ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
فریب خورده امیدوار مانده منم
خلاف دیده در انتظار مانده منم
به وعده های تو باور نداشتن , بهتر
زساده لوحی خود شرمسار مانده منم
خلاف وعده رمانده , هزار یار از تو
در آن میانه یکی از هزار مانده , منم
کنی ز جلوه دیدار مست آینه را
به خاطرت نرسد در خمار مانده منم
به اختیار کسی تن به بندگی ندهد
اسیر عشق تو بی اختیار مانده منم
جدا ز روی تو ای همچو نور در دیده
سیاه روز تر از شام تار مانده منم
مرا به حرمت مجنون نگاهداری کن
که از تبار جنون یادگار مانده منم
تو مثل ساحل دریایی و منم گرداب
همیشه از بر تو برکنار مانده منم
چه عشق بود که پیرانه سر جوانم کرد
که با وجود خزان در بهار مانده منم
تو ای مرا همه کس بر سرم گذاری کن
که دلشکسته بی غمگسار مانده منم
استاد محمد قهرمان
90/8/15
پی یلدا نوشت :
اول اینکه بازی صوتی شب یلدای جوگیریات رو از دست ندین ! مثل همیشه یک خاطره به یاد ماندنی خواهد شد این بازی . و بعد اینکه منم به این فکر هستم که برنامه ای رو پیاده کنم که فردا شب , به یاد همدیگه باشیم . به نظر من , یکی از قشنگترین قسمتهای شب یلدا , که من خیلی دوستش دارم , فال گرفتنشه . و جالبترش اینکه به نیت دوستان و عزیزانت این کار رو انجام بدی . سال گذشته توی خونه ما , که گروهی از دوستان جمع شده بودند , همین کار رو انجام دادیم و فالها شدند یک دستاویز برای گذران شیرینتر زمان . حالا میخوام ازتون خواهش کنم این کار رو شما هم انجام بدین . برای دوستانتون فال بگیرید و بهشون بگین و البته اگه امکان داشته باشه , برای من هم و انشاله در اولین فرصت , توی کامنتدونی پست بعد از یلدا عنوان کنید . من هم سعی می کنم پاسخهایم به لطف شما , شکل خاصی داشته باشه . ( امیدوارم البته )
شب یلداتون خوش . ممنون از همه تون .
سلام! امیدوارم همه ی دوستان شب یلدا رابه خوشی گذرانده باشند
من یک فال کلّی برای تمامی حاضران و غایبان گرفتم که این گونه آمد:
دوش بامن گفت پنهان ، کاردانی تیزهوش
وزشماپنهان نشایدداشت سرّ می فروش
گفت آسان گیر برخود کارها کز روی طبع
سخت می گیرد جهان بر مردمان سخت کوش ..
سلام پدرجان . ممنون از این فال زیبایی که گرفتید . لطفتان را برای همیشه به گوشه خاطراتم سنجاق می کنم .
و این هم فال اهدایی این سرا به استاد محمد قهرمان عزیزم :
هر نکته یی که گفتم در وصف آن شمایل
هر کو شنید گفتا لله در قامل
تحصیل عشق و رندی آسان نمود اول
آخر بسوخت جانم در کسب این فضایل
حلاج بر سر دار این نکته خوش سراید
از شافعی نپرسند امثال این مسایل
گفتم که کی ببخشی بر جان ناتوانم
گفت آنزمان که نبود جان در میانه حایل
دل داده ام به یاری شوخی کشی نگاری
مرضیه السجایا , محموده الخصائل
در عین گوشه گیری بودم چو جشم مستت
واکنون شدم به مستان چون ابروی تو مایل
از آب دیده صد ره طوفان نوح دیدیم
وز لوح سینه نقشت هرگز نگشت زایل
ای دوست دست حافظ تعویذ چشم زخمست
یارب ببینم آن را در گردنت حمایل
باز هم ممنونم پدرجانم