ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
توخــود قدم نگذاری به خانه ی دل من
مگـــردل تــــــو بگیرد بهانه ی دل من
به هرطرف نگرم،جلوه ی پریزاد است
خیـــــال ِکیست در آیینه خانه ی دل من؟
نشان تیرتوچون شد ،ز چشم من گم شد
مگـــر ز خاک بپرسی نشانه ی دل من
خـــدا کنـــــد نشود طبع نازک تو ملول
چــوبشنـــوی گله ی عاشقانه ی دل من
اگربه من نکنی گوش،حق به جانب توست
فـزون ز حوصله باشد فسانه ی دل من
هــــزارپـــــرده دگرمی کنم ، ولی آخر
به رنگِ عشق بــــرآید ترانه ی دل من
اسیردام تـــوچون شد ، خدا نصیب کند
که بوسه ی توشود آب ودانه ی دل من
چودرقلمرو ِفقراست صدر و ذیل یکی
به صـــــدرطعنه زند آستانه ی دل من
سرم ز شانه ی تودورمانده است، ولی
فتــــاده بــــارفراقت به شانه ی دل من
بمان درآن سفردور،هرچه خواهی دیر
اگـــردل تـــــو نگیـرد بهانه ی دل من
استاد محمّد قهرمان
1386/4/27
سلام و درود
شاید اول شده باشم
زیبا بود
هم عکس
هم شعر
...
«سرم ز شانه ی تودورمانده است، ولی
فتــــاده بــــارفراقت به شانه ی دل من»
الان همزمان که داشتم روی پست سیگار سمیرا کامنت سه صفحه یی میذاشتم این موسیقی روی این شعر و عکس وادارم کرد که با صدای انکرالاصواتم این غزل رو زمزمه کنم
استاد قهرمان سبز باشید و مانا و پاینده
دست دخترشم درد نکنه
سلام. اول شده اید ...
نشنوم دیگه این حرف رو !
این غزل را هم با سیگار خواندید ؟! ضمنا صدای .... ؟!
ممنون .
دیشب را تا صبح بدنبالت گشتم






لابه لای تمام خاطرات گذشته...
تمام خوبهایم را ورق زدم...
لحظه به لحظه اش را...
رد پایت همه جا جاریست...
اما...
دوباره تکرار داستان همیشگی
نبود تو و انتظار من...!!!
امروز را هم دوباره دنبالت می گردم......مثل همه روزهای نبودت!!!
امروز هم سراغت را از تمام برگ ها می گیرم...!
شاید برگی را از قلم انداخته باشم!
خیلی با دل،حال کردم
اخه ما خیلی دل از دست رفته داریم
وای داداشی من , تو دلت چه خبره نازک نارنجی خواهری ؟! فدای تو و اون دل مهربونت بشم من .
سلام نرجس جان
تولدتون مبارککککککککککککککککککک
سلام هستی جان . ممنون عزیز .
چرا همه تون به پیشواز رفتین آخه ؟!
شهر چراغان کنید ، فدیه و قربان کنید
قصه وصل آورید ، غصه به پایان رسید
مرغ چمن ناز کن ، عقده ز لب باز کن
درّ گرانمایه ام ، سهبا به دنیا رسید
بتکده ویران کنید ، کفر هراسان کنید
شربت نوش آفرین به تشنه کامان رسید
طبیب دانای ما برای درمان رسید ...
صدای تکبیر ما به ماه و کیوان رسید ...
دیدم دوستان گوی قافیه تبریک تولد را زودتر از موعد میربایند
گفتم از این برادر کوچک هم علی الحساب این تبریک را داشته باشید
تا بعد
چیزی ندارم واسه گفتن . ممنون برادر . شرمنده محبتتون هستم همیشه .
خداکند نشود طبع نازک تو ملول چوبشنوی گله ی عاشقانه ی دل من!... شاید خیلی از حرفهارا تنها بتوان بزبان شعر گفت... بخصوص زبان حال دل..و نه بزبان دیگر.... شاید نکته اش اینستکه شعر تاب تفسیر دارد...ضمنا ان دوست ما فعلا در سفرند و ... و گرنه خواسته شما را بالفور.... زحمت کدام است... کاش شما درخواستی داشته باشی که از دست ما براید...
سلام . شبتان خوش . ممنونم برادر بزرگوار .
سلام برسانید .
اشعار پدر , انگار از زبان دل همه ما سخن می گوید ! بی نظیر است غرقه شدن در دریای کلمات پدر ...
سفرشان به خیر و سلامت . دلتنگ حضورشان می شوم گاه !
نه
سیگاری در کار نبود
دود درون کفایت می کرد ! ...
دود درون ؟! واللا اکثرا دود از کله من بلند میشه ! حالا به قول شما گاهی هم از دل ... چی بگم ؟
خدا حال همه رو خوب کنه به کرمش !
اول سلام
بعد بریم سراغ غزل استاد ...نرجس جان یه حرفی حدیثی داستانی خاطره ای ...
سلام سایه جانم . شبت خوش نازنین . یه وقتایی حرف کم میارم , نه اینکه نباشه , نه ! نمیتونم بگم , و این جور وقتا چه چیزی بهتر از غزلیات پدر که خودش بهترین حرف دله ؟
از دل تنگی و شوق دیدار گفتن استاد
اگر دل تو نگیرد بهانه من ...
چی بگم آخه سایه که نگفته باشم تا حالا , که لوم نداده باشه این شعر ؟
سلام

چقدر زیباست این پرنده
و این شعر و این نگاه و این موعد حضور زمزمه های گاه گاه
تولدت مبارک
سرزنده باشی همیشه
سلام مهربان . چقدر زیباست حضور شما در این سرا . ممنونم از شما .
شادیتان آرزوی من است .
من پیشواز نرفتم ها !..
گذاشتم واسه همون سه شنبه ...
فدای سایه عزیزم بشم . تولد شما کی هست نازنین ؟
در هوای زمستان پای من میلغزد
اما این چشمان توست که به حزینی یک ابر پاییزی
در من می گرید ...
تا آستین شرمم
نکند دست نیازم را پنهان ...
پس من همچنان
میخوانم قرآن ،
اما این چشمان توست
که درسم میدهد ایمان
ببخش وزن و قافیه اش اگر جالب نبود و لیکن حرف دلم بود که باید میگفتم
زندگیتان سرشار طراوت بهار و دلتان گرم چونان گرمای تابستان . سلامت باشید و پرنشاط . باز هم ممنون .
من شب تولدم که می رسه حالم بده انگار دوباره قراره به دنیا بیام و از همه غریبی می کنم دوس دارم برم یه جا دو روزی قایم شم ...تو هم فکر کنم همینجوری هستی ...
برای سوپرایز بدی باید به موقع عمل کرد
شاید منم مثل داداش حمید باشم.
نه بابا هنوز زوده
دل خسته ام از دنیا
در کنار شما ارامش خاصی دارم
بی خیال داداشی گلم . فدای تو و مهربونیات بشم من . پیشتون نیستم ولی یادتون آرامش میاره برام . ممنونم محمدمن !
توخــود قدم نگذاری به خانه ی دل من


مگـــردل تــــــو بگیرد بهانه ی دل من
چون همیشه شور شیدایی بود وبس
سلام
کلی صابون به دلم زده بودم که فقط من حواسم به تولدتان هست حالا که می بینم فقط حواجه حافظ عزیز نمی داند که عمرشان به دنیا نبود
آسیاب مهربانی به نوبت
برای همه دوستان سنگ تمام گذاشته اید حالا...
سوت مارک یعنی: فردایت مبارک
سلام برادرم . وقتتان بخیر و سلامت .
چون همیشه شور شیدایی .... دلتان شاد , تنتان سلامت .
شرمنده ام می کنید همگی . زنده باشید و پرشور .
لبخند زدی و آسمان آبی شد


شب های قشنگ ِ دی مهتابی شد
پروانه پس از تولد زیبایت
تا آخر عمر غرق بی تابی شد
سلام سهبای عزیز
20 دیماه سال !!!؟
دسته گلی از افق رویید و
لذت دیدن پاکی باران را به زمینیان چشاند
و نگو که تو از اول نمره ات بیست بوده است !!
تولدت مبارک
آسمان ِ آبی قلبت همیشه بهاری و بیکران شهر ِ صداقت ِ دلت تابستانی و گرم
سلام . روزتون بخیر . میگم شما ساعت سیستمتون که درست نیست , احیانا تاریخش هم مشکل داره ؟!
خب دوست خوبم , امروز 19 دی ماهه , نه بیستم !
پیشاپیش تولدت نرگس عزیز مبارک
فردا هستیم با تولد تو
ممنونم آقا بزرگ عزیز . شما همیشه منو شرمنده می کنین !
با اینکه نسبت به استاد ارادت داشتم
ولی بعد از ملاقات ایشان علاقه و ارادتم به ایشان هزار برابر شد
استاد دوستت دارم
ممنونم اقابزرک عزیز
سلام
معنی یک حادثه خوب این است
صبح اولین صفحه ای که باز می کنی صفحه دلنوشته های نرجس خاتون باشد آنوقت همان اول عکس یک پرنده و یک غزل جاودانه از استاد قهرمان چشم و دلت را بنوازد.
بمان در آن سفر دور هر چه خواهی دیر
اگر دل تو نگیرد بهانه دل من
این یعنی یک حادثه خوب ....
و این حادثه وقتی تکمیل می شود که فردا تولد نازدانه دل من باشد و قرار باشد که کسی خبردار نشود آنوقت می آیی و می بینی همه پیش دستی کرده اند در تبریک گفتن
تولدت مبارک تو هر روز در مهربانی ات متولد می شوی و در ایمان عمیقت قد می کشی اما فردا روز دیگری است
فردایت مبارک
سلام گل نیلوفرم . روزت خوش مهربان .
معنی یک حادثه خوب این است که اول صبح از تو پیغامی به این زیبایی دریافت کنم از دل مهربانت , معنی حادثه خوب این است که تو را هم در کنارم داشته باشم در چنین روزهایی . معنی حادثه خوب این است که زیبایی خلقت آفرینش انسان را دریابم با نگاه کردن به مهربانی ها و بزرگواری های بی حد دوستان جانم ...
فردا و فرداهایم در کنار شماست که رنگی زیبا به خود می گیرد نازنین . ممنونم از تو و دیگران .
آقابزرگ عزیز! دل به دل راه دارد. ازآشنایی باشماخوشحال شدم.
جلسه ی ماراباحضورخود رونق بخشیدید. سلام برادرانه ی مرا
خدمت همسرگرامیتان ابلاغ بفرمایید. به امیددیداری دیگر!
سلام پدرجان . ممنونم از لطف حضورتان .
سلام ابجی صبح بخیر








بابا همه دارن تو سرم میزنن
حالا من رفتم پیشواز
خوب کار بدی که نکردم
فداتون بشم ابجی گلم
راستی ابجی؟؟؟
منم می خواهم از شعر های استاد تو وبلاگنم بزارم باید چیکار کنم؟؟؟؟
راستی این دوستای گل به جای که تبریک بگن هی کامنت خصوصی مصوصی می زارن
بای تا های
سلام داداشی من . صبحت بخیر . کی داره اذیتت می کنه ؟ بگو برم سراغش !؟؟؟
خو البته تو هم کمتر آتیش بسوزون دیگه !
سلام



رفتم وبلاگ دلنوشته ها دیدم اوه اوه چه همدستی و هم کلامی خاصی علیه من کردین
حالا که اینجوری شد بذارین یه کم دود سیگار فوت کنم توی صورت اون پرنده...
آها... درست شد
حالا خوب به عکسش نگاه کنین
دقیقا جلوی صورتش توی عکس ، دوده !!!
من بیچاره...
خواهر برادرشو به دوست و آشنا نمیفروشه ها !!حالا سیگاره. تریاک و فیسبوک که نیست !!! وبلاگ که نیست !!!
من ؟ همدستی ؟ نه بابا ! من فقط یه سئوال کردم ؟ اونم اینکه آیا به شما میاد که با سیگار ژست روشنفکری ( از اون مدلهایی که سمیرا گفت ) بگیرین یا نه ؟!
من کی دردسر واسه برادرام درست کردم آخه ؟
ضمنا جرات دارین بیاین سیگار رو تو صورت خودم دود کنین ! به این حیوونی چیکار دارین آخه ؟
بعدشم همینه دیگه ! از سیگار شروع میشه , میرسه به وبلاگ , بعد به فیسبوک ,بعد به ..... نکن برادر من ! نکن اینکارو ! رحم کن به جوونی خودت ! ای بابااااااااااا !!!!!!!!!!!
سلام خواهرم...
جالب بود برام.در هفتمین قاب از بهانه گرفتن نوشتم و عزم خانه خواهر کردم... استاد خواند برایم از بهانه دل....
بعد از خواندش بداهه وناخودآگاه برلبم جاری شد:
بگو به آن چکاوک غایب,زمان پریدن نیست
که بیاید و بنشیند,به لانه ی دل من
هرچند جسارت است...ولی تقدیم به استاد با نیت دست بوسی این پیر دیر...
دست شما هم درد نکند.
سلام برادر مهربانم .
من دیگر به این هماهنگی دلها عادت کرده ام . اصلا اگر روزی دو سه تایش را نبینم , روزم شب نمی شود ! باور کنید ...
و ممنون از این بداهه زیبایتان که به پدر عزیزم تقدیمش کردید .
حضورتان باعث خرسندی من است مهربان برادر . ممنونم .
آقا بزرگ بد نبود از دیدارشان با استاد قهرمان برای ما هم چیزی می نوشتند به خدا ماهم دل داریم ها
دقیقا ! من هم همین نظر رو دارم ! منتها اینقدر آقا بزرگ از مشغله کار و زندگی میگن که روم نمیشه حرفی بزنم خب !
ولی قول داده بودند که عکس بگیرند و مطلب بذارند ! من یادم نرفته هنوز !
دوستای گلم




چرا
اخه چرا
چی شده داداش ؟چه خبره اینورا ؟!
سلام خواهرم




به کلبه درویشی باران بیایید که همچنان منتظر حضور گرمتون هستیم
میام داداشی جونم . فداتون بشم , سر فرصت میام قربون تو و اون باران قشنگم که دلم براش یه ذره شده !
چشم به موقع
کامل مینویسم
ممنون آقا بزرگ . حالا موقعش کی هست ؟!
خبر اینکه همه تبریک پیشاپیش به پیشواز ایرانسل رفتن دیگه

شما که خودت پرچمدارشون هستی داداشم ! آخه عزیز من کی واسه تولد خواهرش راه میفته خونه در و همسایه هی خبررسانی میکنه ؟! از دست تو محمد !
بعدشم , مهمون دعوت میکنی , فکر شیرینی و میوه و چای و شربتش بودی یا نه ؟! حواست باشه ها به مهمونا بد نگذره داداش ! خودت دعوت کردی , خودت هم باید پذیرایی کنی ! گفتم که گفته باشم !
سلام













به قول حافظ:تولدتوهمیشه در فزون باد...
اونمفهمید قرار بود اطلاعاتی برخوردکنیم ستون پنجم لو داد رفت...اشکال ما در این بود تقویم وساعتهایمان را کوک نکردیم برخی با سال میلادی بودند برخی عربی برخی نیسانی برخی شمسی این شد
به قول داداش دانیال
ستاد استقبال مردمی تولد نرگس بانو لو رفت
حالا عامل نفوذی کی بود جای سوال دارد
امروز چندم است؟ قاطی کردم
فقط من یکی تبریک نگفته ام
تولدتتتان پر خنده باد
بابا بی خیال برادرجان ! حالا داداش کوچولوی نازک نارنجی دل گنجیشکی من یه کاری کرد و دوروز زودتر تولد خواهرش رو جشن گرفت ! این که دیگه دعوا نداره ! بچه م ذوق داره خب !

ممنون . شرمنده محبت همگی تان هستم .
ضمنا امروز نوزدهم باید باشه به تقویم من ! ولی نمیدونم چرا همه تقویمشون جلوتر از منه !
راستی , سلام با تاخیر . سلامت باشید همیشه برادرم و خندان و شادمان .
جرات؟؟؟
کی داره که من دومیش باشم؟؟
از شما بعید نیست همچین کاری کیارش عزیز !
فردادگرامی! ازلطفی که کرده اید، ممنونم. اگر ( که ) را ازابتدای مصرع دوم برداریم، وزنش درست می شود : بیاید و بنشیند ...
ولی مصرع اول بویی ازوزن نبرده است و نمی شودکاری برایش کرد.
ممنون پدرجان .
قابل توجه برادر مهربانم .
سلام نازنین خواهر
درود بر استاد قهرمان عزیزم
مثل همیشه محشر...دیگه اینقدر قشنگه نمی دونم با چه واژه ای حسم و بیان کنم! ( البته اینجانب کلا در بیان احساسات و به کار بردن کلمات مشکل دارم! )
پیشاپیش تولدتون خیلی مبارک
درضمن داداشی محمد شما سوتی دادنشون ملسه!
سلام خواهری جونم . مثل همیشه , مثل همیشه , مثل همیشه ...
خدا نگهدار پدر , خدا نگهدار شما ...
ممنونم خواهری . داداش کوچیکه ست دیگه ! شما ببخشید به بزرگی خودتون !
http://s2.picofile.com/file/7241821719/autumn_40.jpg
تولدت مبارک نرگس جان- الهی که به هر آرزویی داری برسی-
سلام عاطفه بانوی عزیزم . فدای تو و مهربونیت و این عکسهای قشنگ پاییزیت . محشره این قرمزی قشنگ پاییز . نقطه ضعف گیر آوردی ها خواهری !
ممنونم مهربون . ممنون .
اردک خان همه آتیشا زیر سر این محمدآقای عزیزه که همه نقشه ها رو نقش برآب کرد و یک هفته رفت پیشواز!! حالا عیب نداره هنوزم میشه یه کارایی کرد اگه محمدخان بذارن( آیکون رفتن تو خط کل کل با محمد به جای کیارش)
بابا یکی به من بگه چه خبره اینورا ؟!
چه جالب! یعنی پدر و دختر توی یک روز دنیا اومدن؟!
به این میگن عشق پدر دختری !
سلام. تبریکات ما را بپذیرید بانو...
تولد یکی از بهترین دوستای من. خیلی خوشحالم
منو دختر عموم هم توی یه روز بدنیا اومدیم!
سلام حمید عزیز . ممنونم از تبریکت .
حالا بین شما و اون دخترعموی عزیزتون , شباهتی هم هست !؟
سلاممم نرجس جان
ببین صبر من از همه بیشتره..میدونم فرداست دیگه ولیکن امشب شب تولدته دیگه...
تولدت صمیمانه مبارک عزیز
سلام خانوم معلم عزیز . معلما اگه صبر نداشته باشن که دیگه چه شود ! ممنونم مهربون . زنده باشین همیشه .
نه والا شباهتی نیست!
البته من متولد یه سال دیگه ایی ام و اون یه سال دیگه ایی!
روزمون و ماهمون یکیه
حالا این دخترعمو کوچیکتره یا بزرگتر ؟ ستاره می شناسدش یا نه ؟ اصلا چه معنی داره تو یاد دخترعموت بیفتی حمیدددد ؟!!!
برای فرداد عزیز و خوش ذوق و استاد قهرمان چیره دست:
فرداد جان
اگر با اون بیت همچین کاری بکنیم با کسب اجازه از محضر استاد میشه یه جورایی بوی وزن رو این شعر برگدونیم :
بگو: چکاوک غایب,زمان پروازست
بیایی و بنشینی به لانه ی دل من
من حرف نزنم سنگین ترم ! فقط ممنون همه تونم .
سمیرا خانوم؟ زیر سیگاریمو اینجا هم میارما !!!
آقا کیارش ؟!!! پدر بزرگوارم اینجا میان و میرن ! ....
....
بیاید و بنشیند,به لانه ی دل من
سلام استاد همیشه قهرمان
همینکه این ناچیز به چشم بسیار بیننده شما رسیدم مغرورم...راستش استاد خودم هم از وزن بویی نبردم...به دل آمد و به زبان جاری شد.
شما خیلی بزرگید استاد.
خدا شما رو برای ما حفظ کند...الهی آمین.
(و ممنون از خواهرم به خاطر فراهم شدن این موقعیت)
سلام برادرم . هنوز شرمنده شمایم و صدای شیدا ..... هر چه بگویم کم گفته ام .........
میگم :
پست سمیرا رو یه روزه ترکوندیم ها !!
والبته من کاملا بی تقصیرم !!
عالیه ! بحث شیرین سیگار و ..... ( ای وای ! شرمنده پدر بزرگوارم !)
بمان درآن سفردور،هرچه خواهی دیر

اگـــردل تـــــو نگیـرد بهانه ی دل من
دنیات قشنگه بانو
همیشه بهت میگم که یادت نره قشنگه
فدای تو شادونه خانومم . به قشنگی دنیای دل شما که نیست نازنین .
سلام نرگس عزیزم
با بهترین شادباش ها و بهترین آرزوها تولدت را تبریک می گویم و
برایت همه ی خیرات و خوبیها را از خداوند بزرگ می طلبم .
امیدوارم سالها و ماهها و هفته ها و روزهای خوبی را در پیش داشته باشی و بیشترین بهره را از اوقات عمرت ببری
و شاهد موفقیت ها و خوشبختی دختران گلت باشی .
و سالیان سال با سلامتی و تندرستی زنده باشی
تولدت صدها بار مبارک عزیز مهربان
سلام عزیزترینم . چه روز و شبی ساختید شما مهربانان برایم . خداوند نگهدار همه شما باشد که شادی را مهمان قلبم کردید .
ممنون مهربان . ممنون که آمدید .
سلام به اهالی جزیره ی مهربانی ها



خوب خدا رو شکر همه لبخند بر لب و ....
دیدم خواجه حافظ شیرازی داره میاد این طرفا گفتم من نیام خیلی زشته اون بنده خدا پودر شدشم دلش اینجاست من که دیگه
خب مثل اینکه ...
می خواستم بگم : تــ ـ ...
نه خو نمی گم هنوز که وقتش نیست
ساعت 12 و 59 دقیقه و 59 ثانیه بگم خوبه
مردم آزاری در حد ....
میگم نرجس جان (برا اولین بار تو عمرم نرجس صداتون زدم ها )
شما اگه آخرین روز اسفند که هر چهار سال یه بار تکرار میشه به دنیا میومدی همه یک فروردین رو تعطیل می کردن ها
سلام نازدونه خانوم خودم . خوش اومدی عزیز . یعنی آخر محبتته که وسط امتحاناتت بازم به یادم بودی . هیچوقت فراموش نمیکنم این مهربونیت رو خانوم گل .
فدای تو, هرچی صدا بزنی منو , شیرینه عین خنده هات , دلنشینه , عین چهره قشنگت . مرسی عزیز دل .
اینبار اگه کامنتم نرسیده باشه اشکم درمیاد
قربونت برم . رسیده نازنین ....
سلام
چه بگویم؟
زیبا بود و ...
"هــــزارپـــــرده دگرمی کنم ، ولی آخر
به رنگِ عشق بــــرآید ترانه ی دل من"
درضمن، من نمیدونم زادروز شما چه روزیه؟ گذشته، نیامده؟
به هر روی، تبریک ناقابل من رو هم بپذیرید
یاحق
سلام . زیباست مثل همیشه .
ممنون از تبریکتان . به موقع بود ...
سلام خواهر عزیزم:
... و تو امروز امده ای تا فرشته ای باشی در زمین
مادری برای پروانه های کوچک خوشبختی، خواهری برای دلتنگیهای
پسرانی که در کنارت سالها بر روی دوش تو سر گذاشته و لذت خواهری
را زمزمه کرده اند و حنما همسری برای یک مرد خوشبخت.
ورودت به دنیای پروانه های پاک را گرامی میدارم و برایت آرزوی سالها
گسنردگی بال، دارم.
خدا حفظت کند.
سلام برادر بزرگوارم .
دیدن نام شما در سرایم همیشه شادمانم می کند , امشب که ....
شادم از حضورتان , سپاسگزارم از تبریکتان و ممنون از دعاهای قشنگتان .
سلامت باشید و پرتوان .
سلام
سالها به محبوبیت زندگی کنید
تبریک دوباره
و چون به آبی آسمانم علاقه داشتی برای خودم هدیه خریدم
سلام مهربان استاد .
چه طعم شیرینی دارد تبریکات شما . چه بگویم که شرمندگی مجالم نمیدهد . ممنونم از شما . سلامت باشید و مثل همیشه محبوب دلها .
زندگی!پر از محبت و شادابی

فضول و بلا.



عشق !کینه و نفرت
به دیدارت امدم!همچنان که تو پیش من خواهی ماند
انچنانچه غرق در رویای خوب زیستن تو هستم
ای مهربانترین پرنده آسمان
ای خوشبخترین انسان
تولدت مبارکــــــــــــــ ای گونه هستی بخش
سلام ابجی گلم
منم داداش حسنی
اینبار با جومونگ نیامدم
اینبار با عشق و محبت اودم
به کلبه درویشی من چهره گماشته.و تعجب نکنید.منتظر حضور گرمتون هشتم
دوستتون دارم و تولدتون مبارک
ای جانم ! ای من قربون داداشی ته تغاری خودم برم با این نوشته قشنگش ! ای خدااااا ! چی میشد من الان پیش شما باشم ؟!
مرسی داداشی حسن قشنگ خودم . مرسی مهربونم .
میام داداشی جون . سر فرصت میام و به خونه قشنگت سر میزنم . ممنون از تبریکت . کاشکی بدونی چقدر دوستت دارم .
خدایش من عجب کاری کردم ها




بابا بیایین تو وبلاگ من نظر بدید نه تو وبلاگ خواهرم
اگه اینکار نمی کردین
که لو نمی رفت
شما اومدیم اینجا کامنت گذاشتین لو رفت
بابا ابجی من از کجا می دونست که من براش تولد گرفتم
ای خدایا من چه جرمی مرتکب شدم که باید
هر روز چوب یک گرفتاری رو بخورم
ای خدایا(ایکون موهایم را کشیدم)
همش تقصیر داداش دانیال بود
من که به همه گفتم به ابجی چیزی نگید(ایکون اعصاب داغونی)،شما ها رفتین لو دادید.
اصلا من میرم دیگم نمیام،هر چه شد شد،(ایکون بدبختی )
داداش نق نزن د یگه ! فدات بشم تو کار خوبی کردی ! نگران نباش . جات خیلی خالی بود تو سورپرایز امشب !
وای قربون داداش نازک نارنجی خودم برم . می بینی چقدر مهمون دعوت کردی برام ؟ پس کو شیرینی و میوه ؟ زود باش دیگه زشته مهمونا معطل باشن ! محمدددد !!!!