سایه سار زندگی
سایه سار زندگی

سایه سار زندگی

خِدی بابای خودُم ...


از دیشب دارم فکر می کنم که برای تولد پدرم , استاد همیشه قهرمان چی بنویسم , اما ...

بهانه نمی آورم , میهمانی و کار و دغدغه روزگار و خستگی و .... اینها بهانه های خوبی نیستند . پس ذهنم را به کار می گیرم و هی فکر می کنم چه بگویم که حق کلام ادا شود ... و به هیچ نتیجه ای نمی رسم ! آخر سر ذهن خسته ام فریاد می زند : بس کن ! قلم را کنار بگذار . تو را توانی آنقدر نیست که حتی از ساده ترین چیزها بگویی , چه رسد به نگاشتن در وصف انسانی اینگونه بزرگ , قدمی بردار که در توانت باشد !
تسلیم می شوم ...
فقط اجازه می خواهم از حضورتان تا بگویم : پدرم , استاد عزیزم , مرز بین حقیقت و مجاز شاید در این سرا و در دنیای پیشرفته شبکه جهانی تعیین شده باشد ؛ درست است که باید حدود را دانست و رعایت کرد و قدمی افزون بر نداشت تا آرامشی را برهم نزد ؛ اما مهربان پدر , شما بگویید من برای دلم , برای محبت بی شماری که در آن نسبت به شما وجود دارد ؛ برای همه حس دختری ام نسبت به شما چگونه مرز تعیین کنم و بگویم : آهای سهبا , بفهم ! تو فقط دختر مجازی استاد قهرمانی ؟
باور کنید پدرجانم , این کار دل من نیست و این هم از من بر نمی آید !
مهربان پدرم , بابامحمد عزیزم , میلادتان لبریز عشق و شادمانی . امید که همیشه دوران سربلند و نکونام بمانید . امید که همیشه سالم و شاد و عاشق باشید در پناه یگانه ایزد مهربانی .
قلم را می سپارم به استادی بی بدیل و یاری آشنا برای شما و نامی بزرگ برای همه ما , استاد محمدرضا شفیعی کدکنی , تا از شما بگویند :
درین باغ و چمن , گاهی چمان باش
به جان , گلچین شعر قهرمان باش
اگر خواهی نثار از عالم غیب
برین خوان هنرها , میهمان باش
به روی جاده ابریشم شعر
روان در بی کران و بی زمان باش
قدم بیرون نه از دنیای عادت
فراتر از زمین و آسمان باش
نشان شعر , نقش زندگانی ست
درین اندیشه , باری بی گمان باش
به سوی یاوه گویان زمانه
یکی تیری ز خم این کمان باش
هنر بی آرمان , جسمی ست بی جان
رمان از شاعر بی آرمان باش
به دور از آسمان و ریسمانشان
تو حبل استوار مردمان باش
در آفاق وطن , کشت ستم را
به شعر خویش , طوفان دمان باش
به خرمن سوزی ارباب تزویر
سپهر شعر را برق یمان باش
عزیزا ! نیم قرن اکنون گذشته ست
که استاد منی , دایم همان باش
به شعر روشن آیینه وارت
غم و شادی ما را ترجمان باش
بدان ستوار شعر جاودانه
ز تصریف زمانه در امان باش
سه شنبه ها , همیشه شاد و خندان
کنار دوستان , دور از غمان باش
خراسان است و شعر قهرمانش
خراسان را تو شعر قهرمان باش



دوستان عزیز دیگری هم تولد استاد را تبریک گفته اند . دعوتتان می کنم به خواندن نوشته های سرشار لطفشان :

هفتمین قاب , سرزمین آفتاب , امپراطور بهاران , آقا بزرگمام زندگی ام

 دلنوشته های یک دانشجو و حرفهای سپید

و برخی از دوستان عزیز دیگر , متن های تبریک خود را ضمیمه افسون غزل نموده اند که با جشن تولد استاد به روز است . دعوتتان می کنم به خواندن تبریکات زیبای برادرم سپهر , عمه طهورای نازنین , ریحانه مهربان و آقا بهمن عزیز ...


دل نوشت :


" روی جاده ابریشم شعر , در خلوت خیال , حاصل عمرم را چنین یافتم : دم , دربند ِ عشق "



این هم چند هدیه از استاد تقدیم به تمام عزیزان ( گفتگو و یک شعر به لهجه تربتی با زبان استاد , از کتاب دم دربند عشق )

درآمد , گفتار استاد , دم دربند عشق , و منظومه خدی خدای خودم



نظرات 32 + ارسال نظر
ریحانه جمعه 9 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 08:48 ب.ظ http://www.theosophist2.blogfa.com

انشالله تولد 1000سالگیشون

مرسی عزیزم .

جوجه اردک زشت جمعه 9 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 09:02 ب.ظ

سلام
چقدر خنکای ملیحیست نام مهر واینجا بادگیر یزداست خنک درکویر وما آبشار همدلی شادباش تولد استاد را به نظاره نشسته ایم


تبریکم رو پذیرا باشید

سلام برادرم . روزهای گرم تابستانتان , همراه باشد با خنکای مهر و آبشار همدلی !
ممنون از شما و بسیار شرمنده زحمتهای بی شمارم !

حسام جمعه 9 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 09:25 ب.ظ

سلام؛

مبارکا باشه ، مبارکا باشه...

سلام . ممنونم آقا حسام عزیز .

یگانه جمعه 9 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 09:28 ب.ظ

سلام
تولد استاد عزیز میارک...
به امید اینکه روزی همه ی ایرانیان ایشان را بشناسند...

سلام دختری یم . مرسی مامانی .

سپیده جمعه 9 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 09:53 ب.ظ http://sepidedoosti.blogfa.com

سلام بانو
تولد استاد عزیز مبارک باشه انشاله سالهای سال سایشون مستدام ... ممنون که مارو با ایشون بیشتر آشنا کردین ...راستی خدی یعنی چی البته حدس میزنم یعنی فدای درسته آیا؟

سلام نازنین . ممنون از محبتت .
نه عزیز , خدی خدای خودم , یعنی همراه خدای خودم , یعنی با خدای خودم ...
درست گفتم پدرجان ؟

طهورا جمعه 9 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 09:56 ب.ظ

ما هم در خنکای اون مهر و آبشار و اینایی که برادرزاده امپراطور گفتند نشستیم .......

ممنون

فدای عمه طهورای گلم . دلتنگتان بودم عمه جانم .

☆مریم جمعه 9 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 10:04 ب.ظ http://najvaye-tanhai.blogsky.com

میلادت ای عزیز تر از جـان خجسته باد!
در مقـدمت غــزل به ترنم، نشسته باد!
…….تولد تو مــــبارک! بروی تو
دروازه های غم به چنین روز بسته باد!

سلام گل نرگسی
تولد استاد همیشه قهرمان پدر مهربان و عزیزت رو بهت تبریک میگم
امید که سایه پربرکتشان همیشه بر سرتان مستدام باد

سلام گل مریم . ممنون از لطفت مهربون .

مریم جمعه 9 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 10:29 ب.ظ http://najvaye-tanhai.blogsky.com

نرگسی؟!
یه سئوال ذین (به قول بچگیای نیایش) منو درگیر کرده
بپرسم؟
آخه رووم نمیشه

ای جان ؟ بپرس مریمی جان ..

مریم جمعه 9 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 10:42 ب.ظ http://najvaye-tanhai.blogsky.com

میخواستم بگم مثلا تولده ها
کیک و شیرینی و چایی میخوایم ما
در ضمن
همینجوری سوت و کور که نمیشه
نگیم؟نخندیم؟دستی؟کف زدنی؟...ببخشینا پایکوبی؟
ریحونی کجایی اخه؟
من دست تنهام خو

نه دیگه مریمی جان ! فکر نکنم پدر حوصله سروصدا داشته باشند . اما میشه شعر و غزل خوند و ساز زد ! حاضری مریمی ؟ سازت کو ؟

فرداد جمعه 9 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 10:44 ب.ظ

سلام بر استاد قهرمان
مبارکه انشالله سالروز تولد پر برکت شما...
و سلام بر خواهر م
عصاره مهر....

سلام مهربان برادرم . از شما و مطلب بسیار زیبایتان هم نهایت تشکر دارم . ممنونم .

محب شهدا جمعه 9 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 10:47 ب.ظ http://nejat-yafeth.blogsky.com

با اینکه نه ایشان را دیده ام ونه توفیق هم صحبتی شان را داشتم...
اما...
اما آن روز در کتاب فروشی بزرگ شهر وقتی کتابی از ایشان را دیدم نزدیک بود فریادی از سر شوق بکشم وبه همه نشان دهم بگویم ایشان استاد قهرمان هستند.من ایشان را می شناسم.ایشان پدرخواهر من هستند...
اما خدا را شکر توانستم خودم را جمع وجور کنم اما اشتیاق کودکانه من دیدنی بود در آن فضا.گویی که یک آشنای دیرین را در سرزمین غربت دیده بودم/
تولدشان هزار هزار بار مبارک

ای جاااانم آجی خودم ! فکر کن اگه منم بودم , دیگه جیغمون شهر رو برمی داشت ! خدا رحم کرد !

مریم جمعه 9 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 11:00 ب.ظ http://najvaye-tanhai.blogsky.com

سازم؟
بیارم؟
بخدا موبایلم کیفیت ضبط صداش فوق العاده ضعیفه
وگرنه اونقدر سر کیفم که پا رو شاگردیم در برابر دایی فرداد میذاشتم و می نواختم
ای جان! چ شود؟
دایی فرداد کجایین عزیزدل
کار کار خودتونه مهربونم
دست به کار بشین که منتظریم
فقط خدا کنه دایی نرفته باشه گل نرگسی

داداش فرداد ؟؟؟

مریمی طفره نرو ! زود منتظریم ..

مریم جمعه 9 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 11:09 ب.ظ http://najvaye-tanhai.blogsky.com

پس باشه در مسیر یه پست توو وبلاگ
قول میدم خوبه؟

متوجه نشدم مریمی , یعنی میخوای یه پست بزنی دیگه ؟! چه خوب !

طهورا جمعه 9 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 11:51 ب.ظ

من انقدر شنیدن شعر رو از زبون خود شاعر دوست دارم ممنون که برامون گذاشتی .خیلی دلنشین بود

قابل دل عمه گلم رو نداشت !

زهـرا شنبه 10 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 12:05 ق.ظ http://anywherewithu.blogsky.com/

سلام
تولد استاد عزیز مبارک
ممنون نرگس بانو از اینکه شعرخوانی ایشون رو گذاشتید،خیلی قشنگ بود

سلام عزیز . ممنون از حضورت . خوشحالم که خوشت اومد .

ریحانه شنبه 10 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 12:21 ق.ظ http://www.theosophist2.blogfa.com

ای درد عاشقان و درمان بی بدیل

خو کرده ام به درد تو , حالا به هر دلیل!

در بام و شام (چشم تو) پیدا و گم شدم

در طور چشم های تو آوای جبرییل

تمثیل روی تو ...چه کنم؟شعر نارس است

ماه و گل و دو بی سر و پا ...از همین قبیل

در موج پر تلاطم گیسوی تو , دلم

موسای کوچکیست در آغوش رود نیل

زلفت به چنگ باد و دلم شور میزند

بی پرده (چشم های تو) موسیقی اصیل

لیلای ترمه پوش!غزل چشمه ای بیا

از چشم تو غزال غزل می شود گسیل.

.......
ببخشید قبلی اشتلاه تایپی داشت !!

مرسی ریحانه جانم .

بزرگ شنبه 10 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 08:20 ق.ظ http://navan1.blogfa.com

سلام بر سهبای عزیز
امروز رو نه تنها به استاد
بلکه به همه دوستداران او مخصوصا شما تبریک میگم
کاش دوباره لحظه دیدار استاد تکرار شود. تکرار

سلام بر آقابزرگ مهربون و دریادل . امید که تکرار شود بارها ...

بزرگ شنبه 10 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 08:22 ق.ظ http://navan1.blogfa.com

بی تابی ام فزون شده از حد ، آنسان که هیچ تاب ندارم
از من مپرس حال تو چون است ، چون قدرت جواب ندارم
از بس که انتظار تو دارم ، خوابم زسر پریده و رفته
پهلو به بستر از چه گذارم ، وقتی که میل خواب ندارم ؟
گیرم که شب سیاه و بلند است ، بی هیچ کورسوی ستاره
پرتو فشان ز در چو درآیی ، حاجت به ماهتاب ندارم
مردودی ام ببین که برین در ، با آنکه روی عجز نهادم
مقبول نیست هیچ دعایم ، یک نذر مستجاب ندارم
بسیار وعده از تو شنیدم ، اما وفای عهد ندیدم
از این سرابهای جگر سوز ، دیگر امید آب ندارم
رفتم ز بوسه گل بنشانم ، بر هر کجا که خواست دل من
خواندی چرا به خلوت خویشم ، گر حق انتخاب ندارم ؟
تا ممکنم شود ، در دل را ، بر روی هیچکس نگشایم
ترسم به دست غیر بیفتد ، گنجی که در خراب ندارم
اوراق خاطرات مرا چرخ ، یک یک ربود و داد به نسیان
رحم آیدم به خویش که در دست ، یک برگ از آن کتاب ندارم
آنجا که لطف دوست زند موج ، روز شمار، در چه شمار است ؟
بار گناه دارم و یک جو ، اندیشه از حساب ندارم .

استاد محمد قهرمان

آنجا که لطف دوست زند موج روز شمار , در چه شمار است
بار گناه دارم و یک جو , اندیشه از حساب ندارم ...


ممنون آقا بزرگ عزیز .

مشتاق شنبه 10 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 09:30 ق.ظ

با سلام
تولد استاد رو تبریک میگم..
بخصوص به شما که اینقدر در نشر اثارشون تلاش کردید
و واقعا وجود شاگردانی مثل شما که قدر شناس اید موجب دلگرمی اساتید میشه..
..چقدر مهمه دیدن نعمتها و شاکر نعمتها بودن..
..خداکند که ببینیم نعمتهای بیکران خدارا..

سلام . خوش اومدید برادر بزرگوار . کاش همچون شاگردی در کنار استاد قهرمان عزیز بودم . حیف ...

ممنون . امید که قدردان همه خوبیها باشیم .

ناصر عرفانیان شنبه 10 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 09:36 ق.ظ http://http:/http://www.adel-e-naser.blogfa.com/

باسلام وعرض ادب واحترام خانم یادگاری گرامی خیلی خیلی از شما ممنونم به فکر روز تولد استادم جناب قهرمان هستید
سپاس بی حد شما را من یک چار ه پاره برای بزرگداشت استادم گفته ام که همان را برای افسون غزل ارسال می کنم بازهم ممنون از شما

توفیقتان روز افزون باد

سلام جناب عرفانیان بزرگوار . خیلی خوش آمدید . ممنون از لطف حضورتان .

ر ف ی ق شنبه 10 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 10:43 ق.ظ http://khoneyekhiyali.blogsky.com

و هر روز ِ تولدِ توست
چرا که هر روز
در اندیشه ی من
ودر احساس ِ من
با شعرهای زیبایت
متولد می شوی
و من به پاس ِ همه ی بزرگواری هایت ،
قشنگ ترین لحظه هایم را به پای ِ ساده ترین شعرهایت خواهم ریخت ...
لمس ِ بونتان مبارک استادِ عزیز

سلام بر رفیق همیشه همراه . خوش آمدید که هماره آمدنتان موجی از حس های خوب و مثبت را بر جانمان می نشاند ...
ممنون از شما .

سرزمین آفتاب شنبه 10 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 01:26 ب.ظ http://sarzamin-aftab.blogsky.com

سلام
منم به نوبه خودم اینجا مجددا تولد استاد قهرمان رو تبریک میگم
انشاله سایه شون سالیان متمادی بر سر خانواده شون مستدام و پاینده باشه

سلام . بازم ممنون و امید که همیشه شاد و خرم بمانید .

رضا افضلی شنبه 10 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 01:30 ب.ظ

سلام. وصول مقاله ام را اعلام بفرمایید.منتظرم.

سلام استاد افضلی عزیز . ممنون از حضورتان .
بنده همان دیشب هم رسید مطلب ارزنده تان را خدمتتان ارائه کردم . به علاوه این متن , در افسون غزل جهت استفاده دوستان عزیز , درج گردیده است .
باز هم ممنون استاد .

داداش محمد شنبه 10 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 01:34 ب.ظ

سلامی به گرمی خونه محبت

سلامی به همه شما ها که برایتاد در حرم گرم رضوی دعایتان کردم

همه شما ها را یاد کردم و سلام گرمی ابجی خودم و یک خسته نباشید که این خستگی از تن ابجیم بره بیرون و شاد باشه که امروز روز تولد استاد و پدری مهربان استاد محمد قهرمان هستش

پدر مهربان..استاد دوست داشتنی تولدتان مبارک..امیدوارم سایه شما بالای سر همه ما باشد حتی بالای سر ادبیات سرایان ....
تولدتان مبارک پدر مهربان تر از جان.امیدورام در زندگیتان سرافراز باشید و پایدار باشید

سلام داداشی محمد گلم . رسیدنت بخیر . زیارتت قبول و مهمتر از همه :

تولد تولد تولدت مبارک , مبارک مبارک تولدت مبارک ...
کاشکی پیشم بودی تا برات تولد حسابی می گرفتیم . ببخش داداشی که امکانش برام فراهم نیست عزیز دل خواهری .
امید که همیشه شاد و سلامت و پر از انرژی باشی داداش گلم .

داداش محمد شنبه 10 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 07:38 ب.ظ

سلام ابجی جونم

خسته نباشی...قربون ابجی گلم

یک دنیا ممنون ابجی جونم همین که تنتون سالم باشه و در کنار خانواده گرمتون هستید برام یک دنیا ارزش داره ابجی جونم.همین که به یادم بودین یک دنیا برام ارزش داره راستی باابت هدیه قشنگتونم یک دنیا فداتون ابجی جونم
امیدوارم تندرست باشید اجی جونم

ای کاش شما هم میامدین اینجا ...ای کاش بتونم بیام پیشتون

خدا کنه بزارن بیام.

سلام عزیز خواهری . امیدوارم حالت خوب باشه . خوشحالم که خوشت اومد داداشی .
سعی کن بیای . منتظرت هستم .
بازم تولدت مبارک .

محمد قهرمان شنبه 10 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 08:01 ب.ظ

بله. ( خِِِدِی ) یعنی ( با )
دخترمهربانم ، سهبای عزیز! می خواستم دوسه سطری
برایت بنویسم ، امّا فراموش کرده بودم که درکجابنویسم. از سایه سار پاک فراموش کرده بودم (مقدمّات آلزایمر؟ ) ناچار
درهفتمین قاب نوشتم که منزل اول بود. گفته بودم اگر
صاحب دختری هم بودم ، اورابه اندازه ی سهبا دوست نمی
داشتم ، ودخترنازنینم این حرف راکه ازصمیم قلب می گویم ،
باورکن. خودت نمی دانی چه قدربرای من عزیزی. خداوند
تراکه دلی به صافی آیینه داری ، برای خویشاوندان و دوستان
حفظ کند! یارب ، دعای خسته دلان مستجاب کن!

باباجونم , شما می دونین من چرا اینقدر بغض کردم ؟!
خدا الهی حفظتون کنه بابامحمدم ... کاش بدونین چقدر دوستتون دارم ....

بازم تولدتون مبارک مهربونترین بابای دنیا .


راستی باباجونم , خوب جایی از دخترتون تعریف کردین .
هفتمین قاب , سرای آرامش منه , خونه داداش بزرگ مهربونم ... چه خوب شد که اونجا هم تشریف بردین و این پسر هنرمندتون رو هم دیدین بابامحمدم .

طهورا شنبه 10 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 08:04 ب.ظ

تولد برادرزاده محمد مبارک باشه هر چه خیر و خوبی را برایشان آرزو داریم.
مبارک مبارک مبارک

ممنونم عمه جونم . کاش پیشم بود ...

داداش محمد شنبه 10 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 09:17 ب.ظ

قربون ابجیم بشم من الهی

میگم این پست که باید ترکونده باشه واسه استاد و پدرمون دیگه
پس اینا کجا رفتند

عمه طهورا فدای شما بشم من الهی..ممنونم

اینا یعنی کیا داداش ؟

مریم شنبه 10 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 11:51 ب.ظ http://najvaye-tanhai.blogsky.com

تولد داداش محمد هم مبارک نرگسی
ما توو کلوپ براش یه جشن مشت گرفتیییییییییم
اونجا من خاله مریم هستم

مراقب دل داداشم هستی خاله مریم ؟

ریحانه یکشنبه 11 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 12:11 ق.ظ http://www.theosophist2.blogfa.com

منم تبریک میگم تولد داداش محمدو.....

موفق و شاد باشی داداش

سلام سهبا خانم...خوبید ؟!...روزتون و عیدتون هم مبارک ...!!

مرسی ریحانه جانم . عید شما هم مبارک جوان خوب ایرانی .

دانیال یکشنبه 11 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 12:21 ق.ظ http://www.danyal.ir

خواهری ، فقط تو میدونی چقدر گرفتارم !!!!
شرمنده ام بابت تاخیر ...

تولد استاد محمد قهرمان عزیز را تبریک میگویم !
تولد برادرم محمد آقا را نیز ، نیز !!!


http://s3.picofile.com/file/7423854515/tajlil.jpg

فقط من میدونم چقدر گرفتارید !!! اونقدر که جواب خواهری رو هم نمیدین !

ممنونم داداش . مرسی بابت این پوستر قشنگ .

س یکشنبه 11 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 01:26 ق.ظ

سلام
و بارها سلام به استاد بزرگ غزلسرای عزیز

دست آخر رسیده ام برای تبریک تولدی بزرگ و نشانه ای از تغزّل ناب یک انسان دلنشین که هرچه از سن و سال ایشان می گذرد، بیشتر به لطافت و نو نگاهی و لطف و مهر و شیدایی اش می رسیم .
که هرگز عشق از نو بودن و شکوه، نمی افتد.
من همیشه صدای تپش عشق را در سراسر غزل های استاد و در وجود ملایم و لطیف و مهربان ایشان حس می کنم.
مبارک باد بر ایشان این زیبایی حضور
----------------------------------------------------
این چند روز سخت گرفتار بودم
ببخشید از دیرکردم

سلام مهربان . آنقدر زیبا گفتید که نمیدانم چه بگویم. تنها با اجازه شما , این پیام تبریک را به افسون غزل منتقل می کنم تا پدر خود بخوانند .

ممنون عزیز . امید که گرفتاری ها رفع شوند از روزگارتان .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد