سایه سار زندگی
سایه سار زندگی

سایه سار زندگی

عشق و عطش


فرات و شرمندگی همیشه اش ...




محل دست راست ابوالفضل (ع )



محل دست چپ حضرت



محل افتادن مشک از دستان ساقی کربلا


السلام علیک یا ساقی عطاشی الکربلا ...

می خواستم کلامی بگویم سقای مهر , اما ...
بگذار سکوت کنم در برابر وفا و مهرت , ای که کربلا با نام تو , رنگ وفا می گیرد ... ای پدر فضل و کرامت ... به کرامتت قسم , دلم را دریاب ....

نظرات 74 + ارسال نظر
حمید سه‌شنبه 7 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 11:02 ب.ظ

عمه بیا اونور

حمید سه‌شنبه 7 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 11:04 ب.ظ

افتتاح صفحه دو توسط خودم!

طهورا چهارشنبه 8 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 12:37 ق.ظ

دومراستی حمید خان جایزه م چی شد؟!

بزرگ چهارشنبه 8 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 09:36 ق.ظ http://navan1.blogfa.com

صاحب خونه کجا تشریف دارن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
غیبتت بد جوری غیرمجازه
شانس اوردی من معلمت نیستم وگرنه محال بود راه بهت میدارم

فریناز چهارشنبه 8 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 10:44 ق.ظ

یعنی می شه منم یه روزی کربلاشو ببینم...

هییییییی....



قبول باشه محرمتون بانو

روی ماه خداوند را ببوس چهارشنبه 8 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 05:57 ب.ظ http://saraab2012.blogfa.com/

کرم نما و فرود آ که خانه خانه ی توست...
سلام
دعوتید به جرعه ای فانی...

حمید چهارشنبه 8 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 09:42 ب.ظ http://samandis.blogfa.com

عمه جایزه به چه مناسبت اونوقت؟

طهورا چهارشنبه 8 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 10:02 ب.ظ

وا فراموش کردید در پست قبل شغل شریفتان را حدس زدم
ولی ازش گذشتم نمی خواد

حمید چهارشنبه 8 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 10:15 ب.ظ

آها! خب باید همون موقع می گرفتید!
الان دیگه خبر سوخته محسوب میشه!
اما خب فکرامو کنم شاید جایزه رو دادم!

طهورا چهارشنبه 8 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 10:22 ب.ظ

نه نمی خوام دیگه فکرشم نکن

حمید چهارشنبه 8 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 10:29 ب.ظ

نه تو رو خدا!
جان من قبول کنید؟
اصلا نمیشه

طهورا چهارشنبه 8 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 10:34 ب.ظ

حالا اگه خواهرتون اصرار کنه ٬بگید جایزه چیه شاید تجدید نظر کنم ...

حمید چهارشنبه 8 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 11:19 ب.ظ

جایزه؟ اوم... باید فکر کنم!
کاش سمیرا اینجا بود الان کمک می کرد!

دانیال پنج‌شنبه 9 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 11:50 ق.ظ http://www.danyal.ir

تمام باغ به سجده ات بر میخیزند
که تو داغ هزار گل سرخ را به به یاد آورده ای ...

مریم پنج‌شنبه 9 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 01:17 ب.ظ

اگر سخن از چشمان عباس بگویم هیچ
اگر دل به دستان حیدری اش بدهم هیچ
بگو چگونه وصف کنم ادب و وفای ابوالفضل را؟؟؟
آن لحظه که فریاد زد برادر برادرت را دریاب
سلام نرگسی
زیارت دلت قبول

مریم پنج‌شنبه 9 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 01:18 ب.ظ

با اجازه صاحب خونه:
سلام عمه طهورا جانم
عزاداری هاتون قبول عمه
برا مریم دعا کنین

طهورا پنج‌شنبه 9 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 02:25 ب.ظ

سلام مریم جان ٬برای شما هم قبول ...اونوقت این چند وقته کجا بودی؟
سهبا جون خسته نباشی

سپیده پنج‌شنبه 9 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 06:23 ب.ظ

کاش لیاقت زیارت این مکانهای عزیز رو پیدا کنم

سلام بانو سفرتان چقدر طولانی شد !!

حمید پنج‌شنبه 9 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 08:36 ب.ظ http://samandis.blogfa.com

عمه از این آبجی ما خبر نداری؟

طهورا پنج‌شنبه 9 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 08:57 ب.ظ

فردا میان

حمید پنج‌شنبه 9 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 10:05 ب.ظ

دلمان شدید گرفته ست عمه اگه بروز نمیشم.

روی ماه خداوند را ببوس جمعه 10 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 03:57 ب.ظ http://saraab2012.blogfa.com/

سلام
در این آدینه دعوتید به " درک او"...

وروجک شنبه 11 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 01:12 ق.ظ

سلام به آبجی سهبای غایب

حسام سه‌شنبه 14 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 07:40 ق.ظ

امیدوارم هر کس هر حاجتی داره ، خودش روا کنه.

انشاءالله ... باز هم ممنون .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد