سایه سار زندگی

زائر دل ...


دویده شوق سفر آنچنان به بال و پرم

که چون به خانه در آیم هنوز در سفرم

ز اشک شوق که بندد ره نگاه مرا

ترا درست تماشا نکرده چشم ترم !

مگرکه لطف توآرد برون زبحر ِغمم

که گر کناره کنی، آب بگذرد ز سرم

استاد قهرمان

 

 

راهی سفرم . سفری  به دیار دل , سفر به سرزمین بغض ها و اشک های ناتمام , سفر به سرزمین تنهایی , سفر به مبدا غیرت و شجاعت , سفر به سرزمین آزادگی , به سرزمین نور ! حال و هوای این روزهایم غریب است . گیجم , گنگم , بارانی ام اینروزها ... دلشوره ای مدام بر لحظه هایم چنگ می زند و ترسی عجیب دلم را می آشوبد . نمی دانستم یک سفر , می تواند اینقدر برهم بزند حال مرا ! نیستم ! در خودم نیستم , با خودم نیستم , در زمین نیستم ... جایی میان خلا سرگردانم انگار . یا شاید که خوابم .. خوابی که تعبیر بیداریش را نمی دانم و چه می ترسم از لحظه ای که بیدار شوم و دریابم که دستانم خالیست ... می ترسم ... !

دعاهایتان آرامم می کند . همانطور که سحر کلام برادرم امپراتور بهاران ! همانطور که آرامش سخنان فرداد عزیز , همانطور که راهنمایی های ارزنده آقا بزرگ . همانطور که مهربانی تک تک شمایان . کاش بدانید چقدر محتاج دعاهایتان هستم .

به قول استاد بزرگوار , جناب هیچ , همه شما در این سفر , همراهان معنوی من هستید , همچون سفر سی مرغ به قله قاف . دعا کنید برسیم به جایی که سیمرغ افسانه ای رسید . کاش با پری سوخته , یا که نه , با دلی شعله ور برگردم ... کاش از هرم نور بی نصیب نمانم ... دعایم کنید که سخت محتاجم !


+ نام پست , برگرفته از کلام برادر بزرگترم , فرداد عزیز است .

نظرات 58 + ارسال نظر
فریناز دوشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 06:10 ب.ظ

کجا قراره برید بانو؟

سرزمین نینوا عزیز .

طهورا دوشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 06:53 ب.ظ

خذاحافظ ای لحظه های ترنم
خداحافظ ای مهر و نور و تبسم
خداحافظ ای گریه آشنایی
خداحافظ ای لحظه های طلایی
خداحافظ ای نغمه های بهاری
خداحافظ ای بغض در دل تپیده
.....
تمام خداحافظی های آخر
فدای خداحافظی های خواهر
دوان پشت او می خرامیدومی گفت
بیا تا ببوسم گلویت برادر......

التماس دعا زائر دل...چقدر خوشحالم که از این جمع یکی نائب الزیاره شده....
برای برگشتت و نوشتن کربلایی نوشتت لحظه شماری می کنم.....

عمه جون...
نمیدونم چی باید بگم ...

مشتاق دوشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 07:04 ب.ظ

سلام
انشاا.. دعا میکنم که سفری بابرکت..توام بارضایتمندی و بهره مندی کامل...داشته باشید.
دعاگویتان هستم..
و التماس دعا هم دارم

سلام . ممنونم برادر بزرگوار . من هم محتاج دعایم .

طهورا دوشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 07:04 ب.ظ

سهبا جان راستی این شعر ناب استادو وقتی برگردی تازه به جانت می شینه چون تا ماهها نه سالها حال و هوای این سفر از دلت بیرون نمی ره
........که چون به خانه در آیم هنوز در سفرم........


دقیقا همینطوره عمه جون و به همین دلیل آوردمش که از حالا یادم بمونه قدر لحظه ها رو اونجا بدونم . ممنونم عمه .

سایه دوشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 07:07 ب.ظ

نرگس جان
یه لحظه تصورت کردم تو این هواپیما وقتی رسیدی و می دونم لحظه ایه که چشمهات اشک آلوده مثل الان خودم .. دعا کن برام که بسی محتاجم ..

فدای دل گرفته ت برم سایه جانم . می فهممت .... چشم عزیز , چشم مهربونم ...

ریحانه دوشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 08:56 ب.ظ

++سلام ای مجهول عزیز
نمیدانم چه شکلی هستی علامت تعجب علامت تعجب علامت تعجب اما من تو را بیشتر از و یگرول هر کس دیگری دوست دارم نقطه خیالت تخت باشد همه قرص هایم سر موقع میخورم نقطه چند شب پیش بود که پیش دکتررفته بودیم ویرگول دکتر به مادر و پدرم گفت دونقطه اگر تو را از خیالاتم پاک نکم ویرگول باید بستری شوم نقطه با این که تا حالا ندیمت وباهات صحبت نکردم ویرگول اما مطمئنم که هستی نقطه دیروز بود که پدرم برایم این کامپیوتر پرانتز رایانه پرانتزرا خرید پرانتز تا من از خیالت دربیایم پرانتز من هم تصیم گرفتم برایت این ایمیل پرانتز نامه الکترونیکی پرانتز را به ادرسی که مجهول است بفرستم نقطه زودتر بیا لااقل مثل بابا لنگ دراز پرانتز همان دخترک مو نارنجی پرانتز برایم نامه بنویس تا همه بفهمند تو هستی نقطه نقطه نقطه
..............................

سهبا جان نایب الزیاره باشید ..

سپیده دوشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 09:08 ب.ظ

سفرت به خیر اما
تودوستی خدارا
چو از این کویر وحشت
به سلامتی گذشتی
به شکوفه ها به باران
برسان سلام مارا
.
.
سفرتون بخیر وسلامتی ....مارو هم دعاکنین ...

سعیده دوشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 09:35 ب.ظ http://s73.blogsky.com

خیلی وقتا تو خیالمون سفر می کنیم...
پرواز می کنیم...
لحظه لحظه ی اون سفر توی ذهنمون ثبت میشه...
چون با دل رفتیم...
سفری که بدونی داری با تموم قلب و احساست میری خیلی قشنگه...
و پریشونی این روزای شما چقدر زیباست وقتی پایانش یه سفر اینجوریه...
دعام کن بانو..

سلام

جوجه اردک زشت دوشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 09:35 ب.ظ

سلام زایر سبک پر
از صبح چیزی راه گلویم رابسته و هوایی شده است این دل تنبیه بدنی هم بی فایده است آرام نمی شود تابرگردید و سکوت کند و بشنود از زینب.س. هرچند ظاهرا هیچ نشانی از او آنجا نیست اما تیمار دل و امضا پذیرفته شدن در دست ایشان است
عصر فیلم روز واقعه را دیدم ...دیدنش دل را می لرزاند به آگاهی

فائزه دوشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 10:25 ب.ظ http://www.nahavandnew.blogfa.com

به به سفرتون بسلامت انشاللهامیدوارم که خیلی بهتون خوش بگذره...التماس دعای فراوون

زهـرا دوشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 10:51 ب.ظ

سلام سهبای عزیز
انشاءالله سفر خوب و بی خطری داشته باشی
خیلی خیلی واسه همه ی ما دعا کن.

با حسین از یا حسین یک نقطه کم دارد ولی

با حسین بودن کجا و یا حسین گفتن کجا

با حسین و یا حسین هردو پرمعنا ولی

یا حسین گفتن کجا و با حسین بودن کجا

یا حسین ابراز عشق است و محبت در کلام

با حسین بودن فدای جان بود اندر قیام

یا حسین گفتن سرود عاشقان مفلس است

با حسین بودن مرام بندگان مخلص است

یا حسین گفتن نوشتار علم های شماست

با حسین بودن علمداری او در کربلاست

بر لب آب روان ناکام عطشان بودن است

آب از جام سراسر عشق کوثر خوردن است

یا حسین ای شیعیان ابراز احساس است و بس

با حسین ایثار جان مانند عباس است و بس

یا حسین با ولایت بوی تقوی می دهد

یا حسین در با حسین بودن معنا می دهد

یا حسین فهمیدن معنای نهی از منکر است

با حسین ای عاشقان ایفای نهی از منکر است

یا حسین گفتن یعنی گریه کردن بر حسین

با حسین بودن یعنی ذوب گشتن در حسین
اینم عکس شش گوشه
http://shiagraphics.ir/fa/wp-content/uploads/downloads/2011/12/haram-emam-hosain.jpg

سهبا خوش به سعادتت
انشاءالله همیشه با امام حسین علیه السلام باشی
فراموشمون نکن

مریم دوشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:26 ب.ظ http://najvaye-tanhai.blogsky.com

سفرت به دعا و سلامتی ای زائر دل
سلام نرگسی
نمیدونم چرا وقتی داری میری سفر اونم اینجور جایی اونم کربلا چرا اینقدر باید دلشوره داشته باشی و نگرانی؟
امروز با خودم فکر میکردم شاید چون دخترا رو تنها میذاری دلهره داری باز به خودم گفتم نرگس که اینجوری نیست دخترا هم مستقل و محکم بزرگ شدن و وابستگیشون اونقدر نیس که مثلا مادرشون بخواد بره سفر بیقرار دوریش باشن
تو که قوی بودی و پرصلابت
آره میدونم الان میگی آخه منم آدمم مریمی دل دارم
بله میدونم ولی این اضطرابت برای من شوک برانگیزه بخدا
موندم چرا اینقدر بیقرار و دلشوره؟؟؟؟
وقتی داری میری کربلا یعنی گذرنامه و پاسپورتتو عمه سادات امضا کرده!یعنی صاحبخونه دعوتت کرده یعنی برادر بامعرفت صاحبخونه تو رو طلبیده پس اضطراب چرا گل خوشبو؟
وای چقدر حرف زدم نرگسی
ما فقط درس پی میدیم در محضر شما استاد
قربونت برم خانمی فقط آروم باش و در عوض فکر کن که داری به چه جای با عظمتی میری و یه طورایی مستجاب الدعوه میشی
پس برای همه دعا کن
شب قشنگت بخیر مهربانم

بابک دوشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:29 ب.ظ

سهبا جان انشاءالله بی خطر برید و دست پر برگردید
التماس دعا

من سه‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 02:02 ق.ظ http://ghezavathayam.blogfa.com

می دونم که خودتون می دونید که باید بیشترین حظ رو از این سفر ببرید خوش به حالتون مواظب دلتون باشید مبادا نشکنه وقتی چشمش به گنبد حضرت عباس افتاد مبادا فرو نریزه وقتی توی بین الحرمین -جایی که میگن تیکه ای از بهشته و من به عینه اینو لمس کردم- قدم می زنی..
خوشا به حالتون که قطعا برگزیده شدید
شعار نمیدم باور کن همه این حسها رو یه بار تجربه کردم و بارها و بارها حسرت تجربه دوباره اش رو خوردم
خودخواهیه اگه بگم منو، اینم که میگم ما رو -جمع دوستای وبلاگی رو تو این سفر فراموش نکنید

فریناز سه‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 07:09 ق.ظ

چه بی خبر...

کربلا

سفرتون به خیر

فرداد سه‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:14 ق.ظ http://ghabe7.blogsky.com

سلام خواهرم
سلام زائر دل.

راستی دقت کردین که بهار بیشتر در گل ها نمود پیدا میکنه؟
شما طلبیده شدی.
می دونم که دست پر برمیگردی...
چشم به راه زیاد دارین آبجی نرگس...
سفر به خیر ....
خدا نگهدار شما و دیگر مسافر های عزیز ما باشه....

دانیال سه‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:45 ق.ظ http://www.danyal.ir

راست چون سوسن و گل از اثر صحبت پاک بر زبان بود مرا آنچه تو را بر دل بود ...

مهربانی را آماده باش خواهر ، زیارت قبول

داداش مملی قدر مطلق سه‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 01:19 ب.ظ




ابجی التماس دعا مخصوص....
مراقب خودتون و مامان بابا باشید
یادتون نشه دعای مخصوص برای من..سلام منم حتما برسونید به آقا.....

بزرگ سه‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 05:41 ب.ظ http://navan1.blogfa.com

اصلا فکر نمیکنم تنها میری به گمانم سفر سفر گروهیه
فکر میکنم همه با هم داریم میریم پابوس

طهورا سه‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 10:24 ب.ظ

این دومین باری است که خوابت را می بینم برادر زاده سهبا.......امشب کجایی ؟بین الحرمین یا نجف.....

یلدا چهارشنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 01:19 ق.ظ http://www.yalda-v.blogfa.com

نمی دونم چرا وقتی پستت رو خوندم نا خود اگاه اشک اومد تو چشمم از تو چه پنهون حسودیم شد نه به تو به جایی که میری و چیزهایی که میبینی خوش به سعادتت
کربلا رفتن جزآرزوهامه
الان که دارم این کامنتو میذارم بد جوری دل تنگ کربلا و بین الحرمینم دعا کن من تا سالی دگیه برم نرگس تو رو خدا برام دعا کن
پیشاپیش زیارت قبول خانمی
کربلایی نرگس دلتنگتم

نازنین چهارشنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 04:24 ب.ظ

کربلا بانو

خدای من چقدر این روزها دلم هوای کربلا رو کرده
چقدر دوست داشتم میشد و منم میرفتم
چقدر

بانو شاید قبلش نخونید ولی کاش یاد من هم باشید
چه قدر خوب که امروز و همچین روزی رو اونجا هستید
التماس دعا بانو
خوش به سعادتتون و التماس دعا

آناهیتا چهارشنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 04:39 ب.ظ

چرا زودتر ج کامنت قبلی رو نخوندم؟
چرا نفهمیدم ؟
" آنا دلم خیلی تنگه "
دل منم خیلی تنگه خواهری
کاش حرف میزدیم بعد می رفتید
کاش زودتر متوجه میشدم
کاش زودتر.....
سفرت سلامت خواهری
الهی یادت باشم
فقط یه لحظه

آناهیتا چهارشنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 04:43 ب.ظ

یعنی من از چهارم تا همین الان کجا بودم؟
چرا همیشه دیر متوجه میشم؟
دیروز قزوین بودم دلم یهو گرفت...هیچوقت حس و حالمو جدی نمیگیرم...اخه این چ اخلاقیه؟
مراقب خودت باش خواهری

حسام چهارشنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 09:48 ب.ظ

سلام ؛

سهبا جان دعاهای ما بدرقه ی راه شماست.
ملتمس دعا..

فرداد پنج‌شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 09:16 ق.ظ

سلام خواهر مسافر ما
امروز روز اول سفر و روح نوردی شماست... دست خدا پشت و پناه شما و همسفر های عزیزتون...
ولی چه صیقلی پیدا میکنه روح بزرگ شما در این سفر.خوش به حال روحتان...خوش به حال روزگارتان.
حقا که لایقش هستی.
انشالله که در نهایت صحت و عافیت باشین.
از دلتنگی گفتن در اولین روز روا نیست...پس چیزی نمی گم.
حق یارت خواهر عزیز.

زهـرا پنج‌شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 09:22 ق.ظ

دلتنگتم

ناصر عرفانیان پنج‌شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 09:37 ق.ظ http://http:/http://www.adel-e-naser.blogfa.com/

باسلام وعرض ادب واحترام وتسلیت این ایام باچند رباعی فاطمی منتطر حضور خوبتان هستم

پیروز وموفق باشید

فائزه جمعه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 01:02 ب.ظ

هنوز اینجا بوی خوب مسافر مهربون جاریست....

سمیرا جمعه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 01:10 ب.ظ http://nahavand.persianblog.ir

آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست هر کجا هست خدایا به سلامت دارش.....سفارش من که هرگز یادت نمیره نرگسی

شب های نقره ای جمعه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 01:43 ب.ظ http://silvernights.blogsky.com/

سلام سهبای عزیز
التماس دعا داریم
برای همه ی دعاهات آمین می گم
و امیدوارم به سلامتی برگردی و دست پر با هر چیزی که براتون صلاح می دونه و حاجت مندشید
در پناه خودش

زهـرا جمعه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 05:12 ب.ظ


ولی خوش به حالت

زهـرا شنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 10:36 ق.ظ

معجزه ای وجود دارد که دوستی نامیده می شود و در میان دل اقامت دارد، شما نمی دانید که چگونه بوجود می آید…و چگونه آغاز می شود ♥ اما شادمانی که برایتان به ارمغان می آورد همیشه موهبتی خاص می بخشد، و شما متوجه می شود که دوستی ارزشمندترین نعمت خداوند است! * کسانی که زندگی خود را وقف بدست آورن منافع مادی و ثروت کرده اند به شما خواهند گفت که احساس خوشبختی را در اموال خود نمی یابند. خوشبختی هرگز انعکاس ثروتهای مادی یک شخص نیست، بلکه انعکاس ثروتهای معنوی و احساسی او است. خوشبختی انعکاس تعداد روابط دوستانه ای است که هر کس می تواند داشته باشد، انعکاس تعداد افرادی است که در طول زندگی خود توانسته خوشبخت و هدایت کند، و نتیجه قدرشناسی از داشته ها است و نه میزان نارضایتی از نداشته ها. قدردان داشته هایتان در زندگی باشید و تا می توانید در خوشبختی و هدایت دیگران تلاش کنید و زندگیتان را بخاطر آنچه که هم اکنون هست دوست بدارید.

اینا رو واسه وقتی میذارم که اومدی

فریناز شنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 01:10 ب.ظ http://delhayebarany.blogsky.com

الان یعنی کجایین

چقد دلم می خواست منم یادتون باشه

هیییی
خدایا یعنی سهبا جون ما رو هم یادش هست آیا؟

راستی تمام سین ها رو یادتون باشه
سمیه و سایه و سهبا و سرزمین آفتابو
راستی
آینه و سیب و آب و ماهی ها رو هم یادتون باشه
سمیرا و سعیده و ...
بقیه سین ها رو یادم نیست اما
شما که یادتونه بانو

ر ف ی ق شنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 04:37 ب.ظ

با اشک های گرم ِ شمع وجودت
دوای درد ِ دل های اسیر و
پناه ِ قلب های بی پناه را
از او بخواه
که او کشتی نجات است

سلام بر سهبای عزیز

زهـرا شنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 07:38 ب.ظ

سهبا بهم نخندیا
خوب شد عکستو دادی.این روزا دلم که تنگ میشه عکستو نگاه میکنم.
ایشالله سفر خوبی داشته باشی

زهـرا یکشنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:23 ق.ظ

سهبا!
جات خالیه

منیژه یکشنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:58 ق.ظ http://nasimayeman.persianblog.ir

التماس دعا نرگس جانم...

یلدا دوشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 08:25 ق.ظ http://www.yalda-v.blogfa.com

خانم هنوز برنگشتی فدات

زهـرا دوشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 09:25 ق.ظ

سلام بر زائر دل
امیدوارم سلامت باشی و اونجا فراموشمون نکرده باشی

میلاد سه‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 12:23 ق.ظ

سلام خانم معلم

روزتون مبارک خانم معلم با معرفت و با صفا

انشالله که سایه تون همیشه مستدام باشه و ما از این خونه پربار همیشه بهره مند باشیم

روزتون مبارک

صهبانا سه‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 08:34 ق.ظ http://sahbana.blogsky.com

سلام
سفر به سلامت . زیارت آسمانی ترین قطعه زمین و روز معلم بر شما مبارک .

زهـرا سه‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:39 ق.ظ

سلام بر زائر دل عزیز
معلم عزیز من روزت مبارک

مریم سه‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 03:48 ب.ظ http://najvaye-tanhai.blogsky.com

دلمون برات تنگ شده گل نرگسی
زودی برگرد آجی جون

زهـرا چهارشنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 03:21 ب.ظ

یه هفته تموم شد.کجایی نرگس بانو

سمیرا پنج‌شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 10:45 ق.ظ http://nahavand.persianblog.ir

رسیدن به خیر عزیز دل کبلایی بانو

زهـرا پنج‌شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 05:26 ب.ظ

به رسم همیشگی
سلام

یلدا پنج‌شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 07:02 ب.ظ http://www.yalda-v.blogfa.com

سلام خانم گل عزیز بر گشتنتون رو از دیار لاله ها سرخ تبریک میگم
ان شاا...سفر مکه قسمتتون بشه
خدائیش جای ما رو خالی کردی اونجا؟ خیلی دلم می خواد برم حتی یه بار هم که شده .

سرزمین آفتاب جمعه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 01:43 ق.ظ

آخه بعد از این کامنت "فرداد " من چی بنویسم؟

بجای همه و زیباتر از همه نوشته

من الان که از دل نوشته های دانشجو فهمیدم برگشتین فقط می تونم بگم زیارت قبول

یا علی مدد

طهورا جمعه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:01 ق.ظ

سلام سهبا جان ٬زیارت قبول .........دستمال بده اشکای شوقمو پاک کنم برادرزاده جان......

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد