یک فراخوان خواستنی
این سه عکس , دستاوردهایی از سفر اخیرمون به دیار مردمان آذری زبان کشورمون هست .
به این فکر افتادم که برای روح بخشیدن و با طراوت کردن فضای اینجا , عکس بچه ها رو , واسه یه پست بذاریم . اگه مایل هستید که شرکت کنید , عکس کودک دلبندتون , یا عکس بچگی خودتون رو برای من ای میل کنید , تا در یک پست همگی عکسها به نمایش در بیاد ( البته بدون ذکر نام ) و بشه یه مسابقه جالب و جذاب و صد البته دیدنی . هر کدوم از عزیزان که مایل به شرکت در این برنامه هستند , سریعتر اعلام بفرمایند تا زودتر مقدمات این کار آماده بشه . امیدوارم لحظه های پر نشاطی رو در پیش رو داشته باشیم .
نرگسی؟
من یه پیشنهاد دارم.البته اگه میشه
میگم عکسا رو بذاری ولی اسما رو زیر عکسا ننویس
اسم همه عکسا رو توو یه پاراگراف جدا بنویس و از مخاطبا بخواه که حدس بزنه کدوم اسم مال کدوم عکسه
مثلا عکس هلینای منو میذاری بعد توو یه پاراگراف دیگه بنویس هلینای عمه مریم...بعد دیگران حدس بزنن کدوم عکسا هلیناس
درست نمیگم؟
اصلا تونستم متوجهت کنم چی گفتم
خوشگلتره خود خواهریه ؛ کسی چونه نزنه !!!!
اینجا برادرستان است ....
مریم این جا فقط یه عمه هست اونم منم
نمیدونم تونستم متوجهت کنم
ریحانه اگه تونستی بچه های منو تشخیص بدی آی..۵ جایزه می دم بدو بدو ....
اگه یه روز وبلاگ بزنم همه پست ها رو رمز دار می کنم رمزشم به هیچکی نمیدم .
شب مهمان دارم و اتاق ها هم که به به ، بازار شام است
شتر با بارش گم میشه از بس تمیز است !!!
آدم این همه خواهر داشته باشه و باز تنهایی کار خونه کنه ؟
خواهری خسته نباشی !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
فعلا
داداش جان چرا می زنی؟
خوشگله فقط خودمم هیشکی هیچی نگه همه دستا بالا
بزنین دست قشنگه رو به افتخار خودم
آیکون خودشیفتگی و اعتماد بنفس
عمه مگه من چی گفتم الهی فداتون بشم
عمه طهورای من تکه بخدا تک
حالا اگه من بچه های شما رو تشخیص بدم چی بهم جایزه میدین عمه جونم؟
داداش؟
یعنی ما باید بیایم اتاقتو تمیز کنیم؟
من که اصلا از اینکار خوشم نمیاد
تو نگران نباش شام و مخلفات و چایی با من
مگه نه عمه؟
پس من رفتم آشپزخونه
داداش بیام کمک...
فقط تو رو خدا به من جارو کشیدن رو واگذار نکنید ها...
حالم از شنیدن صدای جارو برقی ی طوری میشه..بطوریکه وقتی من خونه ام هیچکی جارو برقی رو حق نداره روشن کنه...
میتونم بیام شام بپزم البته بدون گوشت!!!یا ظرف هاتون بشورم ها..
مریم جان منو سهبا بزرگتریم بالای اتاق جامونه .وای سهبا بدو شب مهمون داریما
ای وای مریم تو شام بپز دیگه...
..
من میرم درس بخونم
راستی عمه یک آیفون 5میخواین بدین..چرا این همه شرط و شروط
من خب از کجا تشخیص بدم فاطمه جان و آقا مجتبی رو
مریم جان اگه تشخیص بدی یه چای ساز بهت میدم
۵
ببخشید مهندس ریحانه آی ... با آیفون فرق داره ها
عمه فردا امتحان تاریخ تحلیلی صدر اسلام !دارم و هیچی هم بلت نیستم..برم بخونم که نیفتم !
فقط لطفن آیکون 5آیلار5،آیسان5 و...نباشه !!!!
شام چی دوست دارین بگین همونو درست کنم؟
آره ریحانه جونم تو برو درستو بخوون خانمی
من حاضر نیستم سمتمو به کسی بدم
واااااااااای عمه...باور کنین...یعنی رووم نمیشه بگم...ولی خب...یعنی چطور بگم چایساز دارم .اولین خرید جهیزیه ام چایساز بوده ... مامان میدونست دخترش بلد نیست چایی دم کنه چایساز رو از همون عنفوان کودکی برام خریده
اصلا تقصیر مامانمه بلد نیستم چایی دم کنم از همون اول بهم تلقین کرده
یعهنی داری از زیر کار خعلی قشنگ در میری برو تاریخ تحلیلیو خیلی دوست دارم
ولی زود بیایا
درود بر عمه ی باهوش...
..
برای همین مادر ما همیشه قصد دارد برای ما یک زن خوب بستاند ،چون هنوز که هنوزه یا خودشان با خانمی که برای کمک به خانه امان می آیند اتاق ما را تمیز می کنند !!!!
سلام
چه جالبه این پست . الان عکس شماره 6 خوتون هستید؟