سایه سار زندگی
سایه سار زندگی

سایه سار زندگی

آیینه خانه ی دل

ببین چه می گوید ...


توخــود قدم نگذاری به خانه ی دل من

مگـــردل تــــــو بگیرد بهانه ی دل من

 

به هرطرف نگرم،جلوه ی پریزاد است

خیـــــال ِکیست در آیینه خانه ی دل من؟

 

نشان تیرتوچون شد ،ز چشم من گم شد

مگـــر ز خاک بپرسی نشانه ی دل من

 

خـــدا کنـــــد نشود طبع نازک تو ملول

چــوبشنـــوی گله ی عاشقانه ی دل من

 

اگربه من نکنی گوش،حق به جانب توست

فـزون ز حوصله باشد فسانه ی دل من

 

هــــزارپـــــرده دگرمی کنم ، ولی آخر

به رنگِ عشق بــــرآید ترانه ی دل من


اسیردام تـــوچون شد ، خدا نصیب کند

که بوسه ی توشود آب ودانه ی دل من

 

چودرقلمرو ِفقراست صدر و ذیل یکی

به صـــــدرطعنه زند آستانه ی دل من

 

سرم ز شانه ی تودورمانده است، ولی

فتــــاده بــــارفراقت به شانه ی دل من

 

بمان درآن سفردور،هرچه خواهی دیر

اگـــردل تـــــو نگیـرد بهانه ی دل من

 

 استاد محمّد قهرمان 

   1386/4/27

نظرات 58 + ارسال نظر
مریم دوشنبه 19 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:37 ب.ظ http://najvaye-tanhai.blogfa.com

امشب شب قدر است!
شب قدر دل من قدر دل تو
امشب بر سجاده نشسته ام
همه ی باغ ها و ستاره ها را
در سبدی گرد می آورم و به دست دلت میدهم
تا شعرهایت شب تقدیرم را
پر از عشق و ماه لبخند بزند
مگر در زمستان هم بهار می روید
آری وقتی گلی به خوشبویی نرگس
در بیستمین روز آن رویید
بهار در زمستان تجلی یافت
تولدت مبارک بانو!!!

سلام مریمی .
می بینی چقدر زود میگذره روزها ؟ یکسال گذشت ! دقیقا یکسال از اولین حضور تو توی این خونه ! یکسال پر خاطره , پر فراز و نشیب ! پر تجربه ...

اگه نمیومدی دلگیر میشدم ازت ! مرسی مهربون به خاطر حضورت . مرسی به خاطر قلب پرمهر و محبتت ! مرسی به خاطر گذشتت .... دیگه چی بگم به تو ؟

سعیده دوشنبه 19 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:37 ب.ظ

اوا پس متولدمون کجاست

ای نرگس بانو ....
راستی حواسم نبود تو کامنت قبلی منظورم ۱۱ و ۵۹ .... بود

اینجام نازدونه خانوم . اینجام و خیلی وقت نیست که از تولد برمیگردم ! میام پیشت مهربونم . میام عزیز دل .

مریم نگار(مامانگار) دوشنبه 19 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:51 ب.ظ

سلام نرگس جان...
...داداش مهربونی داری...خداحفظش کنه...
...تولد پدر بزرگوارت رو اول از همه تبریک میگم...
...همچنین تولد گل نرگس وجودت رو که تولد مهربونی بود...
...تبریک منو هم بپذیر عزیز...
...سالها زندگی شاد و پرنشاط کنار همسر و دختران نازنینت رو آرزو میکنم..

سلام مریم جان . ممنون از تبریکتون هم تو این خونه , هم تو خونه داداش محمد . الهی سایه تون سالهای سال بالا سر بچه ها و خونواده تون باشه با سلامتی و عزت .
ممنونم از مهربونیتون .

محمد قهرمان سه‌شنبه 20 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:35 ق.ظ

فردادعزیز! ممنونم .لطف داری. زنده باشی!

سلام پدرجان . ممنونم .

محمد قهرمان سه‌شنبه 20 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:41 ق.ظ


کیارش گرامی! اگرفردادعزیزپیشنهادشمارابپذیرد ، مصرع دوم به این

صورت بهتراست : بیاکه تابنشینی به لانه ی دل من

بازم ممنون بابامحمد گلم .

محمد قهرمان سه‌شنبه 20 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:48 ق.ظ



دختـــرمن! کـــه حافظِ تو خـدا باد

زاد روزت خجسته باد و دلت شاد!

وای ممنون پدرجونم . الهی همیشه سایه تون بالا سر من و بچه هاتون باشه .

سایه شنبه 24 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:14 ق.ظ

سلام نرگس جان صبح به خیر
نمی دونم چرا اومدم رو پست استاد قهرمان ؟! شاید چون اون بحث داغ دیشب جذبم نکرد . بگذریم چقدر خودت و خسته کردی ؟! بذار ادامه بدن ولی به جوابی نمی رسن ... دیگه باید بگیم دین شده یه مسئله شخصی و هرکس به فراخور حالش و سوادش دینداری می کنه یا نمی کنه ... من یه زمانی مثل این برادران جوون بودم خیلی بحث می کردم حسشون و می فهمم ولی این و بگم هر چی بیشتر بپرسن کمتر به جواب می رسن ...خدا رو فقط باید در قلب جستجو کرد ...

بنده ی پیر خراباتم که لطفش دایم است
ورنه لطف شیخ و زاهد گاه هست و گاه نیست ...

روز خوبی داشته باشی

سلام سایه جانم . روزت بخیر خانومی .
من ولی هیچوقت از این بحثها نکردم ! چون از همون ابتدا هم دین رو با قلبم پذیرفتم و نیازی به این بحث و جدلها هم نداشتم ! دوست هم ندارم اینا رو , اما خب ظاهرا میشه از وسطش یه چیزای جالبی پیدا کرد ! هر چند بعید میدونم این بحث به نتیجه ای برسه !

دلم برای غزل تنگ شده سایه ...

سایه شنبه 24 دی‌ماه سال 1390 ساعت 12:08 ب.ظ

خب کاری نداره
یه غزل بذار ....

آی گفتی سایه ! دلم میخواد ها ! ولی خب دستور مقامات بالاست که یکی دو روزی این پست بمونه ! چی کنم خب ؟ مگه چند بار از این درخواستها دارن این دوستان بزرگوار ؟
تازه حالا میخوایم با همدیگه به یه تفاهم برسیم , اگه دوستان دیگه از راه نرسند و بحثهای جدیدتری راه نندازن ! وای سایه اگه دوباره شروع بشه , من میام خونه شما پناهنده میشم !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد