سایه سار زندگی

آلبوم عکس بچگانه !

1- یگانه جون ( یک سالگی )



2- نیایش ( هفت ماهگی )



این پست رو تقدیم میکنم به حمید عزیز , به خاطر عشق فراوانش به بچه ها ! بقیه عکسها را در ادامه مطلب ببینید .

راستی , بجز بعضی عکسها که صاحبش مشخص است , دیگر عکسها را هم حدس بزنید متعلق به کیست ؟



۳- بارانم ( باباش بگه چند ماهگی ؟!)




۴- یگانه ( دقیقا تولد سه سالگی )


۵- باران و نیایش ( آبان 90)



۶- داداش مهدی ( به نظر میاد یکسال نشده هنوز , مشهد )



۷- نیایش ( دقیقا تولد یکسالگی )




۸- داداش محمد , داداش حسن رو بغل کرده



۹- خودم , وقتی هنوز یکسالم نبوده !



۱۰- اینم خودم ( تاریخش رو نمیدونم ولی حرم امام رضاست )



۱۱- داداش مهدی , دقیقا اون روز رو یادمه , داشتیم می رفتیم خونه مامان بزرگ )


۱۲- اینم که باران عزیز عمه


نظرات 72 + ارسال نظر
حمید چهارشنبه 14 دی‌ماه سال 1390 ساعت 08:31 ب.ظ http://samandis.blogfa.com

سلام محمد جون؟ خوبی داداش گلم؟
من یه تقلب زدم! این 20 گفت ستایش منم تکرارش کردم خب!
حالا هی بزنید! خواهر و برادر ضعیف گیر آوردن!!!




خب 20 اشتباها نیایش رو گفتند ستایش ! شما دیگه چرا هر دو رو با هم تکرار کردی ؟

حمید چهارشنبه 14 دی‌ماه سال 1390 ساعت 08:36 ب.ظ

به من چه 20 اشتباه کرده؟
عجبا!

خب پسر خوب , همینطوری که تقلب نمی کنند ! عجبا !

تنفس چهارشنبه 14 دی‌ماه سال 1390 ساعت 08:47 ب.ظ http://tanaffos.blogsky.com

سلام عزیز مهربان
چقدر عکسهای عزیزان قشنگند .خدا حفظشون کند .البته من به موقع اومدم که همه اعلام شده بودندو لذت بردم از دیدنشان ...
راستی نرگس جون چقدر عکسهای چاپی خوبند آدم فرصت داره خوب در همه شرایط ببیندشون ....
منهم وقتی میرم سر آلبوم ها دیگه گذر زمانو نمی فهمم.
ممنونم از لطف و محبتت مهربان
منهم دلتنگت بودم و دوستت دارم ...

یه نفس عمیق ! یه حس آرامش .... حضورتون چقدر خوبه عزیزترینم . ممنونم که اومدین .
سلام . سلام . سلام ....
دلم واستون ....

حمید چهارشنبه 14 دی‌ماه سال 1390 ساعت 08:48 ب.ظ http://samandis.blogfa.com

خب این اسامی انقد شبیه به همدیگه ان که آدم گیج میشه!
(آیکون یک عدد متقلب)

کدوم اسامی شبیه همند حمید ؟!

جوجه اردک زشت چهارشنبه 14 دی‌ماه سال 1390 ساعت 08:54 ب.ظ

چرا عاشق عکسهای قدیمی هستم؟
مدام توی آرشیو آتلیه بابای ماه سلطان وول می خورم برای تصاویری که سالهاست پریده اند



جرأت نوشتن کلمه خصوصی رو ندارم

خب کجای این کامنت خصوصیه برادر ؟ معلومه که نباید بگین خصوصی ! بخصوص که منو هم توی همین چاه انداختین یکبار ! خب باید واسه جبران هم که شده این رو تایید کنم دیگه , نه ؟!

حمید چهارشنبه 14 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:38 ب.ظ

شما می خواید یه جوری گیر بدید ها! عه

باشه بابا ! تو هم نمره قبولی گرفتی ! حالا که اسامی هم مشخص شد !
ببینم حمید فقط عکس منو توی دسکتاپت نذاری ها ! والا مردم وحشتشون می گیره ! گفتم که خون کسی نیفته گردن من !
واللا بخدا , شانس که نداریم !

سایه چهارشنبه 14 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:54 ب.ظ http://shadowplay.blogsky.com/

قبول نیست نیایش جون و یگانه جون خیلی شکل خودت هستن تازه از خودت عکس پسرونه گذاشتی...

خو تقصیر من چیه مامان بابا عین پسرا راهم می بردند ؟! تازه اینا دخترونه شه ! اگه یه عکس بهت نشون بدم , که خود مامانمم فکر میکنه داداشمه !
واللا ! این چه اوضاعی بوده واسه من درست کردند !

حمید چهارشنبه 14 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:09 ب.ظ http://samandis.blogfa.com

خب من چقدر گیجم! دوباره دارم کامنتا رو می خونم ببینم کی به کیه!!!
همه شبیه ان به هم که!!!

تو منم گیج میکنی حمید ! به کامنتا چیکار داری خب ؟ عکسارو ببین با توضیح بالاشون دیگه !
نکنه میخوای نمره بدی به کامنتا ؟

کیارش چهارشنبه 14 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:11 ب.ظ http://miraas.blogsky.com

صدا درست شد
خودبخود و یهو یی !!

جدددی ؟!
خب خدا رو شکر ! حالا اول از همه چی گوش می کنین ؟!

سایه چهارشنبه 14 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:32 ب.ظ

شبت خوش عزیز
امیدوارم امشب خوب بخوابی و در آرامش چون انگار خیلی از اینجا بهت هیجان رسید . می دونی حال هر شبم همینه ...

به آرام گفتم جواب درست نداد فردا دوباره بهش می گم خبرش و می دم راستش خودم توش موندم .

خب الان اینو تایید کنم یا نه سایه ؟! چون نگفتی خصوصی , پس تیک راز نمی خورد به قول بعضیا !
شبت خوش نازنین . منتظر آرام هم می مونم .

جوجه اردک زشت چهارشنبه 14 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:35 ب.ظ

نمره ام بد شد باید یه دست ویه پا بالا گوشه کلاس/...


این پست خاطره انگیز شد

انشاله یه خاطره قشنگ دیگه هم تو راهه ! ممنونم برادر . شما همیشه شاگرد اول کلاسین و تو دل همه معلما جا دارین . کدوم معلم بی رحمی دلش میاد به شما بگه , گوشه کلاس ؟!

۲۰ چهارشنبه 14 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:38 ب.ظ

حمید حقشه بلاخره بدون این که بخوام انتقامم گرفته شد!
خودش می دونه ازش بپرس
هی بهش میگم ....
حالا دلم خنک شد

وای نه ! گناه داره حمید ! باور کنین ! حالا نگاه نکنین من سربه سرش میذارم , اما خودش میدونه چقدر واسمون عزیزه !
انتقام ؟! وای نه !!!!!!!!!!

حمید چهارشنبه 14 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:41 ب.ظ

خب برا عکسا توضیحات گذاشتی و من دوباره دارم از توی کامنتا دنبال اسامی میگردم!!

دلتنگی ستاره ست دیگه ! پدر عاشقی بسوزه !
حمید چی کردی که 20 میخواد ازت انتقام بگیره ؟!

حمید چهارشنبه 14 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:14 ب.ظ

20 کیه؟
چی میگه؟ چی شده/؟

بیست ؟ منظورت عدد بیسته ؟ همونه که بعد نوزده ست , بعد همه دانش اموزا و معلما و دانشجوها دنبالشند ! بعد شده یه رویا ! بعد ... بعد ...


اگرم منظورت صاحب کامنت بالاست , خب از خودشون سئوال کن دیگه !

حمید چهارشنبه 14 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:23 ب.ظ

دنیای مجازی اینش بده!
نمیدونم چیکار کردم و نمی دونم کی می خواد ازم انتقام بگیره!
ببین اقا یا خانم 20! اینجوری منو نگا نکن! من ژیمناستیک کارم! تکواندو هم کار کردم! فوتبالیست هم هستم! خلاصه حساب کار دستت باشه!!!


وا حمید ! رحم هم خوب چیزیه ! حالا اون بنده خدا یه چی گفتند ! تو چرا جدی می گیری ؟! ای بابا !

ای خدا بذارین من برم بخوابم دیگه !

حمید چهارشنبه 14 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:29 ب.ظ

اگه 20 آقا هستن که اینا رو گفتم حساب ببره!
اگه خانمه که یه نگا ازش کنم میذاره میره!!! آخره آخرش یه پشت دستیه دیگه!!

بیست عزیز , نمیخوای هیچی بگین شما ؟!

حمید چهارشنبه 14 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:34 ب.ظ

حرفش نمیاد بنده خدا
منو اینجوری نگا نکن مثلا شاعرم! برا خودم هوشنگ قره خانی ام!!!

کی حرفش نمیاد بنده خدا؟! من از دیشب یادم نیست ! باید برگردم به کامنتها !
اونوقت در شاعر بودن شما کسی هم شک داره مگه جناب حمیدخان ؟ بعد این هوشنگ قره خانی کیه اونوقت ؟!

۲۰ چهارشنبه 14 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:48 ب.ظ

بیست کسی نیست رهایش کنید
شما می خواستی بری بخوابی که

حمید هم بماند در همین حالت ستاره ای !!!
از بستگانتون هستیم!!
یکی از مدافعین پشت دست سوخته ی دلسوختگان رپ واسوخت!! با انتقاد از دنیایی بیگانه از دل!

خب , سلام , صبح نزدیک به ظهرتون بخیر ! دیدین رفتم خوابیدم دیشب ؟!

حمید بمان در حالت ستاره ای ! اگر باز هم نکشفیدی بیست عزیزمان را , بگو تا خودم بگویم برایت !به کلیدواژه های کلامشان دقت کنی , خواهی شناخت عزیز !

داداشی محمد پنج‌شنبه 15 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:40 ق.ظ

‏‎ ‎ابجی همه را گفتین دیگه.

آره دیگه داداشم . قرار نبود همش راز باشه که!

فرداد پنج‌شنبه 15 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:57 ق.ظ http://ghabe7.blogsky.com

سلام خواهر جان
برام جالب بود که درست حدس زده بودم..
آخر هفته تون به خیر.

سلام برادرم . خب برادر هنرمندی که شمایید , باید هم درست حدس بزنید دیگر !
آخر هفته شما هم بخیر و سلامت .

سلام پنج‌شنبه 15 دی‌ماه سال 1390 ساعت 01:25 ب.ظ http://sorkhtar.blogfa.com/

سلام

اشیانتان با صفاست

سرخ تر را نیز دریابید با بودنتان

مایه ی مباهات است .

سلام . لطف دارید . سرایتان ماندگار .

ارزو پنج‌شنبه 15 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:18 ب.ظ

عکس ها یه ویژگی مشترک داشتن و اون اینکه خیلی خیلی خوشگل بودن ایشالا همین جور ادامه پیدا کنن تا نوه ها و نتیجه ها و ...

ممنونم از لطفت ! حالا واقعا همینطوره ؟! اونوقت من افتخار آشنایی با کدوم خانوم مهربون رو دارم ؟!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد