یک دعوت
سلام
بهانه های زندگی ادمها متفاوتند. هر کسی یه علایقی داره توی زندگیش که واسش میشه انگیزه زندگی . یکی از همین راههای زنده موندن چنگ انداختنه به همین بهانه های زندگی .
بی بهانه یا با بهانه دعوتتان میکنم به یک مشاعره که بچه های گل نیم نما راه انداختند با تشکر از رویادلشاد عزیز و پارسا بهار مست به خاطر قبول این زحمت.
واسه پیوستن به مشاعره بیاین به این آدرس:
منتظریم .
سلام دوست عزیز
من امروز به وبلاگت اومدم تا یه درخواستی ازت بکنم به عنوان یک همکار یک لطفی در حق من بکن میخوام به وبلاگ من یه سری بزنی .در مورد فارکس اطلاعات داری یا نه؟ اگه داری خوشحال میشم تجربیاتت رو در اختیار من هم قرار بدهی ولی اگه اطلاعی نداری ازت میخوام وبلاگ من رو مطالعه کنی شاید مسیر زندگیت از امروز تغییر کرد و تو هم به جمع تاجران دنیای فارکس پیوستی . در نهایت اگه یه لطف کوچیک هم در حق من بکنی خیلی خیلی ازت ممنون میشوم . ازت میخوام روی عکس اون خانم که کنار وبلاگ من هستش کلیک کنی فقط و وارد سایت اصلی بشی . فقط همین . دوست من با این کار ترافیک وبلاگ من رو نزد اون سایت بالا میبری و من به عنوان یک ایرانی میتونم رتبه ی اول رو در اون سایت بیارم و اتفاق دیگه ای رخ نمیدهد اگه میتونی برای کمک به من لینک وبلاگم رو به ادلیستت هم بفرستی ممنون میشم . پیشاپیش از لطفی که در حق من میکنی ازت ممنونم
بعد از اینکه اون لطف رو در حقم انجام دادی بهم یه خبری هم بده .راستی با تبادل لینک موافقی؟ اگه اره لطفا من رو با نام" اموزش فارکس" لینک کن بعدم بهم بگو با هرنامی که میخواهی لینکت کنم
چقدر ما پیر شدیم برای مشاعره و اینها ...
چقدر زمان گذشته از آن سالهای شعر و شور ...
اینطور که شما میگین پس من چی بگم تو این سن و سال . حتی برای من که نشنیدم شعرخوانی شما و آقای جوانمرد و خانم باقری رو خوندن شعراتون لذت بخشه چه رسد به کسانی که می شناسندتون . قبول ندارین حرفمو با مریم ترین گلتون یه سر بزنین به مشاعره ببینین بچه ها چه سرودستی می شکنن براتون . امتحانش که مجانیه جناب کرگدن خان .
سلام نرگس بانو. این کرگدن خیلی بدجنسه. نمیاد. خب اگه بگم زهرای محمدی اون روزها رو می شناسه یعنی؟ شاعری از تبار خوبان همان دوره! خب اون هم با اینکه شاعر درست درمونه و مثه من یکی گیج و ویج نیست میاد اونجا . اما تو کرگدن بدجنس حالا که شاعر خوبی هستی خودت رو قاطی بچه ها نمی کنی !
رویا جون ما
کی گفته شما گیج و ویجی ؟؟؟ من که لذت می برم از همنشینی با رویا و خوندن نوشته هاش فراوون .
یه زمانایی ادما از گذشته شون خیلی فاصله می گیرن که این خیلی بده . اما این دوره هم میگذره. جناب کرگدن خان هم بر میگردن ایشاله . منتظر شعرای قشنگشون می مونیم .
سلام علیکم مبارک باشه این خونه تازه بلاخره موفق شدم یکی دیگه رو اغفال کنم تا وب بزنه و امیدوارم همیشه چراغ این خونه روشن باشه و دود از اجاقش بیاد بیرون...خوشحالم که مینویسی نرگس جان چون نوشتن آدمو زنده نگه میداره...بنویس ...
ضمنا اون مشاعره هم وقتی بودکه ما ولایت بودیم اما ایشالا از این به بعد هستیم
علیک سلام خانوم سمیرا
چه عجب بالاخره به این خونه سرزدین ! فراموش نکنین که کلنگ این خونه رو خودتون زدین پس باید دائم بهش سر بزنین که کج نره بالا . مطمئنن بدون کمک شما به جایی نمیرسه اینجا .
واسه مشاعره هم رویا بانو گفتند که داریمش روزهای دیگه هم انشاله . پس هستیم با هم همراه رویا و بقیه دوستان .
ممنون عزیز.
میگم این اسمت به نظرت صهبا نیست؟ اخه من هر جا دیدم و خوندم با صاد بوده..اگه اشتباه می کنم به بزرگی خودت ببخش
سلام سمیرا
قبلا هم توضیح دادم عزیزم این سهبا با صهبا به معنای شراب فرق می کنه گلم .
این یکی اسم یه ستاره ست تو کهکشان . مگه اینکه فرهنگی که من دارم اشتباه باشه .
سلام صهبا من از IE+9 استفاده میکنم که بالاترین ورژن مرورگر هست و ویندوز هم سون شصت و چهار بیت هست و طبیعتا نباید مشکلی داشته باشم در شنیدن نی و نوای دلنشین وبلاگت ولی خیلی مشتاقم که بشنوم اگر زحمت ایمیل را بکشی که عالیه ، مرحله بعد هم از یکی دو تا از دوستات بپرس ببین چیزی به گوششون میرسه یا نه ؟ بعدشم ببین این آهنگ وبلاگ من جدیدا برای شما هنوز پخش میشه یا نه ؟ اما چند روزه که به ماهیگیری معتاد شدم و میرم به همون دریاچه ای که نزدیک منزلمونه و قرار بود نقاشی شو بکشم ، امروز ظهرم رفتم و به جای نقاشی یک عالمه عکس گرفتم ، دو سه تاشو کم حجم کردم که بتونی ببینی ، ففط نظرت چیه تو وبلاگم یک موضوع هم با عنوان عکس قرار بدم و کارهای عکاسی خودمو بدون توضیح زیاد درج کنم ، به نظرت جالب در میاد ؟!
مواظب خودت باش ، به ادرس سایت کلیک کن تا عکسا رو ببینی ! بای بای
سهبا جان اگه این بهانه ها رو بکشند و نذارند به علایقت فکر کنی چی خواهر
بزرگ می گه چرا از خودت نمی نویسی بهش می گم که اگه می شد هر چی تو دلمه بنویسم خیلی خوب می شد ولی ممکنه بعضی ها ناراحت بشن و به خودشون بگیرند منم زیاد نمی نویسم و همه رو تو دل خودم تلنبار می کنم
نه عزیز من ! اونجا خونه شماست و هر چی دلت میخواد باید بنویسی ! تنهاچیزی که باید رعایت بشه ، حفظ احترام و ارزش ادمهاست وگرنه حرفها رو نگذار تلنبار بشه روی دلت که فاجعه میشه !
بهانه های زندگی رو هیچکس نباید ازت بگیره مهربونم ، و گرنه زندگی بی مفهوم میشه ! مطمئنم عزیزانت که همسر و فرزندانت باشند ، راضی به اینکه شما بهانه های زندگیت رو از دست بدهی نیستند ! شک ندارم . پس همان کن که میخواهی .