ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
حکایت زندگی ما در گذر از پریشانی شبهای درد و غم
و حدیث روزهای نفس
در گیر و دار شناخت آدمی از زندگی
از دیگری , از خود , از خدا
از طلوع هیجانات تکه ای از روح ؛ دل ؛ به نام عشق ...
از دریافت عشق به عنوان پاداش رنجهای بی پایان انسانی
و از هر آنچه بر تو می گذرد که " آدمی "!
و آدمی در فراز و فرود اینهمه رنج
اینهمه غم
اینهمه احساس
آدم می شود!
و باید که بگذرد از اینهمه بودن ها و شدن ها
تا برسد به اینکه :
" عشق قدر آفریننده است و هیچ آفریده را نشاید !"*
و این بشود سلوک تو از خاک تا به افلاک !
پی نوشت :
و عشق قیام پایدار انسان های مقتدر است در برابر ابتذال ! اراده ی انسانی که می خواهد رفعت زندگی را به زندگی باز گرداند ( نادر ابراهیمی )
* عبارت آبی رنگ , از کتاب سلوک محمود دولت آبادی نقل شده .
سلام آجی
سلام عزیز .
درمورد این پست وروجک چیزی نمیتونه بگه چون از عشق سر درنمیاره
نگو که باورم نمیشه !
سلام
عشق چیه که این همه درموردش حرف میزنیم بازم کمه و باز کسی پیدا میشه که شوکه ات می کنه از یک دریچه جدید برات یک پنجره هوای تازه دم میاره مث بارون امروز
سلام . بارون امروز ! باز توی قفس بودم وقتی بارون میومد و حسرت میخوردم از شنیدن صداش !
اونوقت الان هوای تازه و پنجره جدید باز شد براتون یعنی ؟!
آجی آخه مگه وروجکا عاشق میشن
ها واللا ! میشن !
ببخشید آجی
سلام عمو امپراطور باز که آواتار قشنگتون نیست
این من بودم که فعل و ویرگول و نقطه نمی ذاشتم
بزنم به تخته یک نفس نوشتین ۱۲ سطر بدون فعل

مثلا مشخص نیست که من کی هستم

خیالم راحت شد که تنها نیستم توی ویرگول نذاشتن
الان اسم ننوشتم و آی پی که تابلوه
الان این پست من ویرگول و فعل نداره یعنی ؟ اونوقت دوازده سطر یک نفسه ؟! عجبببببببب !
سلام وروجک مهربون
تصویر رو گذاشتم برا وقتهای آتیش سوزوندن و شیطنت
یعنی الان شیطنت ندارین ؟!
مجنون تو کوه را ز صحرا نشناخت
دیوانهٔ عشق تو سر از پا نشناخت
هر کس بتو ره یافت ز خود گم گردید
آنکس که ترا شناخت خود را نشناخت
ابوسعید ابوالخیر
دیدی بلدی وروجک !
سلام بر بندگان عاشق خدا
منو تو میکده راه میدید امشب ؟
منم آواتارمو میذارم برای همون موقع ها
سلام علیکم عمه جان ! چه میکده ای هم هست ! خوش اومدین !
من که بلد نبودم،ابوسعید ابوالخیر بلد بود
بله معلومه وروجک جان ! اخه ابوسعید ابوالخیر کی هست ؟ چی میگه ؟ حرف حسابش چیه ؟ شاعره یا متخصص کشت خیارشور ( به قول نازدونه !)
سلام عمه طهورای عزیز
البته اگه دوست داشتین جواب بدین
آخه عمه آدرس خونشو به ما نمیده
عمه جان یه سوال اگه بخواین آواتار بذارین چی میذارین؟
و صاحبخونه ی عزیز امیدوارم منو ببخشه که اینجا سوال میکنم
اینا رو دیگه نمیدونم آجی
میخوای یه وقت بذارم با خودشون صحبت کنید آخه خودم هم تازه باهاشون آشنا شدم
آی خیر ببینی ! منم خوشحال میشم ببینمشون !
تا حالا بهش فکر نکردم وروجک
ولش کن جاممو از می لبریز کنید...
امشب دلم هوای میخانه کرده ساقی
بوی شراب نابت دیوانه کرده ساقی
جامی نخورده مستم پیمانه را شکستم
جامی دگر برایم پیمانه کرده ساقی
عمه ؟ این از شعرهای خودتون بود یا آقای خونه ؟
راستی , وروجکی از نوع الیاسین در مسابقه ماست خوران شرکت نموده و عکس هایش در شبکه جهانی توسط وبلاگ آقابزرگ ثبت شده است ! شما را به دیدن عکسهای برادر امپراطور و جوجه کوچولویشان دعوت می کنم !
ای جان
معلومه عمه با عشق خیلی آشناست
چی معلومه!اومدم شما رو ببینم یه چی یادبگیرم خو
خودمون خودمونو دعوت کنیم بطور ناشناس بریم خب این جوری

.....
سهبا جون یه روز حتما باید بریم سر اجرای نمایششون
موافقم عمه ! یه جوری بریم که نشناسندمون ! حالا مدل عمه ای بریم یا یه مدل اختراعی دیگه نمیدونم ... هر چی شما بگین !
راستی اون شعر رو توی سی دی مداحی گوش کردم نمیدونم مال کیه.
باشه عمه . ممنون .
میگما داداش کجا غیبشون زد ؟
شاید رفتن ظرف ها رو بشورن
شایدم آشغالارو بذارن دم در !
من که در خدمتم اجرای اختصاصی بگذارم...امروز با کلی دعوا تونستم فیلم اجرای نمایش رو بگیرم متاسفانه با ناشیانه ترین حالت ممکن ضبط شده...حالم رو گرفتن
ای باباااا ! یعنی اصلا شما و ماه سلطان توش هستین یا نه ؟!
نفرمودین داداش , پنجره جدید باز شد براتون امروز یعنی ؟
سهبا جان این شعر که بازم نمیدونم از کیه برای این پست مناسبه خیلی دوسش دارم ...
از مهرت ای خورشید جان
چون ذره ام هر سو روان
مجذوب حسن دیگران
ای ماه خوبان نیستم
عمه به قول استاد مهربان "س " شعر می خوانید که روحتان پرورش یابد ومعرفت بیشتر یابید و رحم دوست را برتابید ؟ شما که نیاز ندارید مهربان عمه !
به دلیل موقعیت های نوری خاص متاسفانه فیلمبردار اتوماتیک ضبط کرده اند و فوکوس تصویر مدام بهم میریزه...بدشانسیه
سلام
بر عشقی که تو می گویی،
شورآمیز و بی ریا
ساده و نو نوا !
زیبا
خو من لال شدم ! سی شرمندگی مجدد !
و از هر آنچه بر تو می گذرد که " آدمی "!
این همون پنجره بود که گفتم...لحن وحس جاری در این سطر برام خوشمزه بود وگوارا...گفتنی نیست ...یعنی نمی دونم با چه واژه ای بیانش کنم
اولین باره می بینم واسه واژه کم میارین داداش ! اونم از نوع طعمش ! جدی میگما !!!!( آیکون شیطنت و شادی و بپربپر به هوا !)
میگما یه سئوال دارم , اجازه پرسش می فرمایید ؟
اجازه خان...اجازه...نوک زبونمون بود...طعمش؟.... آخه زنگ تفریح آلوچه خوردیم دهنمون هنوز مزه اونو میده
حالا بالاخره طعم این پنجره ترش بود یا نه !؟
برادرزاده امپراطور ٬ببخشید می خواستم بدونم ماه سلطان بانو تو چه نقشی بازی کردند ؟خودتون چی؟
سهبا جان کتاب هدیه تون تو دستمه الف الفت و...دارم کیف می کنم
ای جااانم عمه ! مرسییی ! می دونین اون کتاب رو به سه تا عزیز دیگه هم هدیه دادم ؟!
عمه جان
مانا چند نقش رو بازی کردن...سه تا دختر یه پادشاه...دلقک...پیر زن... زن آب فروش...نان فروش...
منم نقش شاه ..ومترسک
آخ گفتی منم رفتم اون کتاب رو اوردم جلوی دستم...محشره...
آبجی جواب رو دادم...وقتی آلوچه می خوری یه ساعت بعد یه چرخش زبون یه ترش ملس رو کمرنگ می چرخونه توی دهن بعد... اونه
ممنون داداش . باشه منم پا میشم الان یه قره قوروت یا لواشک ترش می خورم ببینم چی میشه ! ( خدا به فشارم رحم کنه فقط !)
بعد اینکه نفرمودین سوال رو بپرسم یا نه ؟!
اجازه؟ ای بابا اجازه چه صیغه ایست شما که سند دل ما منگوله دار به نامتونه....در خدمتم
جدددی ؟!!!!
من تا حالا سند منگوله دار نداشتم داداش خو ! نمیگین یهو ذوق زده میشم ؟!!!


شرمنده از شیطنت ! میگما به نظر شما توی کندوی عسل یا به عبارتی لونه زنبورها , ایا حشره یا موجود دیگری راه دارد یا خیر ؟ و اگر احیانا به اشتباه موجود دیگری از آنجا سردرآورد , عاقبتش چه می شود ؟
این کتاب سطر به سطرش یه استاد دل می خواد .یه میکده با استاد های عاشق ...منم این جوری ته میکده بشینم
و گوش بدم و اشک بریزم
البته اشک شوق و ندامت
خب باید یه انجمن از اساتید راه بندازم واسه تدریس این کتاب , با شرکت : استاد مهربان خانوم س , عمه طهورا , داداش امپراطور و داداش بدقول بدعهد , داداش کوچیکه ....
چه سوال سختی...
به ذات میهمان مربوط است اگه آفتاب پرست باشه آنی عوض میشه اما اگه پروانه باشه هیچوقت فلسفه بودنش رو از یاد نمی بره...البته تلاش پروانه برای عوض کردن ذات زنبورها بی فایده است....پروانه ذاتش یعنی طبیعت زنده است...زنبور هم
اما زیبایی شناسی امتیاز رو به پروانه میده که خبر بهار رو میاره
چه قشنگ !
اما اگه زنبور به پروانه نیش بزنه چی میشه داداش ؟!
ببخشیدا عمه طهورا اونجا اشتباهی نشسته ٬جای شاگردا ته میکده ست
اختیار دارین عمه ! شما جزء مدرسین مدعو هستین ! چونه بی چونه !
نیش زدن جزو ذات زنبوره...برای دفاع است نباید با حریمشون کار داشت
حریم پروانه گل است و شمع
خو پروانه هم کارش پریدنه ! یه وقتی دیدین به هوای عطر گل , سر از لونه زنبورها درآورد ! حیوونی پروانه !
سهبا جان جالبه این داداش کوچیکه هر اسمی روشون می ذارن ٬حروف اولش بهم می خوره
دکتر دانیال دهقانیان
برادر بدقول بدعهد
خعلی بی معرفته !
حالا خب نیستن که براچی می ترسی
هرگز حضور حاضر غایب شنیده ای عمه جان ؟!
امشبتون هم به رنگ خدا
شبتون رنگین کمانی , مهربان عمه آبی ها ...
عشق
راهی با هزار جهت
راهی با هزار سوال
راهی با هزار اما و اگر
و عشق
احساسی با هزار سلیقه
احساسی با هزار تپش
احساسیبا هزار احساس
.
.
.
خو من الان چی بگم ؟!
عشق
دروغی بزرگ و فریبی تکراریست
عشق مفهومی ندارد
جز آنچه بر لباس توهم خود پوشانده ایم
سلام علیکم .
اولا ارجاعتون میدم به کامنت بالا که آقابزرگ نوشتند
و بعد ارجاع به این تکه از متن " عشق قدر آفریننده است و هیچ آفریده را نشاید !"
قبول یا هنوزم توهمه ؟
من یکی برای هرگونه رمز گشایی حاضرم
اما اگر متخصص قفل گاوصندوق معنا نباشد کمی کارها می لنگد
امشب خودم قفلم مهربان ! رمز گشایی کجا ؟ چه ؟؟؟
خوب و غیر خوب هر دو به یک اندازه برای انسان درد به همراه دارند. یا روزی از دست می دهی یا روزی به دست می آوری... تنها او می ماند که ای کاش تا ابد وابسته به او باشیم...
کاش همینگونه باشد حمید ! او را داشته باشیم فقط !
آفریننده هم خیلی راست می گه اول عشقش رو به صورت ملموس اثبات کنه
همه ش وعده
همه ش وعید !!!
وگرنه من هنوز می گم همون توهمه و بس !!
عشقی که فقط توی آسمون باشه و هیچ آفریده را نشاید
پس اصلا همچین عشقی از بیخ و بن نباید!!!
چطوری باید اثبات کنه که تا حالا نکرده ؟! ببینم ما چرا فقط دنبال کاستی های زندگیمون هستیم و خوبیهاش رو نمی بینیم ؟!
ضمن اینکه خداوند عشق رو فقط واسه آسمونها نساخته که !
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما
از طرف حضرت حافظ
جهت پاسخ مدون و معین و ثبت شده بر جریده ی عالم به حضور سرزمین آفتاب!!
با تشکر سایه
ای جااانم ! قربان سایه و ممنون از حافظ و قابل توجه جناب آفتاب !
حافظ زبان مشترک همه پروانه هاست ...

سلام آبجی....
دلتان سلسله موی دوست
همه روزهای سال ازآن عشق است و حافظ
تبریک
حافظ زبان مشترک همه پروانه هاست ! بخصوص پروانه های سفید !
شیطنتم گل کرد
نوشتید عبارت آبی از کتاب سلوک محمود دولت آبادی
واژه پی نویس از همین کتابه
شیطنت هایتان را دوست می داریم ...
اما متوجه واژه پی نویس نشدم خب !
وااااااااااااای اشتباه نوشتم....پی نویس نه پی نوشت صحیح است
شیطنت این بود که پی نوشت رو دولت آبادی نوشته؟
در خانقه نگنجد اسرار عشق بازی



جام می مغانه ، هم با مغان توان زد !!!
تعظیم حضرت حافظ !
عجب پاسخی
عجب پاسخی ...
دیدم شما هی قراره متوجه منظور من نشین
واسه همین دست به دامن حضرت حافظ شدم تا ایشان خود جواب دوستان را بدهند و آن جناب نیز چنان فرمودند که نگاشتیم !!!
امید که پاسخی شایسته و بایسته به تمامی سروران گرامی محسوب گردد!!!
من این دیوان حافظ رو ببوسم بذارم بالای سرم
اجازه ! بزرگترمون جواب میدن ! اون پایین منظورمه !
با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی
تا بی خبر ....
حافظ رو از بالا سرتون بردارید بی زحمت !!..
باران سلامت می دهد .آسمان پر خروش بر زمینی که گسترده شده مهر می ورزد ...به قداست خاک و هر آنچه در دل دارد ...برق می زند و رعد می آید و باز دوباره باران سرریز می شود ....

برروی قلب ستاره ها نام کسانی جک می شود که به زمین دل نمی بندند...
شب بخیر مهربون
سلام عمه جان . شبتان بخیر . روزگارتان به لطافت باران .
متاسفم
درخواستتون ( امرتون) قابلیت اجرا نداره !
شرمنده
یعنی هنوز حافظ بالای سرتونه ؟!
من نمی دونم بعضی ها چرا جنبه مسافرت ندارن!
تا می رن مسافرت و دوستاشونو می بینن خشن می شن


نامهربون می شن...تیکه بار آدم می کنن
منظورتون چیه الان ؟ جنبه مسافرت ؟ خشن ؟! تیکه ؟! اینا یعنی چی اصلا ؟!
یکی دیگه دوستاشو دیده نا مهربون شده
شما چرا ذوق می کنین ؟
کلا به هم می رسین دیگه همه چی یادتون می ره ؟
منم به دیدن دوستانم ذوق می کنم ! هنوز اینو نمی دونین ؟!
نه دیگه ! اتفاقا همه چی رو یادمون میاد وقتی همدیگه رو می بینیم ! از جمله بحث شیرین غیبت رو و بخصوص بز مش اسمال رو !