سلام
بهانه های زندگی ادمها متفاوتند. هر کسی یه علایقی داره توی زندگیش که واسش میشه انگیزه زندگی . یکی از همین راههای زنده موندن چنگ انداختنه به همین بهانه های زندگی .
بی بهانه یا با بهانه دعوتتان میکنم به یک مشاعره که بچه های گل نیم نما راه انداختند با تشکر از رویادلشاد عزیز و پارسا بهار مست به خاطر قبول این زحمت.
واسه پیوستن به مشاعره بیاین به این آدرس:
منتظریم .
گفت :
من دعا خواهم کرد
که تو در اوج پریدن باشی
با دلت
با دل غمزده ات
تا به خداپربکشی
چشمهایت یله در باران و
دست در دست خدا .
دارم تمرین می کنم زنده بودن رو. میخوام بنویسم تا یادم بمونه که باید زنده بمونم . زنده بودن به مفهوم اینکه نفسی بیاد و بره نه! زنده موندن یعنی اینکه اون چیزی رو که باید باشم و میخوام باشم حفظ کنم .نزارم توی روزمرگیها بمیره . نزارم به خاطر خواسته اطرافیانم ، یا خواست جامعه یا هر چیز دیگه ای که کمتر ارزش داره برام ، جدا بشم از اون چیزی که برام ارزشمنده ، که برام مقدسه ، که هدفمه توی زندگی هر چند هدف کوچیکی باشه از نظر بقیه ، یا باور ناپذیر باشه واسه دیگران .
میخوام تمرین کنم زنده بودن رو تا یادم باشه که چقدر سخته زنده بودن . که چقدر فرق میکنه با همه زنده بودن های روزگار ما . تمرین میکنم تا سختیش عادتم بشه که تن نسپرم به آسودگی ، که رها نشم در روزمرگی ، که فرو نرم در خودمرگی آگاهانه یا ناخودآگاهی که نتیجه ش دور شدنه از همه هدفهام ، همه رویاهام و همه اعتقاداتم .
نوشتن فقط یکی از راههای مبارزه است . یه تمرین سخت برای زنده بودن . اینکه چقدر ادامه خواهد داشت رو نمیدونم . خواسته ام اینه که باشه هدفمند و مستمر .
تا خواست مهر بی نهایت چی باشه !
کمکم کنین تا بمونم .
مهربانم :
به یادت آغاز میکنم تا هماره به یادم بماند حضورت
تا لبریز بمانم از عشقت
که مهرت سرازیر شود از وجودم
و تمام زندگیم پر شود از عطر یاد تو .
محبوبم !
لحظه ای رهایم مکن .