سایه سار زندگی

چله فراق

چهل روز گذشت و تو نیستی ...


کاش یکی به من بگوید با این همه دلتنگی چه باید کرد...

نظرات 23 + ارسال نظر
طهورا چهارشنبه 5 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 11:57 ب.ظ

آخه برادرجان شما چرا اینقدر مهربان بودید؟
نگفتید ما دلتنگ شما می شویم؟
.....

خیلی دلتنگم عمه جانم....

طهورا پنج‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 12:01 ق.ظ

سهبا جون یادته سکوت کرده بودی ...رفتم تو وبلاگشون و ازت گله و شکایت کردم؟

به من زنگ زدند و گلایه شما را عنوان کردند و خواستند که برگردم و بنویسم ...
مگه میشه یادم بره عمه جان ؟

ریحانه پنج‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 12:17 ق.ظ

http://dl.mihanmusic4.pro/FullAlbum/Irani/Shakila/Shakila%20-%20Ansoo-ye%20Bisoo/02%20-%20Rasm%20e%20Zamooneh.mp3



میرن آدما از اونا فقط . . .

مرسی عزیز دلم , ممنونم از تو و عکسها و شعرهایت .

سایه پنج‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 02:16 ق.ظ http://bluedreams.blogsky.com/

چه زود ... خیلی زود ...

خیلی دلتنگم ناهیدم , خیلی دلتنگم ...

دانیال پنج‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 08:19 ق.ظ http://Danyal.ir

غم مخور که او دل می برد از جان ،
او دلبری دلیر است ...
این نه مرگ است ، که نشان پر جبرئیل است
چه ، ماه در ابتدای هستی ، همه بر وجه کمال بود
به عشق نظری کرد ، دلدار شد
پس چون دیدار او بی حجاب بود ، رب العزة جبرئیل را بفرمود
تا پر خویش بر وی زد و آن نور از او بستاند .
چون نور از ماه بستاندند ، او را از خدمت دنیا منع کردند
که آن را که او از دنیا ببرد تو نتوانی بازگردانی ...
و هذا معنی « والقمر قدرناه منازل » یس‏39
پس چون ماه از دنیا رفت ، آسمانیان مغموم شدند
به خدای گفتند :
بار خدایا ماه در خدمت درگاه فلک خوی کرده
هیچ روا باشد تا یکبارگی او را مهجور نکنی؟!
رب العزة شفاعت ایشان قبول کرد
او را دستور داد تا هر ماه یک بار سجود کند در شب چهارده
اکنون هر شب که برآید به وقت خویش نزدیک تر میگردد
نوری می افزاید تا شب چهارده که وقت سجود است .
باز از چهارده چون گذرد هر شب نوری در وی نقصان می آید
که از بساط خدمت دورتر میگردد
حالیا چو این صفت ماه باشد،این نقص چه جای آه باشد ؟!

http://s1.picofile.com/file/7820356234/mah.jpg

ممنون از بودنت در این شرایط سخت ... ممنونم برادرم .

بزرگ پنج‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 09:07 ق.ظ http://navan1.blogfa.com

خونه چهل روز بی تو را تجربه کرد


سخته نبودنهای که بودنشون دنیا دنیا ارزش داره

میرن آدما ....

شبگرد پنج‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 10:02 ق.ظ http://arazpaad.blogsky.com/

پیش صاحب نظران ملک سلیمان ، باد است
بلکه آن است سلیمان ،‌که ز مُلک آزاد است

اینکه گویند که بر آب نهادست جهان
مشنو ای خواجه ! که بنیاد جهان بر باد است

دادار گیتی آفرین همنشین جوار ملکوتی خود گرداند ایشان را
برای بازماندگان صبری
طاقتی
یا شاید بدیلی
کاش بفرستد

بدیلی ؟ به نظرتان امکان دارد ؟
سلام و ممنون از حضورتان .

HICH پنج‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 10:03 ق.ظ http://WWW.HICH2012.BLOGSKY.COM

انا لله و انا الیه راجعون
غروب خورشید طلوع ماه ....کدام را باور کنیم ؟
در هستی فسیح معنا همه یکی و همه اویند و هست و می تابد و دل های بی قرار را قراری و قرار دل ها را بی قراری بخشد ...

سکوت شعر با شعر سکوت در هم امیزد و جامه ای از بالندگی و فروغ می بافد که تنها بر تن خورشید برازنده است

سکوت شعر با شعر سکوت ...
سلام استاد بزرگوارم . خوش آمدید . حضورتان در هر شرایطی برایم مغتنم و ارزشمند است .
ممنونم .

مریم پنج‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 11:37 ق.ظ http://www.najvaye-tanhai.blogsky.com

باورم نمیشود غم فراقت یارا!!!
که تو چه ماه بودی در آسمان دل
و من بودنت را نمی دیدم
و اکنون با رفتنت
قدر حضورت را میدانم

لحظه لحظه بودنش را قدر می دانستم , اما حیف ... زود گذشت ...

جوجه اردک زشت پنج‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 04:21 ب.ظ

کاش دروغ بود
هنوز این پیامک هست ومرورش می کنم شاید....
دنیایمان پرشده است از این شایدها
تنها یک چیز تسکینمان می دهد از رنج درد آسوده شدبی اینکه بدانیم رنجش در قلبمان رسوب کرده است وسنگینی هوای این روزها از قلبمان ناشی می شود
سلام
سرت سلامت

سلام مهربان برادر دل . رنجش در قلبم رسوخ کرده و بی خبری ... و دلتنگی ... و سنگینی هوای این روزهای دلم ....
کاش ....

هاتف پنج‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 09:28 ب.ظ

شاید سکوت شاید اشک شاید نگاه به عکس های خاطره انگیز شاید ورق زدن کتب شعر ...
بتواند کمی از درد ها را بکاهد...

دلتنگ ترم می کند بزرگوار , دلتنگ و دلتنگ تر...

زهرا جمعه 7 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 09:10 ب.ظ

مرزها
زبانِ فاصله را نمی‌فهمند.
هرچه دورتر می‌روم
نزدیک‌تر می‌شوی

( رضا کاظمی )

سلام آجی

سلام مهربان . کجایی پس تو ؟

زهرا جمعه 7 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 09:11 ب.ظ

اگرزغم دل مــــا نیزبشکنـــــــد،غم نیست
که در دیـــارمحبّت ، شکسته دل کم نیست

نشــــاط اگـــــربه دلم پـــا نهد ، ملال شود
چه گل گشاید ازان خاطری که خرّم نیست؟

به دردِ عشق ، چنــــــان بی نیــاز ِدرمانم
کـه زخمهای دلم ، سینه چاکِ مرهم نیست

بهار درنظرش چون خزان بی برگی ست

دل فســرده ی ما ، کم ز نخل ِماتم نیست

قــــدم ز گوشه ی عزلت نمی نهم بیرون
که گوشه ای به ازین،درتمام ِعالم نیست

اگــــربه مُلکِ عـــدم یافتی ، غنیمت دان
فراغتی که درین خــــاکدان فراهم نیست
اسیــــر ِتفـــرقه باشد حواس من چون گل
چوغنچه،نیست مرا خاطری که د رهم نیست

دریــــن بساط ، مگـــوحقّ آب و گِل دارم
که همچوشمع،گرَت ریشه هست،محکم نیست

ز چشـــم ِبلبل اگـــربنگری ، شود روشن
که هیچ رند ، به تــردامنی چوشبنم نیست

به یک نظاره ی خشک،از رُخت چه گل چینم؟
که حســـرتِ دل ِپُــرآرزوی من کم نیست

دمـــی که با تو بـــرآرم ، ز عمرنشمارم
دمی که بی تو برآید ز سینه ام، دم نیست

استاد محمّد قهرمان 1356/10/ 23

روحشون شاد،یادشون گرامی

دمی که بی تو برآید زسینه ام , دم نیست ...

سپیده شنبه 8 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 07:54 ب.ظ

بگذردگرزحد،هجر وای برمن بی خواب....
یاد استاد عزیز همیشه گرامی ...
سلام نازنین ...

تو کجایی سپیده ام آخر ؟

روی ماه خداوند را ببوس شنبه 8 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 08:12 ب.ظ http://saraab2012.blogfa.com

غریب بود و گشت غریب تر...
روز چهلم را در مزارش دلنوازی نمودیم با معدودی از دوستان جان...

خوشا به حالتان دوست خوبم , خوشا به حالتان ...

فریناز شنبه 8 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 08:48 ب.ظ http://delhayebarany.blogsky.com

صبر بانو جانم
صبر...

چاره ای جز صبر دارم مگر عزیز ؟

فریناز شنبه 8 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 10:26 ب.ظ http://delhayebarany.blogsky.com

جـدا از تـو در آشیـانه، دلم تنگ تر از قفس شد

بهـــار است، امّـا گلستـان صفـای بهـاری ندارد

یعنی تو الان مدینه ای فرینازم ؟ خوشا به حالت نازنین , خوشا به حالت .

داداش محمد دوشنبه 10 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 01:17 ب.ظ

سلام اجی گلم...


خدا روح استاد شاد کنه


خیلی من اعصابم خورده وفتی عکس استاد میبینم


اجی جونم چند تا از عکس های باران جون براتون فرستادم






راستی شب تولدمه ها از کادو هم فراموش نشود



باران هم سلام میرسونه و هی میگی عمه نرگس توجایی اخههههه

فدای باران و مهربانی برادر...

بزرگ سه‌شنبه 11 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 04:43 ق.ظ http://navan1.blogfa.com

صبحت بخیر هنوز خونه نرفتم
24 ساعته بیدارم هیییییییییییییییییییییییییییی
حالا هی بگید کارمون سخته

چرا اونوقت ؟

ر ف ی ق سه‌شنبه 11 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 06:26 ق.ظ http://khoneyekhiyali.blogsky.com

استاد نیز
تو را بی ترانه ی ِ لبخند نمی خواهد
پس
پشتِ پرچین ِ خیس ِ گندمزار ِ چشمانت
و با آن نگاهِ بارانی ات
شعله ِ زندگی را
اگر چه
بی استاد !!
اما با یادش
بر افروز ...

سلام بانوی ِ مهربانی و مهر
یاد استاد تا ابد در سراچه ی ِ قلبِ ماست ...

شعله زندگی برافروخته است , چه من از آن چراغی برافروزم , چه نه ... زندگی راه خود را خواهد رفت.
سلام رفیق همیشه دقیق و شفیق . ممنون از حضور مهربانت .

سمیرا پنج‌شنبه 13 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 10:48 ق.ظ http://nahavand.persianblog.ir

چقدر تلخ است روزهای زندگی

...

حمید جمعه 14 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 03:41 ب.ظ http://boyofrain.blogfa.com

روحش شاد

مرسی حمید عزیز.

ویس یکشنبه 16 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 04:31 ب.ظ

سلام. دوباره اومدم

سلام عزیزم. خوش اومدی .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد