودم .. همین

ماه و دوست دارم ..

میدونم عزیز , فقط به شباهتها فکر میکنم ...
منم ماه رو دوست دارم . امشب ماه خیلی به زمین نزدیکه سایه ... به یادت بودم که میتونی ماه رو ببینی از پنجره اتاقت یا نه ؟

زهـرا پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:55 ب.ظ http://anywherewithu.blogsky.com/

سهبا
آواتار من چرا اومده کنار اسم داداشت

منم همین رو پرسیدم خب !

زهـرا جمعه 19 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:10 ق.ظ http://anywherewithu.blogsky.com/

خعلی جالبه
راستی چه عجب بالاخره بعد از مدتها ما شما رو دیدیم

منو ؟ کی ؟ کجا ؟ چطوری ؟!

زهـرا جمعه 19 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:24 ق.ظ http://anywherewithu.blogsky.com/

منظورم اینه که بعد از مدتهای طولانی اومدین نت،این وقت شب دارید کامنت تایید می کنید
سهبا جدا سوال شده برام،آواتار من اونجا؟

اشتباه شده د یگه عزیز . خودشون هم که تشریف ندارند بگن سهبا , خواهری , اینو حذفش کن !

گاهی در میره از دستمون این موقع شب بودن توی نت دیگه ! خوبیش اینه که فردا تعطیله !

زهـرا جمعه 19 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:32 ق.ظ http://anywherewithu.blogsky.com/

چه اشتباهی
یادمه خودشون گفتن سهبا اگه لینکی رو حذف کنه کامنتی رو حذف نمی کنه،مگه نه؟
یادته کامنت ریحانه رو
چه خوب فردا تعطیله و امشب تونستم دو کلمه با شما حرف بزنم

آره ! حالا منتظر عکس العملشون هستم فردایی , پس فردایی !
خدا به دادم برسه !

زهـرا جمعه 19 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:33 ق.ظ http://anywherewithu.blogsky.com/

راستی این عکس رو دیدم،گفتم واسه شما بذارم
http://f.manmote.com/img/iwan-najaf-1366x853.jpg

مرسی عزیزم . چقدر حسرت می خوردم از اینکه نمیشد دوربین رو برد داخل حرم ! چه آرامشی داره این فضا زهراجان . اگه نرفتی تا حالا , دعا می کنم زودی قسمتت بشه !
دلم خیلی تنگه اینجاست زهرا ! تو از کجا میدونستی روح من بال بال میزنه تو حرم مولا ؟!

طهورا جمعه 19 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:38 ق.ظ

شب به خیر و خوشی .سلام زهرا جان

سهبا جون دعای برادرزاده دانیال چه عجیبه دقت کردی؟ (شادمانی بزمتان برقرار و شادی مجلستان باقی)

مشکوکه!

سلام عمه . شبتون خوش .
به علاوه دعاش , خداحافظیش هم عجیبه ! والا ! اون اشتباه عجیب و غریب هم ازشون خیلی خیلی عجیبه !
کلا داداش حالش خوبه عمه ؟ به گمونم هنوز تبش رو داره , گناه داره خو ! یکیمون بریم به دادش برسیم دیگه !

زهـرا جمعه 19 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:44 ق.ظ http://anywherewithu.blogsky.com/

الهیمن نمیدونستم،خود مولا میدونستن
من نالایق هم شدم واسطه تا شما رو دوباره راهی اونجا کنم.
باورت نمیشه تا این عکس رو دیدم گفتم بذارم واسه سهبا،بعد با خودم گفتم ولی از پست روز پدر گذشته،کاش زودتر دیده بودمش.اما بعد گفتم نه!دیدنش خالی از لطف نیست هرچند این پست درمورد یه موضوع دیگه هست
من که هنوز قسمتم نشده
شما دعا کن شاید منم طلبیده بشم

نمیدونی حرم مولا چه کرد با دل من ! دقیقا روبروی ایوان طلا , کنار بابا می نشستم و به زمزمه های بابا با بهترین بابای دنیا گوش می کردم ! خیلی لذت داره سفر , وقتی در کنار بابا و مامانت قرار بگیری !
دلم خیلی تنگ شده زهرا . مرسی که برم گردوندی به اون زمان ...
خدا الهی هر چه زودتر نصیبت کنه عزیز .

طهورا جمعه 19 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:45 ق.ظ

نیستن که؟

کی ؟ داداش ؟ نه نیستند فکر کنم ...
منم برم عمه جون . شب شما و زهرا جون بخیر و خوشی .

زهـرا جمعه 19 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:48 ق.ظ http://anywherewithu.blogsky.com/

سلام عمه جون
عمه شما نمیدونید قضیه چیه؟
از ایشون همچین اشتباهی خعلی بعیده
کاش ریحانه هم بود یه کم آتیش می سوزوند
سهبایی اگه گفتن حذفش کنید،شما حذف می کنید؟

آره خب , حذفش می کنم ! حتی اگه شما هم می گفتی حذف می کردمش ! منتها دیگه حالا , فایده ش چیه وقتی همه ملت دیدنش ؟!

عزیزی من با اجازه ت برم دیگه ! الانه که صدای فریاد قرمز همسری دربیاد !
با اجازه همگی تون شب خوش .

زهـرا جمعه 19 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:52 ق.ظ http://anywherewithu.blogsky.com/

مرسی سهبا جون از دعای قشنگت
انشاءالله این سفر نصیب همه ی محبین حضرت علی علیه السلام بشه

انشاله عزیز . شبت خوش.

زهـرا جمعه 19 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:57 ق.ظ http://anywherewithu.blogsky.com/

شبت قشنگ
ولی کامنت رو حذف نکنید،واسه خنده خوبه

ok honey, good night

مشتاق جمعه 19 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 08:15 ق.ظ

سلام
اگر که نور او بر دل بتابد....فداسازم همه دار وندارم
که من جز این ازاوچیزی نخواهم....
چه زیبامیشود این صحنه دل...اگر ماه وحودش سر برآرد
که من ...
انشاا....نور وجودش در دل ما جای داشته باشد
دلتان هماره بیادش نورانی باد

اگر که نور او بر دل بتابد .... که من جز او چیزی نخواهم ...

سلام . ممنون از حضورتان . امید که یادش روشنی بخش دل و جانمان باشد .

ریحانه جمعه 19 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:27 ق.ظ http://www.theosophist2.blogfa.com

راستی مرتقب رو میدونستم ...اشتباه پرسیدم ولی ضادقه !!!.

مرتقب که یعنی نگهبان , یعنی مراقب ...
اما ضادقه به گمونم همون صادقه ست , یه نقطه شیطونی کرده پریده اون بالا , تا ما رو گمراه کنه ! ولی اشتباه کرده ! مگه نه ریحانه جان ؟

ریحانه جمعه 19 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:22 ق.ظ http://www.theosophist2.blogfa.com

زهرا به کبوتر من میخندی ؟!!

برو به جوراب هات بخند !!!!

اصن من حاضرم اون عکس کبوتر رو بذارم عکس زمینه ی آیفون 5ام ...باور کن!!

داداش من ی خرده حساب شخصی بعدن با شما دارم که اینقدر با اون کفتر زشت !!سوژه دست بقیه دادید!!

راستی سلام سهبا خانم ،خوبید ؟!!!..

زهرا به شما خندید ؟!!! نه ریحانه جون ! باور کن اینجور نیست ها !

ماجرا یه چیز دیگه ست !

علیک سلام خانوم منجم مهندس . خوبین شما ؟! روزتون بخیر . درساتو خوندی ؟!

طهورا جمعه 19 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:58 ق.ظ

جمعه ستاد ترجمه و تفحص در کامنت برادرزاده (د) بخیر.....

اون شمس فلک رو تحقیق کنیدم بد نیست .

عمه اتفاقا روی کلمه به کلمه ش مکث کردم و بخصوص روی همین شمس فلک ! خیلی فکر کردم منظورشون چیه از این شمس ؟! شما بگین خب عمه جون !

سلام . ظهر روز جمعه تون بخیر . عمه یکبار دیگه رفرش کنید سایه سار رو و راجع به موسیقی وبلاگ نظرتون رو به من بگین , باشه عمه جون ؟

مریم جمعه 19 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:11 ب.ظ http://najvaye-tanhai.blogsky.com

حالا این اشتباه ها و آواتار و اینا به کنار
یکی بگه اولا خود داداش کجاس
ریحانه جان خواهری بلکه بری یه سوپی چیزی درست کنی
شاید هنوز تب داره به قول نرگسی
آپ هم نکرده
مگه امروز جمعه نیست
عمه یه کاری کنین...وای داداشم از دست رفت

خدا نکنه مریمی ! این چه حرفیه ؟! بابا داداش رفته کوه و در و دشت , آواز بخونه , آهو شکار کنه , کباب آهو نوش جان کنه ! بی خیال مریمی ...

وقتی هم بیاد به همه حرفامون میخنده !

مریم جمعه 19 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:21 ب.ظ http://najvaye-tanhai.blogsky.com

http://www.up.vatandownload.com/images/vcwtbygpd0wgxz4b9k1.jpg
یعنی خعلی خندیدم نرگسی
پاک کردن فایل به لهجه شیرازی
از توو وبلاگ داداش برداشتمشا
ایکاش ما هم میدونستیم و باهاش میرفتیم کوه
اونجا چای کوهی دم میکردیم و میگفتیم و فارغ از دنیا می خندیدیم
الان فقط باید هی به در نگاه کنیم ببینیم کی میاد؟!دقیق کجا رفته!
نکنه رفته باشه دریا...آخ جون دریا

خیلی خوش میگذره کنار دریا و کوه و دشت ! وای با وجودی که همین هفته اونجا بودم , بازم دلم کوه و جنگل و دریا خواست خب !

مریم جمعه 19 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:36 ب.ظ http://najvaye-tanhai.blogsky.com

خوش به حالت نرگسی
آدم قاطی می کنه توو فصل امتحانا
حالا روزای دیگه زیاد دلش نمیخواد بره جایی ها اما همینکه برسه به امتحانا هی دلش میخواد بره کوه و دشت و دریا
بره مسافرت و بگرده برای خودش
الان منم بدجور دلم سفر خواست

راستش مریمی , یگانه هم امتحانات نهایی رو میگذرونه , ولی ما خیلی جدی نمی گیرم امتحانا رو !

ریحانه جمعه 19 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:38 ب.ظ http://www.theosophist2.blogfa.com

گر از حال دل خبر داری بگو...ور نشانی مختصر داری بگو!!!
.....
خدا رو شکر درسهامو خوندم ،بقول خیلی ها ریحانه اگر تنبلی نکنی و خوب درس بخونی ،تو مباحث فیزیک و ریاضی چیزی میشی..
ولی من هیچ وقت دوست نداشتم دکتر یا مهندس باشم،بزرگترین آرزوی من این است که یک منجم آماتور حرفه ای که موزیسین است و برای رادیو طنز مینویسدو یک مغازه ی گل فروشی یا عطر فروشی دارد! باشم،ولی متاسفانه در هیچکدام استعداد ندارم یا توانایی !!!

دعا کنید برای من ،
دستهایتان پر از موسیقی باد و لب هایتان سرشار از لبخند

قربونت برم ریحانه جون ... من مطمئنم همه اینا با هم میشی !

ولی تو رو خدا زیاد فیزیک استاتیک نخون ! قاطی میشه همه چی با هم ها ! الهی الهی الهی ....

دعای آخرت منو کشته عزیزی ...

طهورا جمعه 19 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:45 ب.ظ

سهبا چیکار کردی به حال دلم .بلندگوم خاموش بود خوب شد گفتی .ممنون تا بهار دلنشین ......

خورشید طلوعی است که منتظران آرزویش را دارند .....بیاید که محبت ها کامل شود.....

گمونم دیشب رفتن ماه رو تماشا!

مگه کنار دریا آهو هست!!!

مریم یه چایی بریز شاید مغزم کار کنه....سلام

عمه جون , بزنین کانال پنج تهران ....

ریحانه جمعه 19 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:55 ب.ظ http://www.theosophist2.blogfa.com

راستی خیلی جاها یک نقطه ای که شیطونی میکنه و اشتباه میشه کلی فرق ایجاد میکنه ،،
رحیم ،رجیم میشه و درد ،دزد..
شاید رجیم هم اشتباه تایپی رحیم و دزد اشتباه تایپی درد باشه !!!

..

.........
مریم جان داداش اون یکباراز سوپ من ،جون سالم به در بردند .....این یکبار دیگه ریسک نکنید ..

من مطمئنم الان داداش دستش رو گذاشته رو دلش , از دست ما جماعت بیکار , داره میخنده !
باور کنین راست میگما ! میخواین وقتی خودشون اومدن ازشون بپرسین !

ریحانه , فقط دعا کن اون نقطه اشتباهی , ما رو از خدا , جدا نکنه ! باشه عزیز ؟

مریم جمعه 19 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:08 ب.ظ http://najvaye-tanhai.blogsky.com

اول سلام به عمه جون خودمون
بهترین عمۀ بلاگستان
دوماً سوپای ریحانه خیلی هم خوشمزه اس ها
بهت بگم ریحانه جون...اگه یه ذره نمک مهربانی و کمی هم ادویه محبت و یه قاشق چای خوری فلفل لبخند و شادی بریزی توش عالی میشه
نه تنها خوب بشه بلکه هیچوقت دیگه آدم مریض نمیشه
چ برسه به داداشموم که یه فرشته اس

درباره کامنت ریحونی جونم باید بگم:
به قول شاعر که میگه
هر کجا رفتی چشم از خیانت باز دار
ای بسا که محرم با یک نقطه مجرم میشود
واقعا راس میگه نرگسی انگار اونا غلط تایپی بودن که اینجور از آب دراومدن
عجب حرف قشنگی زدها این ریحونی

عمه جون , ریحانه نازبو , کجایین ؟!

طهورا جمعه 19 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:12 ب.ظ

نه نه ریخانه جابم اومده ....نقطه هاش درسته ها

می گم سهبا برادرزاده م نمی خنده ایشون لبخند می زنن
سهبا یه فامیل داشتیم وقتی دوست داشت کنار هم باشیم و...نمی شد موقع رفتن از ناراحتی می گفت (خوشتون باشه) حالا با جمله داداشتون یاد اون حرف افتادم

اونکه خب آره عمه جون , ولی داداش هم همیشه هستند دیگه , یه وقتی هم میخواد بره کوه و دشت و دمن , بذاریم با دل خوش بره و دعا کنیم خوش بگذرونه دیگه , مگه نه ؟!
بعدشم چون همه چی رو سپرده به خواهری , خیالش راحته و آب تو دلش تکون نمیخوره , مگه نه داداش ؟!

ریحانه جمعه 19 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:15 ب.ظ http://www.theosophist2.blogfa.com

خب نیگا کنید دیگه من به هر کسی آرزو هامو میگم میخنده !!!!
من وقتی بچه بودم دوست داشتم بابام میوه فروشی،گل فروشی ،عطر فروشی یا بوتیک داشته باشند!!
به جون خودم راست میگم با اینکه بابا تحصیلات عالیه دارند !!!
حتا وقتی یکبار به بابا گفتم خوشبحال بچه هایی که باباشون تو مرکز تره بار و ..کار میکنند و هنوز که هنوزه وقتی میریم خرید بابا میگن نظرت عوض نشده و من میگم نه !!!..

خب ببین ریحانه , منم مثل تو دوست داشتم توی کار گل و موسیقی و کتاب و مدرسه و این چیزا باشم , هیچی هم نشدم ! خب گفتم که تو مراقب خودت باشی !
باور کن ریحانه , عاشق این بودم که یه کتابفروشی داشته باشم , آلبوم های موسیقی سنتی رو هم در کنارش بفروشم , اون کنارا , یه گلفروشی هم داشتم !
هییییی روزگاااارررر !!!!

یگانه جمعه 19 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:21 ب.ظ

مریم جمعه 19 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:25 ب.ظ http://najvaye-tanhai.blogsky.com

میگم نرگسی من لو بدم یا خودت که شما در موسیقی دستی داری و تبحری و سازی و سه تاری و می نوازی و ...
بگم
بگم
بگم
ولی اگه یه مغازه زدی منو ببر بشم شاگردت
در کنارش خوشنویسی هم میذاریم
اگه کسی سفارش بده براش تابلو درست می کنیم
فقط هم گلای نرگس و ریحانه و مریم می فروشیم
بعد به عشق عمه طهورا یه گل هم پیدا می کنیم و اسمشو میذاریم گل طهورا
وای نرگسی ! چ شود؟! فکر کن
با خودم فکر میکنم نرگس جون با این همه هنر بگه من هیچی نشدم!!!فکر کنم منِ بی هنر باید برم سرمو بذارم زمین...واللا
ولی من دوست داشتم بابام جوراب فروش باشه

من ؟ ساز ؟ مریمی ؟ منو با کی اشتباه گرفتی خانومی ؟!

ولی با بقیه کامنتت موافقم صددرصد ! گلفروشی و خوشنویسی و ..........
چه شوددد !!!!

طهورا جمعه 19 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:45 ب.ظ

وا یه گل پیدا می کنیم اسمشو می ذاریم طهورا چیه!
طهورا یعنی گل (به عربی)باور نداری بذار بیان بپرس...

تازه ریحان گل نیست .غذای امروز عمه است با کباب .بفرمایید .....
مریم چایی نمی فروشید تو مغازه من خریدارشم.
ریحانه میوه بفروشه که آرزو به دل نمونه.......


والا ! عمه طهورا خودشون گلند , اونم یه دسته !

ریحانه ؟ داداش کم بود , عمه هم اضافه شد ! خدا به دادمون برسه !
چایی ؟ با کباب عمه ؟ نهههه ! بذارین دوغ بیاریم خدمتتون !

ریحانه جمعه 19 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:46 ب.ظ http://www.theosophist2.blogfa.com

زیبایی آرزو ها به آرزو بودنشونه..

همون طوری که توی ریاضی بهم گفتن میتونی Yرا بقدری کافی برزگ کنی اگر x را در حد اپسیلونی تغییر بدی!!{برای تابعی که بر حسب متغیرx تعریف شده باشد}
ما میتونیم دنیا رو عوض کنیم ،اگر بقدر اپسیلونی نگاهمون رو تغییر بدیم !!!!

اپسیلون :کوچکتر از هر مقداری که فکر کنی !!
این موضوع هم موضوع حد توابع ، که در کتاب حسابان است!!!
تنها کتاب درسی که با درک تمام خوندمش و بالای تمام برگه های امتحانیش نوشتم {به نام خدای حسابان}

ای جااان ! ای جان ! ای جان !
یعنی هی دارم فکر می کنم تو هم میتونی دختر خودم باشی , وقتی اینهمه تشابه پیدا میکنم توی خواسته هامون .
خب منم عاشق جبر و ریاضیات بودم ریحانه ! حالا شده حسابان !!!

موفق باشی خانوم گل .

ریحانه جمعه 19 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:01 ب.ظ http://www.theosophist2.blogfa.com

دختری شما لیاقت میخواد ،میرسم خدمتتون برای دستبوسی و گاهی حرف زدن ...
من حتا لیاقت دخترمامانم بودنم رو ندارم ،چون من تو دنیا گاه گاهی فقط با مامانم قهر میکنم ، تنها کسیه که صادقانه نازمو میخره.....

.....
فکر کنم فراموش کردید یکم ولی جبر و گسسته ،هندسه و هندسه تحلیلی و حسابان و حساب دیفرانسیل شاخه های ریاضی بودند و هر کدوم با کتاب جداگانه....

باعث افتخار من و مامانته دختری مثل تو داشتن عزیز . شک نکن !

بعد اینکه زمان ما که دبیرستان نظام قدیم رو می خوندیم , بچه های ریاضی فیزیک چهار تا درس ریاضی داشتند : جبر , هندسه , ریاضی جدید و مثلثات
من بین اینها به جبر و مثلثات خیلی علاقه داشتم . هندسه از نوع فضایی و تحلیلش یه خورده اذیتم میکرد ! با همه اینها بهترین نمره های کلاس همیشه واسه خودم بود ها !

مریم جمعه 19 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:13 ب.ظ http://najvaye-tanhai.blogsky.com

عمه جونم چایی های من فروشی نیست که خوردنیه
باید بخوریش نه بفروشیش
زعفران ناب مشهد هم میریزیم توش
هم از ریحانه سوغات گرفتیم هم از سعیده (نازدونه خانم ای جانم جاش چقدر خالیه ها) هم از مامانِ نرگسی
گلاب ناب کاشان هم بعضی وقتا که داداش بخواد بیاد بهمون سر بزنه میریزیم توش
اما عمه من فکر کردم طهورا یهنی پاک
ریشه اش میشه طهر...فکر کنم عربیم ضعیفه منم
باید یه دوسه جلسه ای برم کلاس داداش

در ضمن نرگسی اگه من دست گلم...مطمئن باش شما یه گلستانِ پرگلی
راس میگم بخدا

زعفرون چه قابل شما و عمه طهورا رو داره ؟
بعدشم طهورا یعنی پاک مریمی . حالا احتمالا از اون کلماتی هست که معناهای متفاوت داره . واسه همین عمه میگن طهورا یعنی گل ! مگه نه عمه جون ؟

ریحانه جمعه 19 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:19 ب.ظ http://www.theosophist2.blogfa.com

سهبا خانم اخبار رو دیدید؟!!!
اون شی نورانی دیشب تو عراق و بقیه کشورهای همسایه ی شما دیده شده....
و زمانش با زمان پرتاب موشک روسیه متقارنه ...

جدی ریحانه جون ؟ یعنی اون یه موشک بود ؟ پس چرا منهدم شد اونوقت ؟!

طهورا جمعه 19 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:30 ب.ظ

زیبایی آرزو به آرزو بودنشه!!!!ریحانه پس از این به بعد میگیم ایشاالله آرزو به دل بمونیم که آرزوهامون آرزو بمونن ها؟!

سهبا جان کامنتامونو دریاب که از بحث منحرف شد .ریحانه و مریم و زهرا (جان ها)می دونن چه جوری آخرش ربط بدن ...

ماه را دوست دارم (روحی له الفدا)

من هم ماه را دوست می دارم عمه جان , که جلوه های دیگری از آن هم در زمین و در بین بندگان خداوندگار موجود است . نمونه اش شما , عمه طهورای نازنین ....

ریحانه جمعه 19 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:44 ب.ظ http://www.theosophist2.blogfa.com

عمه جان اگر اینجانب را به عنوان ناهار میل نکردید !!!!برم زردآلوها و آلبالو هامو بفروشم و یا شایدم هلو...
البته میتونیم تنها شعبه ی بستنی فضایی را حتا کنار شعبه های همیشه شلوغ بستنی شاد!افتتاح کنیم !!..

موافقم ریحانه ! یه شعبه بستنی فضایی کنار بستنی شاد ! واسه زمستون هم یه فکر اساسی دیگه میکنیم . ضمن اینکه در کنار بستنی , خدمات ارزنده نجومی هم خواهیم داشت !

طهورا جمعه 19 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 03:12 ب.ظ

سهبا جان منم جبرو ...رو دوست داشتم یعنی منم می تونم دخترت باشم .البته چند سال بزرگترم عیب نداره خبتازشم عاشق خط و خوشنویسی و ....من دختر واقعی تم

دخترم ؟! .... میگم عمه جون , ما همه برادرزاده های شماییم که از بس خوبیم به عمه جونمون شبیه شدیم ! شنیدین که بچه حلال زاده به عمه ش میره !

ریحانه جمعه 19 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 04:41 ب.ظ http://www.theosophist2.blogfa.com

زهرا جان،شرمنده که اینطوری شدم ،همش تقصیر داداشه خب!!!
دیگه از سایه ی کبوتر هم میترسم !!!

ای وای ! اگه از سایه کبوترم می ترسی , چطوری با من و عمه میای حرم ؟!

ریحانه جمعه 19 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 04:57 ب.ظ http://www.theosophist2.blogfa.com

نمیدونم و نمیدونند اون شی دقیقن چیه !!!ولی جزو اجرام نجومی نیست...حتا توی تهران هم دیده شده و راستش منم وقتی فیلمشو تو اخبار دیدم کلی تعجب کردم،صحنه ی مهیجی بوده ها...
و اینکه احتمال دادند موشک روسیه باشه،چون زمانش دقیقن متقارن با زمان اتفاق بوده +امتحان روس ها موفقیت آمیز بوده !!
منبع :اخبار شبکه 1ساعت 14.....

هر چی بود خیلی جالب و به قول تو مهیج بود ...
مرسی از اینهمه اطلاعات . باور می کنی بعد یکهفته امروز فقط یکربع برای زیارت حضرت امیر روشن شد تلویزیونمون ؟!

طهورا جمعه 19 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 05:14 ب.ظ

نه بابا ریحان کجا٬ ریحانه کجا ؟!
ریحانه گل سر سبد گل های دنیاست
نمونه ات غلط بود ....۱۹شدی.
معنی تحت لفظی اش بنا به شرایط گله ...
راستی من تو مغازتون چیکار کنم ؟تکلیفمو روشن کنید....



الان من نوزده شدم , ریحانه نوزده شد , یا مریم ؟! عمه جون ؟!!!

مغازه ؟ نمیدونم والا ! طرحش رو بچه ها دادن , بذارین خودشون تقسیم شغلی کنند !

ریحانه جمعه 19 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 05:17 ب.ظ http://www.theosophist2.blogfa.com

ریحانه پس از این به بعد میگیم ایشاالله آرزو به دل بمونیم که آرزوهامون آرزو بمونن ها؟
یعنی چی اونوقت ؟!

بعدشم سهبا خانم شما مگه زمستون ها بستنی نمیخورید ؟!!..من برای همین میگم بستنی شاد خیلی خاصه دیگه چون زمستون ها هم ؛حتا شبهای برفی شلوغ شلوغه !!!احالا بستنی فضایی ما زمستون ها شلوغ نباشه ؟!!

راستی عمه جون شما هم ریاضی خوندید ؟!! جدن !!درود بر این حس سلیقه،هزار الله اکبر !!...
و در حسن ختام کلامم :ورود پیروزمندانه برادر عزیزمان جناب DDDD به دنیای مجازی و منور کردن عرصه ی کامنت تایید کردن را به آن حضرت و پیروانش تبریک گفته !!

بستنی شبهای زمستون ؟! یعنی واقعا زمستون هم به اندازه تابستون شلوغه ؟! پس بهتره توی آرزوهای کودکی مون یه ذره تجدید نظر کنیم ریحانه ! نه ؟!

آره , عمه طهورا هم ریاضی خوندند ! قرار شد من مامان همه تون بشم خب !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد