ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
دلم شادی می خواهد . بهارمان را با شادی و شور پیوند خواهی زد مهربان ؟
دلم برای بهار شادی و لبخند تنگ شده . لبخندت را بر ما بباران .
چشم در رکاب راه انتظار خواهم نهاد ...
و بی صبرانه تا بهار خواهم راند .
سلام و سپاس
توفیق رفیق راهتان .
سلام . ممنون .
قشنگ بود
متشکرم .
آنکه رخسار تو را رنگ گل و نسرین داد
صبر و آرام تواند به من مسکین داد
بعد از این دست من و دامن سرو ولب جوی
خاصه اکنون که صبا مژده فروردین داد
سلام گل نو
سلام عمه جانم . عجب غزلی ... ممنونم .
سلام .چه عکس های جالب و قشنگی !! لذت بردم.
در کتاب راز گفته به هرچی فکر کنی ، میشه . در مورد من که برعکسه. اصلاً خنده داره .
ولی امیدوارم که شادی نه تنها به سراغ شما ، بلکه به سراغ همه ی مردم بیاد. کمی اوضاع خوب بشه. دل مردم هم شاد بشه.
سلام ویس عزیزم . این عکسها همه محصول امروزند و خریدهای دیشب !
اما نمیدونم چرا اینقدر امیدمان به شادی کم است !
هرچند آرزو بر جوانان عیب نیست
خدا کند بهاری خوش بیاید برای مردمم ... خداکند .
سلام بانوی مهربان
من هم منتظرم
منتظر بهار
فصل رویائی ام
و منتظر معجزه خدای خوبم
و تنها معجزه می تواند شادی را به دلهای ما برگرداند ...
سلام آبجی خانوم
این جملاتت بدجور با دل آدم بازی میکنه
منم دلم یه شادی واقعی میخاد
خدا کنه این شادی واقعی و حقیقی خیلی زود نصیب همه آدمای این دنیا بشه
سلام زهراجانم . امیدوارم همینگونه بشود که تو می گویی ...
مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید
می آید...
می آید...
بهار مسیحا دم در راه است
دل و روح و جان به بهار نسپاریم ساکن دائمی خزان می مانیم
یقین دارم تا باور نداشته باشیم به دل, بهار نخواهد آمد ... کاش ساکن فصل سرما نمانیم ...
...تازه شدم در هوایت
دست مریزاد
سلام مهربان بهاری
سلام برادر . امیدوارم همیشه شاد و سرزنده باشید .
سلام بر بانوی مهربانی..
اگر از زاویه دیگر نگاه کنید می بینید که دل شما با آنچه میخواهید مدتهاست پیوند خورده!!
مگر خاطر ناشاد میتواند اینهمه شور بیافریند و عشق ایجاد کند؟....کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد؟!
زندگیتان همیشه قرین شادی و شادی افرینی باد..
گاه دور می شوم از شور و عشق و آنوقت است که دنیایم به رنگ تیره دلتنگی درمی آید . بنابراین سعی می کنم به کوچکترین نشانه های حضور مهربانش دقت کنم تا باز یادم بیاید همه عاشقانه های زندگی را .
سلام برادر بزرگوارم .
وقتی تو در باغ باشی سایه پروانه ها سنگین میشود طفلی گلها !
.........سلام
راستش هر چه فکر کردم ربط حضور خودم را و دلگیری پروانه ها را نیافتم برادر ! طفلی من , طفلی گلها !
حالا چرا ؟
سلام .
سلام
خیلی خوشحالم که هر موقع وارد این وبلاگ میشم رنگ و بوی بهار میده مخصوصا با این گلها و موسیقی قشنگ
ممنون که یاداور بهارید
....
سلام .
شکر که رنگ و بوی بهار را دریافت می کنید . این باعث شادی من است . برقرار باشید .
ضمنا اینطور که پیداست به سمت بیش فعالی خیز گرفته اید!!
میگم احیانا اگه آدرس وبلاگتون رو هم بذارین , چه اتفاقی میفته ؟
اما اینجا ما زمستون درسته حسابی نداشتیم!
دلم برف می خواد که ندیدمش
بارون می خواد که نشنیدمش
دلم یه زمستون می خواد که زمستون باشه...
بهار
اینجا باورتون میشه درختا بیدار شدن؟
بیدها هم حتی سبز....
اینجا بهار شده
فک کنم تقویما اشتباهن بانو
سلام
با نرگس وجود شما همیشه بهار می شه
اینجا هم از زمستان خبری نبود شادونه قشنگم . برف و بارون و سرما اینقدر کم بود که زمستان را بی رنگ می کرد . چند سالی هست که تقویم , زمستان را نادیده گرفته عزیز ...
کاش بهارمان بارانی باشد .
سلام .
سلام.مطمئن باشید نه اینکه بهار می اید بلکه به زودی بهاری هم می شوید.بسیار زیبا بود.
سلام . ممنونم زهرای عزیزم . بهاری باشید و سبز .
سلام آبجی شاعرانگی های سمنو...
خانه تکانی را از کجا باید شروع کرد....غزل یا ماه؟
خانه تکانی ؟
به نظرم چند بوته غزل و چند شاخه گل ماه , بعد گردگیری از دلهای گرفته , خیلی فضا را تغییر می دهد ... آخ که چقدر دلم هوای غزلهای برادر را دارد ...
کمک نمی خواهید؟!
واسه مدیریت کردن چرا عمه ! تشریف میارین شما ؟
نه ٬مدیریت نه
ولی اگه اجازه بدید از چشمه مهربانی ٬برای شاخه غزل ها و گل ماه آب بیارم ...با یه کوزه لعابی آبی رنگ. باشه؟
ای جانم ! فدای عمه شاعرم بشوم دربست !
شاعر یعنی چی؟!!!!
کسی که آب میاره؟
هان ؟ اینو به گمونم باید از داداش امپراطور بپرسیم که هم منو شاعر کردند , هم شاعرانگی شما رو کشف فرمودند !
کشف ؟کی ...به چه دلیل ...
الان برادرزاده امپراطور برای ندادن شیرینی حاضرن ٬هر پست و مقامی رو دو دستی با مدرک تحویل بدن
ایول عمه ! خوشم میاد اصل مطلب رو دریافتید ... قربون شما .
آبجی سهبا
به این داداش هنرمندتون بگین اذیت نکنند دیگه
حالا که برنده شدن شیرینی ندادن هم عیب نداره ولی دیگه انکار نکنند که برنده شدن
برنده شدن رو انکار نمی کنند ! شاعر اشعار خودشون بودن رو انکار می کنند !
بهشون بگین ما قید شیرینی رو زدیم

یهنی یه شیرینی دادن اینقدر سنگین که شاعر بودن خودشون رو انکار کنند
توی خونه داداش , واسه شما شیرینی گذاشتیم کنار ها آبجی جون .
بریم خونه فرینازینا شیرینی بخوریم ؟گمونم تولده
رمزشو نمی دونم کجا گذاشتم
تو خودت نمره بیستی عمه جون , بخصوص اگه سه بار تکرار بشه !
آجی شیرینی بهونه بود واسه نظر گذاشتن و شوخی کردن
قصد بدی نداشتما
می دونم اجی . شیرینی چه قابل ؟
میگم سهبا جان چرا نظر منو برای تبریک تولد گفتید ؟
نظر شما رو ؟ اینکه بیستید ؟
نه خونه فریناز
متوجه شدم عمه ! رفتم و دیدم
شیطنتها مسری ست به گمانم .
چقدر قشنگ حس میکنی بهار را....طرفهای دل ما که هنوز بهار نشده...
میاد بهار سمیراجان , باید باورش کنیم ...
ماه به تو نمیرسد و لیکن زمستان به بهار آری
کافی است فقط تو باشی
دیشب به ماه نگاه می کردم و دلم می خواست بروم و بالای کمانش بنشینم و از آنجا به زمین و آدمهایش نگاه کنم .
چرا من به ماه و ماه به من نمی رسد آخر ؟! من دلم ماه می خواهد برادر !!!!
یاد گرفتـــه ام
انسان مدرنـــی باشــــم
و هــر بار که دلتنـــــــگ میشــــوم
بـه جای بغـــــض و اشــــک
تنهـــا به این جملـــه اکتفــا کنـــم کــه
هوای بـــد ایــن روزهــا
آدم را افســــــــرده میکنـد ..!
.
دلتنگتان هستم بانو
نازدانه ها را ببوس
سلام مریمم . خوش آمدی عزیز . دلتنگت بودم .
پروانه ها شمع رو به گل ترجیح میدن
این مهم از سوختن بالاشون از تانگوی دیوانه وار اونا معلومه ! عشق به نور و سوختن در عین بی دردی !تموم رمز مستتر در همون طواف...
........
واضحه ؟
اونوقت ربط من به شمع چیه داداش ؟ ( در راستای پاسخ گرفتن و به حرف کشاندن برادر مهرداد کهکشانی )
ممنونم مهربان برادر بابت این توضیح فوق العاده زیبا .
یادداشت پر مهر و از جنس بهاری بود ، بابتش سپاس گذارم.
شکر که حس خوبی در شما ایجاد کرد . دلتان بهاری .
آبجی عایا نیستن؟
دیشب شیرینی خوردیم ،امشب چیکار کنیم؟
هستم زهراجانم . امشب برو کیک خوری و دانسینگ توی خونه فریناز رگبار آرامش . فکر کنم مهمون قبول میکنه , درسته عمه ؟
شیرینی خوردید؟ما که نه دیدیم ٬نه خوردیم...والا
عمه ؟ واسه شما که شیرینیش آبی بود خب ! خونه داداش شیرینی دادم من ...
یعنی اینجا خبری نیست؟
آجی از اینجا بیرونم کردین
وای زهرا ؟! اینجا خونه خودته من واسه چی باید بیرونت کنم آخه ؟
باز نمی شه خب![تعجب]
من با فیلترشکن وارد شدم حواسم نبود که سایتش فیلتره , شرمنده عمه جانم .
وا فیلترت می کنما دانسینگ چی چیه
تازه این بچه اصفهونی کیک تزیینی داره ٬محاله اونجا خوراکی بده...
نه عمه ! فریناز اونقدرها هم اصفهانی نیستا !
این کیک داداش امپراتور :
http://s1.picofile.com/file/7661149993/keyk1.jpg
اینم شیرینی عمه طهورا :
http://s1.picofile.com/file/7661150428/shirinie_amme.jpg
آجی شوخی کردم بخندی


بعدشم
ای جان عمه طهورا
چه عمه ی باحالی داریم ما
سلام عمه جون
شما اختیارداری آّجی خانوم .
عمه طهورا ماهه .
آخ جون اگه من ماهم ...دستت به من نمی رسه


وای شیرینی من خیلی قشنگه ٬ممنون
سلام زهراجان و سلام مهربون خیلی آبی(س ه ب ا)
میگم برادرزاده امپراطور هنوز دارن فکر می کنن چه جوری شیرینی بدن که کام همه شیرین بشه؟؟؟؟خو کمکش کنید
برادر امپراطور فکر کنم سرشون خیلی شلوغه عمه ! بعد دستم به شما که میرسه , نمیدونم منظور داداش کوچیکه از دستم به ماه نمیرسه , کدوم ماهه !
تحریف و تفسیر کردیم سخن گرانبهاشونو
بابا یعنی اینقدر خوبی از ماه هم بهتری ...ماه به تو نمی رسه...از بس خوبی
هان ؟! یعنی منظور داداش این بود ؟!
سلام
از آنجایی که IQ جوجه اردهای زشت پایینه به هم اندیشی اهل آسمون به ویژه شاعره برتر جشنواره شعر فجر نیازمندم
سلام علیکم داداش .
هنوز آی کیو جوجه اردک ها پایینه و اینهمه جشنواره تئاتر و شعر و داستان کوتاه برنده میشن , وای که بالا باشه آی کیو !
وقتی امثال شما شرکت نمی کنید هیات داوران مجبور میشن برا دل خوشی هوای جوجه اردک های زشت را داشته باشد
ای هی امان از دست شما داداش !
چه گلهای زیبایی!!
ممنون
راستی باور کنید فراموش می کنم.
اما بزودی می آیم تهران و از آنجا ارسال می کنم.
چی ؟ چی رو ارسال می کنید ؟
هاااان ! ما یه بار یه جایزه برده بودیم ! وای چرا یادم نبود ؟!