سایه سار زندگی
سایه سار زندگی

سایه سار زندگی

تو


از تو پرسیدم : از من چه می خواهی ؟

و تو گفتی : فقط خودت را !

و من هر چه گشتم , هیچ سراغی از خود نیافتم , که هر چه بود , تنها تو بودی و بس ...

و تو می گفتی : من عاشق توام . می خواهم همان باشی که دیدمت , که خواستمت .... من نخواستم من شوی ... تو , همانگونه که بودی , خواسته ام بودی ...!

و حالا من مانده ام که کدام یک عاشق تریم ... تو که مرا آنگونه میخواستی که می پنداشتی ؟

یا من که جز تو هیچ نیستم ؟!

راست گفته اند , عاشقی جرم بزرگی ست ....

نظرات 83 + ارسال نظر
طهورا چهارشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:25 ب.ظ

سمیرا جان سهبا را خدا برای مهربانی آفریده

ریحانه جاشو مشخص کن من می گم تو هم بگو هر کی قانع شد کوتاه میاد.(شده روح جاوزم بیاریم ارزش داره)

عمه ؟!!

جوجه اردک زشت چهارشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:29 ب.ظ

سلام بانوی خنکای خاطره
خدا ما را آفریده است تا می توانیم طعم هندوانه خنک وخربزه عسلی مشهد را در خاطراتمان تکثیر کند ولابه لایش از عشق شعر بنویسیم
ما آمده ایم تا بدون شرط مهربانی را لای نان و پنیر بپیچیم و به وقت دلتنگی گاز بزنیم
ما آمده ایم تا خدا تنها نباشد
یک فنجان چای خدا را میهمان کنیم و به رهگذران بوی شیرین طالبی را تقسیم کنیم شاید اولین رهگذر خدا باشد

چه زیبا خاطرات رو به هم وصل می کنید و از اونها راهی به سوی خدا باز می کنید برادر ؟!

خنک می کنند خاطره ها در گرماگرم تابستان دلتنگی ها ! ممنونم از شما .

سلام و شبتان سرشار غزل .

ریحانه چهارشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:33 ب.ظ http://www.theosophist2.blogfa.com

عمه همون سیب گاز زده اش به دنیا می ارزه..

فقط بدی اپل و محصولاتش اینه که تو ایران بیشتر پول مارک رو میدیم ..{آیکون :ریحانه ای که بالاخره یک آیفون 5از عمه طهورا میگیره.}..

میگم مارک این دنیا چیه ریحانه ؟ تو میدونی ؟

طهورا چهارشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:40 ب.ظ

می گم بخاطر تماشای این چیزا بوده که امروز ستاره ناهید از جلوی خورشید رد شده ؟

هان ؟ ستاره ناهید ؟ از جلوی خورشید ؟
ناهید ؟ کجایی ؟

مریم چهارشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:49 ب.ظ http://najvaye-tanhai.blogsky.com

گاه دلتنگ میشوم
دلتنگترازهمه دلتنگی ها
گوشه ای مینشینم وحسرت هارامیشمارم
باختن ها وصدای شکستن ها را
کدامین امید را ناامیدکرده ام
کدامین خواهش را نشنیدم
به کدام دلتنگی خندیده ام
که این چنین دلتنگم…………
آه نکند عاشق شده باشم

سلام بانو
میدونم دیره خانوم مهربونم،اما میگم رسیدن بخیر عزیزدل

سلام مریم جان . رسیدن شما هم بخیر . ممنون مهربان .

ریحانه چهارشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:58 ب.ظ http://www.theosophist2.blogfa.com

آره امروز گذر زهره از مقابل خورشید بود..با اینکه تمام شرایط رصد رو فراهم کرده بودم ولی بی خیال رصد شدم..نمیدونم چرا ..ولی تا 105سال دیگه باید صبر کنیم.

چرا اونوقت ریحانه خانوم ؟!

ریحانه پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:02 ق.ظ http://www.theosophist2.blogfa.com

مارک این دنیا...میتونه. Nike باشه D&GیاHTC..
ولی من میگم فقط اپل ،همون سیب نیم خورده ی حوا.

منم فکر می کنم اپل بیشتر میاد بهش ریحانه !

طهورا پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:07 ق.ظ

ببین ریحانه همون سیب گاززده باعث این زندان زلیخایی بدون میله شده بس نیست .خودت اعتراف کردی وای به اون دلایلی که من بیارم تازه میای التماس می کنی که عمه خواهش می کنم آیفون ....نمی خوام......

سهبا جان این هندونه ..طالبی هایی که برادرزاده قو آوردن بیار بخوریم ...دیگه

ریحانه جون کوتاه بیا خب دیگه ! ای بابا ! من و عمه و داداش خیر تو رو می خواهیم خب عزیز ... آیفون وسیب گاز زده اصلا خوب نیست ها !

چشم عمه . بفرمایید . طالبی رو ساده میل دارید یا فالوده ش رو ؟!

زهـرا پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:42 ق.ظ http://anywherewithu.blogsky.com/

سلام نرگس بانو
روز و روزگارت خوش

سلام زهراجان . خوش آمدی عزیز .

مشتاق پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 08:37 ق.ظ

سلام
نمیدانم چگونه باید گفت..
ولی هرچه هست حس عجیبی است در درون دل ادمی..
حسی که هم زیباست و هم مشکل افرین..
وان همین عشق است..
زندگیتان سرشار از عشق باد..
امدم که کم کنم شاید قدری از شرمندگی را..
که البته از سر ناتوانی است نه بی میلی!..
...

سلام ...
از عشق گفتن زبانی می خواهد که من نیز ندارم بزرگوار ! سخت است بیانش وقتی آنگونه که باید درکش نکرده ام !
دشمنتان شرمنده ! ناتوان نباشید الهی ... دلتنگتان هستیم , اما راضی به زحمتتان , نه ! خوش آمدید .

ریحانه پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 09:21 ق.ظ http://www.theosophist2.blogfa.com

گرگ
شنگول را خورده است
گرگ
منگول را تکه تکه می کند...

بلند شو پسرم !
این قصه برای نخوابیدن است....
گروس عبدالملکیان

می خواستم بمانم
رفتم !
می خواستم بروم
ماندم !
نه رفتن مهم بود و نه ماندن ...
مهم
من بودم
که نبودم !
( گروس عبدالملکیان )

ریحانه پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:30 ق.ظ http://www.theosophist2.blogfa.com

راستی در مورد توهم دید،تو رصد این خیلی خیلی موضوع عادیه..
مخصوصن زمان شهاب بارون ها که اصن آدم شک میکنه ،شهابه یا چشمهاش خودبه خود ،دو دو میزنند !!..

چی بگم خانم منجم !

مهرداد پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:38 ق.ظ http://kahkashan51.blogsky.com

شب خفته کویرلالایی شن های روان و زوزه های باد و مهر ستاره ها را میداند و بس ورنه در شهر ما سالهاست نه مادری لالایی نه ستاره ای چشمک میزند!
سلام خواهر جان صدایت بوی زنگ کاروان و نگاهت ستاره ستاره کویر در خورجین دارد!
زیبا از دل نوشتی درود بر شما...

آدمیزاد فکر می کند به نبودن ها و ندیدن ها عادت می کند ! که اگر اینگونه بود , اینهمه بی تابی و دلتنگی از چیست ؟ که این بغض از پس خواندن این سه خط نظر زیبای شما از کجاست ؟!
عجیب دلتنگتان بودم برادرم . سلام ... ممنون از حضورمهربانتان .

سمیرا پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:44 ب.ظ http://nahavand.persianblog.ir

هنوز پیش نیومده تا بفهمی....من از ته دل برات یه عشق سوزان آرزو میکنم

اینجور که تو دعا کردی عزیز , خدا به داد دل من برسه !
مرسی خواهری جانم .

ریحانه پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:02 ب.ظ http://www.theosophist2.blogfa.com

من آیفون 5میخوام
من آیفون 5میخوام
من آیفون 5میخوام
من آیفون 5میخوام
من آیفون 5میخوام
........
آیکون {ریحانه مصمم!!!}

عمه جون ؟!!!

یگانه پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:11 ب.ظ


.
.
.
.
نفس عمیق
.
.
.
ممممممممممممممممممممااااااااااااااااااااااااااااااااااممممممممممممممممممممممممممممماااااااااااااااااااااااااااااااااننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننن؟؟
.
.
.
.
.

ریحانه پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:13 ب.ظ http://www.theosophist2.blogfa.com

راستی اگر دوست داشته باشید یک بار همگی تشریف بیاورید آن طرف هاو بستنی فضایی میل کنید...
ما از این بستنی در همایشی که سال 88با دوستانم برگزار کردیم به تمام مهمان ها دادیم و فهمیدیم که کامشان شیرین. شده است !!!..

.........
رصد گذر ناهید دیروز صبح دل و دماغ میخواست که نداشتم ،پنجره ی اتاقم باز بود و عینک رصد هم کنار دستم ولی اصلن نخواستم که ببینم .نمیدونم چرا!!!!!!...

کدام طرفها بیایم ریحانه جون ؟ منظورت مشهده یا فضا ؟! اونوقت بستنی فضایی چجوریه ؟!

عجیبه !

طهورا پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:41 ب.ظ

چه خبره سهبا جان دارید با یگانه تمرین جیغ بنفش می کنید؟
(آیکون عمه فضول)
شاگرد خوبیه. زود یاد می گیره .....

سلام عمه جون . نه والا ! یه جوری جیغ زده که نتونستم جواب بدم براش !
فکر کنم از حرف ریحانه جون که گفته دخترای 14 ساله ناز دارن ناراحت شده !!!!

ریحانه پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:49 ب.ظ http://www.theosophist2.blogfa.com

شکل بستنی فضایی از شکل مدار گرد زحل ،کاسینی،الهام گرفته شده..
با یک نون بستنی قیفی ،شوکو رول،چند رنگ بستنی،دراژه و سس شکلات و شکلات های سنگی و کاکایویی و قهوه میشه درستش کرد!
قبلن فایل Pdfآموزش ساختشو داشتم ولی متاسفانه گمش کردم..اما هنوز یک چیزایی تو ذهنم مونده برای ساختنش.

چه جالب ! یعنی بیایم مشهد مهمون شما هستیم واسه بستنی فضایی ساخت ریحانه ؟!

یگانه پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:54 ب.ظ

آخه مادر من!عزیز من!!!خوشگل من!!!!!
.
.
.
.
.
.

چرا به ما ها توهیم می کنید؟؟!

کی به شماها توهیم کرده ؟! ناز داشتن که توهیم نیست عزیز من , دخترمن , خوشگل من !!!!

یگانه پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:55 ب.ظ

منظ.رم توهین بود!

منم منظرم توهین بود !

طهورا پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 03:01 ب.ظ

ریحانه بستنیشم مارک داره؟با طعم سیبه ؟سیباشو گاز زدید ریختید توش ؟......

آی....۵ نیومده هنوز
آی....۵ نمیاد اصن
........

خوبی سهبا جان ٬حال تو و من چطوره؟

منم دعا می کنم آی ...5 نیاد !!!

خوبم عمه جان ! حال شما و من خوبه ؟!

ریحانه پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 03:05 ب.ظ http://www.theosophist2.blogfa.com

قدمتون به روی چشم...ولی من خیلی بی هنرم ها...شاید بستنیم یک چیزی تو مایه ی کوتوله های قهوه ای در اومد
اما تجربه ی (بستنی شاد )تجربه ی خوبیه ..یا بستنی های طرقبه..حالا هر کدوم رو که دوست داشتید امتحان میکنیم

راستی عمه من این پیشنهاد بستنی رو در پیرو کامنت عصرونه و طالبی و...شما نوشتم...شما هم تشریف بیارید ،خوشحال میشیم.

ریحانه و بی هنری ؟! امکان نداره !!! من همون بستنی فضایی دست ساز ریحانه رو بیشتر دوست دارم ! مگه نه عمه جون ؟!

یگانه پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 03:08 ب.ظ http://yeganeh98@blogsky.com

ما گنه کاریم ؛
آری
جرم ما هم عاشقی است
..
.
آری، اما
آنکه آدم هست و عاشق نیست،
کیست؟

جاااانممممم ؟؟؟؟!!!!!

نرگس پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 03:12 ب.ظ

سهبای عزیزم! با اینکه به پستی که گذاشتی نمی‌خوره، اما یادم افتاد که همیشه دوست داشتن اونی آرامشم رو ازم نمی‌گیره که منو اونجوری که هستم دوست داره. از من چیزی که نیستم برای خودش نساخته و یا نمی‌خواد جور دیگه باشم تا بتونه بیشتر دوستم داشته باشه.

خوشحالم عزیز واست و باید بگم که اتفاقا کاملا مرتبط با پست هست و حرف منم همین بود ...
مرسی که اومدی خانومی .

ریحانه پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 03:33 ب.ظ http://www.theosophist2.blogfa.com

عمه ،سهبا خانم !!!!
آیفون 5میاد،من مطمینم که میاد...
حتا منو نیما یوشیج واسش شعر گفتیم
تو را من چشم در راهم !!!!!حافظا!!..
قسمت اول شعر از نیما ،قسمت دوم از ریحانه !!..

در آن وقتی که می گیرد دست نیلوفر
شباهنگام
آی ... 5 نخواهد آمد ریحانه جانا !

نمیدونم این شعر واسه کی بود !

ریحانه پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 03:38 ب.ظ http://www.theosophist2.blogfa.com

عمه ،سهبا خانم !!!!
آیفون 5میاد،من مطمینم که میاد...
حتا منو نیما یوشیج واسش شعر گفتیم
تو را من چشم در راهم !!!!!حافظا!!..
قسمت اول شعر از نیما ،قسمت دوم از ریحانه !!..

خو حالا چرا دوبار تکرار می کنی ریحانه ؟!

طهورا پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 03:39 ب.ظ

یعنی میشه من و تو بریم مشهد بعدشم بستنی دست ساز ریحانه رو بخوریم و ......به شرطی که حرفی از آی ..۵ نزنه که بپره تو گلومون .
سهبا جان بلکه ما بریم این ریحانه را ببریم حرم والا.

بریم عمه ؟ اینجا که دیگه مکه نیست راهمون ندن ! میشه رفت ها !

ریحانه پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 04:05 ب.ظ http://www.theosophist2.blogfa.com

عمه حرم توی دلمه،من با همان نوا و همین دلم زیارت میکنم..فیزیک مکان که مهم نیست ..

چقدر قشنگه این نوایی که واسمون گذاشتی ! آخ که چقدر گریه کردم باهاش توی حرم ...
مرسی ریحانه ! حال و هوام نیاز داشت به شنیدن دوباره این آهنگ .

طهورا پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 04:17 ب.ظ

سهبا جان من واقعنی حاضرم امر بفرمایی ساکمو بستم

وای عمه ! دیگه بی تابم کردید تا یه روز , دو تایی با هم بریم حرم ضامن آهوها ... وااای عمه جان ....

عاشق همت۲ پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 06:22 ب.ظ http://asheghehemmat2.blogfa.com/

[بدرود][گل][گل][گل][گل][قلب][بوسه]به زائرین:مگم دوستو ن دارم یه عالمه/هرچی بگم بازم کمه[بوسه][قلب][گل][گل][گل][گل][بدرود]

مرسی دایی سلامت عزیز . خوش اومدین .

شنگین کلک پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 06:31 ب.ظ http://shang.blogsky.com

درود
آری عاشقی کلاً کلام بزرگیست که هرکسی به آن تن نمیدهد والبته او نیز به جان هرکسی نمی افتد . باید
وجود شعله خیزی باشد که عاشقی را درک کند .

ما که نفهمیدیم بالاخره کسی این لوگوی پپسی را دید یا نه ؟
یعنی اونا که دیده باشند جایزه داره ؟

راستش توهم باشه یا واقعی , ظاهرا ریحانه ما دیده این لوگو رو , ولی من که ندیدم ! جایزه ؟! نمیدونم ,
ریحااانه ؟!!!!

ریحانه پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 09:03 ب.ظ http://www.theosophist2.blogfa.com

نمیدونم دیدم یا توهم بوده....
من فقط یک رینگ آبی دور قرص ماه دیدم..البته وقتی بیشتر از ده ثانیه به ماه خیره میشدم !!!!!
احتمال توهم دید ،بودنش زیاده !!!

چی بگم عزیز ؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد