سایه سار زندگی

به گنجشک ویزا ندادند


به گنجشک ویزا ندادند

ولی او پرید

گذرنامه اش آسمان بود

بلیتش فقط برگ بید

که از باد کولی خرید


و او بی اجازه سفر کرد

و از هر خداحافظی تا سلام

و از دانه تا دام

خطر کرد

و از آب و از خاک و از کوه و دشت

و از نقشه و از مرز و از خط گذشت

و او بی روادید

به اینجا

به آنجا

به هرجا رسید

سرانجام اما

نه اینجا , نه آنجا

در آغوش یک دوست

اقامت گزید 

( عرفان نظر آهاری )


در کنار دوست بودن لحظه ها را معنادار می کند و گذر زمان را آسان. وقتی هستی دلم آرام است و وقتی می روی , باز موجی از تنهایی بر دلم آوار می شود ! چه سریست در این هماهنگی دلها, سایه جانم ؟ ممنونم که آمدی مهربان , ممنونم .


نظرات 20 + ارسال نظر
سایه جمعه 10 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 11:51 ب.ظ

نرگس جان مهربونم .. ممنونم ازین دو روز زیبا و گردش شیرین و یادگاری های با ارزش و همه خاطره های خوبی که برای من ساختی ..
بیشتر نمی تونم بگم .. البته حالا و اینجا .. باقی اش باشه برای فردا !..

سرزمین آفتاب شنبه 11 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 02:14 ق.ظ http://sarzamin-aftab.blogsky.com

یک نفس با دوست بودن همنفس
آرزوی عاشقان این است و بس...

دانیال شنبه 11 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 07:54 ق.ظ http://d.blogsky.com

زندگی برای من یک دوست است ...
رفتن به سایه سار بی دوستان خوش نباشد

مریم شنبه 11 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 08:42 ق.ظ http://www.najvaye-tanhai.blogsky.com

چشم و دل هر دوتون روشن
خوشحالم آرامی حتی اگر اندک زمانی هم باشد

صهبانا شنبه 11 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 11:00 ق.ظ

سلام
مراتب تسلیت مرا برای از دست دادن نیای خود بپذیرید .
ایشان به واسطه ی افکار و آثارشان در خاطره ها جاودانه خواهند ماند .
باقی بقایتان .

mozabha شنبه 11 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 11:52 ق.ظ

سلام آبجی گرامی
حضورتان درگذشت استاد قهرمان گرانقدر و عزیز را تسلیت عرض میکنم و خاطر نشان میکنم استاد با اشعار سرشار از عشق و زندگی شان همواره در یاد و خاطر دوستداران شعر و ادب فارسی زنده و ماندگار است ..... روح شاد باد و یادش گرامی.

طهورا شنبه 11 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 02:30 ب.ظ

لجظه هایت همواره در سایه ی دوست

فریناز شنبه 11 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 06:52 ب.ظ

پر زدن تا دل دوست ویزا نمی خواد
برگ و بید و باد کولی نمی خواد

پر زدن تا دل دوست، یه رابطه ی دو طرفه می خواد

که بدونی مقصدت امنه

الکی نمی ری این همه راهو




فریناز شنبه 11 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 06:54 ب.ظ

بااااااااااااااااااااااااااانو

امروز وقتی بسته ی پستیتونو مامانم بهم داد و گفت ظهر آوردن نمی دونین چققققققققققققدر ذوق کردم

باز نکرده خواستم که کاااااااش قهرمان باشه...
خبر داشتین از دلم شاید

ممنون
شرمنده کردین منو


بقیه شو به خودتون می گم دیگه

دانیال یکشنبه 12 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 07:49 ق.ظ http://danyal.ir

الف همیشه ایستاده می ماند
سکوت مکن ، غمین مباش !

بزرگ یکشنبه 12 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:51 ب.ظ http://navan1.blogfa.com

در اوج ناراحتی نفس دوست کیمیا میکند
همیشه با دوست باشی

ریحانه یکشنبه 12 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:56 ب.ظ

امروز همه نیاز من این است که تو را به نام بخوانم
و مشتاق حرف حرف نام تو باشم
مثل کودکی که مشتاق تکه ای حلواست
مدت هاست نامت
بر روی نامه هام نیست
از گرمی آن گرم نمی شوم
اما امروز در هجوم اسفند
پنجره‌ها در محاصره
می خواهم تو را به نام بخوانم
آتش کوچکی روشن کنم
چیزی بپوشم
و تو را ای ردای بافته از گل پرتقال
و شکوفه‌های شب بو احضار کنم

نمیتوانم نامت را در دهانم
و تو را در درونم پنهان کنم
گل با بوی خود چه میکند؟
گندم زار با خوشه؟
با تو سر به کجا گذارم؟
کجا پنهانت کنم؟
وقتی مردم تو را
در حرکت دستهام
موسیقی صدام
توازن گام هایم می بینند
تو که قطره بارانی بر پیرهنم
دکمه طلایی برآستینم
کتاب کوچکی در دستانم
و زخم کهنه ای بر گوشه لبم
با این همه فکر میکنی پنهانی و به چشم نمی آیی؟

مردم از عطر لباسم می فهمند
معشوق من تویی
از عطر تنم می فهمند
با من بوده ای
از بازوی به خواب رفته ام می فهمند که زیر سر تو بوده
دیگر نمی توانم پنهانت کنم
از درخشش نوشته هام می فهمند به تو می نویسم
از شادی قدم هایم، شوق دیدن تو را
از انبوه گل بر لبم بوسهٔ تو را
چه طور می خواهی قصهٔ عاشقانه مان را
از حافظهٔ گنجشکان پاک کنی؟
و قانع شان کنی که خاطرات شان را منتشر نکنند؟

"نزار قبانی"

ر ف ی ق یکشنبه 12 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:59 ب.ظ http://khoneyekhiyali.blogsky.com

زنده باد گنجشک
که دیوارها را ندیده گرفت و
مثل ِ حریر ِ هوا و همهمه ی ِ نور پرید !!

سلام بر سهبای عزیز
لحظه هایت آکنده از دوست

هاتف یکشنبه 12 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 03:26 ب.ظ

غمخوار من ! به خانه ی غم ها خوش آمدی
با من به «جمع» مردم تنها خوش آمدی

بین جماعتی که مرا سنگ می زنند
می بینمت برای تماشا خوش آمدی

راه نجاتم از شب گیسوی دوست نیست
ای من به آخرین شب دنیا خوش آمدی

پایان ماجرای دل و عشق ، روشن است
ای قایق شکسته به دریا خوش آمدی

با برف پیری ام سخنی غیر از این نبود
منت گذاشتی به سر ما خوش آمدی

ای عشق ای عزیزترین میهمان عمر
دیر آمدی به دیدنم اما خوش آمدی

ژولیت یکشنبه 12 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 06:11 ب.ظ http://migrenism.blogsky.com

انتخاب زیبایی بود از اشعار عرفان نظرآهاری
لذت بردم:)

سرزمین آفتاب یکشنبه 12 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 11:38 ب.ظ http://sarzamin-aftab.blogsky.com

زنده باد گنجشک
که به سوی پنجره و به سوی نور پرواز کرد
حتی وقتی که با شدت هرچه تمامتر به شیشه خورد و جنازه اش کف اتاق از حرکت بازماند
زنده باد گنجشک که ایراد را از خود دید
نه از نور...نه از شیشه

روی ماه خداوند را ببوس دوشنبه 13 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 08:05 ب.ظ http://saraab2012.blogfa.com

دیشب سماعی در آسمان ها بود و یاد استاد و همسایه آزاری...
خوبی؟

فریناز دوشنبه 13 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 11:03 ب.ظ http://delhayebarany.blogsky.com

بهترین بانو؟


[ بدون نام ] پنج‌شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 06:53 ب.ظ

. جمعه 17 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:46 ق.ظ

سلام
تازه قالبو عوض کردید؟ به خدا من نمیدونستم شما این قالبو داشتید شایدم بعداز من برگزیدید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد