به کوی لاله رخان هر که عشقباز آید امید نیست که دیگر به عقل باز آید بجای خاک قدم بر دو چشم سعدی نه که هر که چون تو گرامی بود به ناز آید
بهار و گل طرب انگیز گشت و توبه شکن به شادی رخ گل بیخ غم ز دل برکن
منم این بی تو که پروای تماشا دارم کافرم گر دل باغ و سر صحرا دارم ( سعدی )
به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم بیا کز چشم بیمارت هزاران درد برچینم
آنرا که غمی چون غم من نیست چه داند کز شوق توام دیده چه شب می گذراند ( سعدی )
معاشران ز حریف شبانه یادآرید حقوق بندگی مخلصانه یاد آرید
بی تو ای سرو روان با گل و گلشن چه کنم زلف سنبل چه کشم , عارض سوسن چه کنم
هرچند پیرو خسته دل و ناتوان شدم هرگه که یاد روی تو کردم جوان شدم شکر خدا که هر چه طلب کردم از خدا بر منتهای مطلب خود کامران شدم
نه طریق دوستانست و نه شرط مهربانی که به دوستان یکدل سر و دست برفشانی
پی نوشت 1: هنوز گیجم از این هدیه ی زیبای خدا , یا که حافظ , یا که سعدی یا ... ( نمیدانم ) هر چه بود من آنرا هدیه ای سراسر لطف میدانم و قدردان تک تک لحظات زیبایش هستم .
و هرگز فراموش نمی کنم لحظه ورودم را به حافظیه و آن شعر زیبای شجریان " هردمی چون نی , از دل نالان ,شکوه ها دارم ..." و آن شور حاکم بر فضا وقت خواندن مرغ سحر ... و آن گروه که با استادشان به آنجا آمدند و آنهمه حس و حال ناب حاکم بر فضا , یا آن مردی که کفشهایش را پایین پله ها از پای درآورده بود و زانوزنان در پیشگاه حضرت حافظ , به دعا نشسته بود ... و لحظه زیبای دیدار زهرایم را در آرامگاه حافظ و آن دسته گل زیبای نرگس شیراز هدیه او را ... و سعدی بزرگ و غزل زیبای " هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم نبود بر سرآتش میسرم که نجوشم " با صدای استاد شجریان عزیز ... و ... و ... و.... شیراز همیشه برای من شهری دوست داشتنی و عزیز بوده و حالا ارادتم به این شهر و مردمانش بیشتر و بیشتر شده است . کاش باز هم از این سفرهای کوتاه اما پربار نصیبم شود . کاش شما هم ... پی نوشت 2 : تمامی اشعاری که در ذیل عکسها بیان شده , فالهایی ست که به نیت دوستان گرفته شده . و غزل اولی که در ذیل عکس سعدیه درج گردیده , هدیه سعدی خوش سخن است به من ... پی نوشت 3 : تمام سعی خودم را کردم که "شب حافظیه را خوب تصویر کنم برادر " . امیدوارم ناامید نشوید .
پی تقدیر نوشت : از تک تک عزیزانم بابت ساختن یک روز خاطره انگیز تولد تشکر می کنم . هدیه های زیبای مانا و امپراطور بهار , سمیرا و عمه طهورا و دوستان دیگر و نوشته های ارزشمند تک تک شمایان را هرگز فراموش نخواهم کرد. همیشه وامدار مهربانی هایتان خواهم بود . سمیرا , سایه , سپیده , امپراطور بهار , آقا بزرگ , حمید , یگانه , سعیده , مریم و بابک عزیز که سهم عظیمی در بازدیدهای بالای این روزهایم داشتند . از همگی تان سپاسگزارم .
اولا که عکسات محشر بودن.. دومن که خیلی حسودیم شد به چنین هدیه تولد قشنگی در جوار حضرت عشق و شیخ اجل دست آقای همسر درد نکنه سومن که تولدت مبارک هنی ا دواره چهارمن که فالتم قشنگ بود ممنون پنجمن که اون اولین شعر بی نهایت قشنگ بود دیگه انگار حضرات کاملا زدن به هدف....
سلام خواهری جانم . اولا لطف داری . دوما حسودی نداره که , یه بلیط بگیر و بپر سوما هنوز شرمنده محبتهات هستم نازنین چهارمن , هدیه حافظ ردخور نداره پنجمن ... سعدی و .... وامدارشم ...
به نام خدا سلام علیکم خواهر بزرگوار پیامبر اکرم (ص )میفرماید هر کس حلول ماه ربیع را به دیگران مژده دهد من بهشت را به او مژده خواهم داد . حلول ماه ربیع بر شما و عمه طهورای عزیز و خانواده ی ارجمندتون مبارک. التماس دعا در پناه ایزد منان
سلام معصومه جان . من هم تبریک می گویم حلول ماه میلاد پیامبر مهربانی را به شما ... ممنونم عزیز .
برگرد برگــرد تنها عشق دیرین من؛ برگرد و بگو دوستـت دارم تا با پشــــت دست چنان بــــر دهانت بکوبم تا آرزوی داشتن یـک دندان را به گــــــــــور بـبـــری چه برسد به من و یک عشق حقیقی...............
من از اولش این بالا بودم اصلا این پست رو که خوندم ، احساست حافظیه سعدی...منو به بقیه نوشته های پایین کشید شیراز....شیراز....شیراز... صدای تو هم اونقدر خواستنی بود که امروز کلی گشتمو پیدات کردم
شعرگفتی

با حرف "روی" "د " و حرف "ردف اصلی" " الف"
در قافیه ی ملایم ؛ شاد و استاد
چقدر هم این شاد و استاد به هم میان!
ای جان ! حسرت شاعر شدن هم با من می ماند تا اخر عمر ...
حسرت ادم شدن چه ؟ خدا بخیر بگذراند ...
ممنونم مهربان .
خوش به حال سهبا خانوم که شعر گفتن من بلد نیستم خو
منم بلد نیستم خو عمه جونم .
میگم یه روز قرار بذاریم بریم کنار آبی فیروزه گوهر شاد ...کی میاد؟
من حاضرم عمه ....
بانو طهورا
شما نیز گاهی شعر می نویسید.
و قافیه می پراکنید.
شما در خانواده ای شعرآمیز زندگی می کنید.
شهر سرد ما را باید فقط اردیبهشت و خرداد و تیر و مرداد دید
زمستان سخت بی رحم است.
هیچ جایی نمی شود رفت.
اما تابستان و بهار روشنی می بارد.
موافقم در مورد عمه طهورایم ... شاعرند به معنای واقعی ...
و نیشابور را در هر شرایطی می شود دید و لذت برد , بهار و تابستان بهتر و زیباتر ...
اولا که عکسات محشر بودن..
دومن که خیلی حسودیم شد به چنین هدیه تولد قشنگی در جوار حضرت عشق و شیخ اجل دست آقای همسر درد نکنه
سومن که تولدت مبارک هنی ا دواره
چهارمن که فالتم قشنگ بود ممنون
پنجمن که اون اولین شعر بی نهایت قشنگ بود دیگه انگار حضرات کاملا زدن به هدف....
سلام خواهری جانم .
اولا لطف داری .
دوما حسودی نداره که , یه بلیط بگیر و بپر
سوما هنوز شرمنده محبتهات هستم نازنین
چهارمن , هدیه حافظ ردخور نداره
پنجمن ... سعدی و .... وامدارشم ...
البته من در خانواده شعر آمیز وقتی دلم شعر می خواهد از خودم شعر می گویم تا آقای شعر تحریک شوند و برای این که من ادامه ندهم بیتی بگویند
همسران شعر آمیز ... خوشا به حالتان .
به نام خدا
سلام علیکم خواهر بزرگوار
پیامبر اکرم (ص )میفرماید
هر کس حلول ماه ربیع را به دیگران مژده دهد من بهشت را به او مژده خواهم داد .
حلول ماه ربیع بر شما و عمه طهورای عزیز و خانواده ی ارجمندتون مبارک.
التماس دعا
در پناه ایزد منان
سلام معصومه جان . من هم تبریک می گویم حلول ماه میلاد پیامبر مهربانی را به شما ...
ممنونم عزیز .
برگرد
برگــرد تنها عشق دیرین من؛
برگرد و بگو دوستـت دارم
تا با پشــــت دست چنان بــــر دهانت بکوبم
تا آرزوی داشتن یـک دندان را به گــــــــــور بـبـــری
چه برسد به من و یک عشق حقیقی...............
خطرناک شدی ها داداشی !
ابجی من خطرناک شدم


نه به خدا .....
خو آره دیگه داداشی , خطرناک شدی !
سلام سهبا جان
همیشه به سفر... به به
خوشا شیراز و وضع بی مثالش
خداوندا نگه دار از زوالش
ممنون از اینکه این عکسای زیبا ...
سلام آوای عزیزم . ممنونم نازنین .
سلام. به به. خیلی قشنگن
خوبن همه؟
سلام . خوبیم همه , ممنون حمید عزیز .
زنده باد سعدی وحافظ و سرای مهربانی وغزل
سلام بانوووو
سلام نازنین سپیده ام . خوش آمدی مهربانم .
چی گیری کردیم ها
چه گیری کردی اونوقت ؟!
سلام علیکم
علیک سلام عمه قشنگ و مهربونم .
شرمنده سلامتون دیر رسید به من !
سلاااااااااااااااااااام مهربان فیروزه ای
علیک سلاااااااااااااام برادر بهارانه ام .
ای بابا جواب سلام یه عالمه ثواب داره ها
یه دنیا شرمنده عمه جونم
پس چرا کامنت های می پره
تاحالا چند کامنت پرنده اینجا گذاشتم پریده دیروز امروز
سلام
5روزگیتون مبارک
کامنت های پرنده دیگه چه جورین آقا بزرگ عزیز ؟!
نکنه داشتی با قاصدک هاتون حرف می زدید؟دیشب صدای ما رو نشنیدید
شرمنده عمه جونم . دیشب دیر وقت اومدم خونه , خسته و هلاک ...
شرمنده چیه ؟اونایی که آسمونین ...آبین ...شرمنده نمی شن که
چرا دیگه ! آبی هم باشی , شرمنده شی , میشی بنفش ! یاد جیغ بنفش بخیر !
خب یاد خانم تنفس هم می شه افتاد خو
امان از این نبودن ها...
اره خو ! و یاد خانوم استاد مهربون
خانوم استاد مهربون ؟فیروزه ای ؟اونوقت چرا؟
همینجوری . آخه یاد برادر گمشده , یاد استاد را هم به همراه دارد همیشه . این دو لازم و ملزومند در ذهن من ...
سلام عمه و آبجی و دیگر دوستان
امیدوارم خوب باشید
سلام حمید جان . یاد یوگی و دوستان افتادم خب برادر !
واقعا گمشده؟
خو آره دیگه عمه , مگه گم نشده ؟!
گیر همین مشکوک شدن دیگه اجی جونم
عمه یه وبلاگی بزن بیایم اونجا یوگی بازی دراریم!
منم موافقم عمه خانم یه وبلاگی بزنن
می خواید برم وبلاگ داداشتونو بگیرم دستم ؟آسمان سیاه است عمه طهورا
نه عمه جون , قربون دستتون ! می ترسم شما هم مثل بعضیا بی وفا بشین و بی معرفت !
سهبا جان میگم خو اگه صلاح میدونی یه ون اجاره کنیم بریم دنبالشون ...با یوگی و دوستان؟؟؟
استعلام بگیرم؟
نه عمه ! من که قهرم و اصلا نمیام دنبالشون !
حالا یوگی کیه؟
اون دوستان کیا هستن/
یه نظر سنجی بذاریم برا تاسیس وب عمه طهورا
راستی یوگی کیه ؟
نظرسنجی ؟ قبول . من و شما و حمید صد تاش رو یکجا پر می کنیم . خوبه داداش ؟
وای واقعا اگه خدای نکرده من برم شما چیکار می کنید؟
عممممههههه !!!!!!!!!!!!!
یعنی بام قهر می کنید ؟باور کنید اگه به جای عمه ٬شوهر عمه بودم می رفتم دنبالشون
این شکلی یعنی
وب وای فرار.............................
عمه ؟ یعنی باید از شوهر عمه کمک بگیریم واسه وب شما ؟
اردک؟ این عمه لهجه ناونی گرفته! میگه وبلاگ داداشو بگیرم دستم؟
جلل الخالق!
اردک؟ توضیح میدی؟
الان این کجاش ناونی بود حمید ؟ خب میخواد یه خونه راکد رو به حرکت دربیاره عمه !
ترکیب فعل و فاعل و مفعول و اینا در تخصص ناونیاست!
جدی ؟!
اصلا این حمید سرواز می خوان استعدادای منو کور کنن
کجاش ناونیِِ؟به قول سهبا خانوم
آخر سر این لهجه سرمو بر باد میدم
عمه؟ چرا داری ناونی بودنت رو از ما پنهون میکنی؟
عمه! ناونی!
میریم یه روز ایشاله عمه جونم ...
امشب به هیچ عنوان اعصاب ندارم!(بی ربط)
عمه خیلی دوس داری ناونی باشی نه؟{آیکون یه آدم ناسیونالیسم}
بهبه. هماره در سفر باش ایشالا.
بهبه اصن خوشا شیراز و وضع بیمثالاش.
بهبه...
به به داداش دانیال عزیز ...
به به خوش اومدی ...
به به ...
من از اولش این بالا بودم
اصلا این پست رو که خوندم ، احساست حافظیه سعدی...منو به بقیه نوشته های پایین کشید
شیراز....شیراز....شیراز...
صدای تو هم اونقدر خواستنی بود که امروز کلی گشتمو پیدات کردم
مرسی دوست خوبم . لطف داری .
شما رو می بینم مارکوپلو برام قابل درک تر می شه
باور کنین بانو
حالا اصفهان که بیام بیشتر باورت میشه فرینازم .