اگر می شد صدا را دید
چه گلهایی ،چه گلهایی
که از باغ صدای تو
به هر آواز می شد چید
اگر می شد صدا را دید
استاد محمد رضا شفیعی کدکنی خطاب به استاد محمد رضا شجریان
پنجشنبه و جمعه این هفته ،استاد حسین علیزاده و مجید خلج در قزوین به اجرای کنسرت دو نوازی بداهه می پردازند . قزوین از لحاظ هنری شهر پیشتازی است . جدا از خوشنویسی که به خاطر آن ملقب به پایتخت خوشنویسی ایران شده است ، در سایر زمینه های هنری نیز بسیار فعال است . از جمله می توان به چندین گروه موسیقی فعال در این شهر اشاره کرد که می توان از بین آنها به گروه مهرگان اشاره نمود . با وجودی که در این شهر کنسرت های فراوانی برگزار می شود ،اما راستش انتظار نداشتم کنسرت علیزاده با چنان استقبالی رو به رو شود . حقیقتا جا خوردم وقتی دیشب برای تهیه بلیط به تمامی مراکز فروش آن مراجعه کردم و نتوانستم بلیط درخواستی خودم را فراهم نمایم . البته شکر خدا امروز صبح با مراجعه به سایت سی گذر این مهم برآورده شد و اگر عوامل بیرونی و درونی اجازه بفرمایند !حتما به آن کنسرت خواهم رفت و ماجرایش را برایتان نقل خواهم کرد . اما دلیل اینکه این خبر را خدمتتان عرض کردم ،بحثی است که آرمین عزیز راجع به موسیقی سنتی و مهجور ماندن آن در بین جوانان و نوجوانان ما مطرح نموده است . بحث جالبی است که البته جای بسیاری را برای تحقیق و گفتگو می طلبد . به نظر من هم بسیار حیف است که ما اینقدر از داشته های فرهنگی خودمان به دور افتاده ایم . من به شخصه معتقدم که موسیقی اصیل ایرانی ، موسیقی مبتنی بر تفکر و تعمق است و این با خلق و خو و روحیه آسان طلب بچه های امروزه به راحتی کنارنمی آید . از طرفی وقتی ذائقه شخص به یک نوع موسیقی عادت کرد ،تغییر نمودن آن بسیار سخت است . و متاسفانه در خانواده های کنونی آنقدر که موسیقی غربی به گوش می رسد ، موسیقی سنتی جایی ندارد .چند روز پیش به همت سمیرا، آلبوم سبزه ریزه میزه حمید جبلی با همکاری ملیحه سعیدی را با بچه ها گوش می کردیم که اشعار کودکانه را با صدای جبلی و در دستگاه های موسیقی ایرانی اجرا نموده است و انصافا کار قشنگی است . من به شخصه بسیار لذت بردم و امیدوارم کارهایی از این دست که به فرهنگ سازی در زمینه موسیقی اصیل از سنین کودکی می پردازد ، بیشتر انجام شود . حالا آرمین عزیز و من از شما تقاضا داریم که در صورتی که در این زمینه نظری دارید عنوان نمایید ، شاید از این رهگذر به نتایج جالبی برسیم . از همکاریتان سپاسگزارم .
علم حتی موسیقی را هم تهدید میکند و میگوید باید با سازهای حزن آور را رها کرد و با سازهای شاد رقصید ، علم حتی رنگ کفن ما را هم تعیین میکند ، علم از ما میخواهد وقتی از معشوق میگوییم استخوان بندی محبوب را تجسم کنیم ، علم حتی فرعون را هم کامیپوتری کرده است ، علم باعث شد در میدان ولی عصر هیچ شیعه ای باقی نماند ، علم باعث شد که امسال به ساعت های کاسیو اطمینان کنیم و نماز صبحمان قضاء شود ....
مرسی آبجی همیشه آدمو شرمنده میکنی
چند روز پیش به سالار زنگ زدم گفت 4و 5 اسفند نمیدونم گفت یا 3 و 4 اسفند سالار تو قزوین کنسرت داره گفتم بهت بگم
در برابر محبت شما ،کار کوچکی بود آرمین جان !
منتظر سالار عقیلی هم خواهیم ماند ! ممنون از خبرهای خوشت !
احتمال برگزاری کنسرت استاد جلال ذوالفنون در قزوین
صحبت کردیم ببینیم چی میشه
انشاله جور میشه !
سهبای عزیز اگر در باغ گلی دسته جمعی با دوستان برویم و به دوستان بگوییم گل عشق رو پیدا کنند خواهیم دید هر کدام گل مورد نظر خودشون رو انتخاب میکنید در حالی که همه میدانیم گل عشق کدام است
سهبای مهربان موسیقی زبانیست که محدوده جغرافیایی نداره
گاهی میبینیم کسانی که تسلطی به زبان خارجه ندارند چه با احساس و آرامشی یک ترانه غربی رو گوش میکنند
و دیده ایم که غربیان هم با چه شور شعفی موسیقی ایرانی رو گوش میکنن
سهبا خانم در موسیقی و نوع انتخاب به نظر من نوع انتخاب موسیقی مهم نیست مهم اینه که ببینیم روح لطیف شخص با چه صدای به حرکت در میاد شاید برخی از انسانها با صدای حزن انگیز تار ، ویلون ، چنگ و ... و شایدم فردی با صدای دهل روح لطیفش به وجد میاد
به نظر من گرایش به سمت موسیقی سنتی خودمون مهم است ولی نمیشود به زور بگویم روحتو با این صدا به رقص در بیار
سهبای غریب سلیقه انتخابی در هر فرد از زمان کودکیش شکل میگیره کسانی که در خانواده به موسیقی سنتی اهمیت میدهند مطمئنا بچه هاشون هم همینطور میشن و گاهی میبینیم تعدادی معدود از حرم سلیقه ای خانواده دور میشن
فرزند 5 ساله یکی از اقواممون وقتی صدای یک موسیقی سنتی رو میشنوه تک تک صدا ها رو توضیح میده خوب معلومه رو این بچه از قبل کار شده و سلیقه اش شکل گرفته
سهبای عزیز از هر چه بگذریم باید به این نکته هم اذعان داشت که بشر مدام در حال تغییر و جهانی شدن است خوب به نظر تا کی ما میتونیم بگیم مراقب فرزندان خود از تهاجم فرهنگی باشید ؟ تا کی؟
وقتی کسی با استفاده از فرهنگ داره به سمت ما حمله میکنه ما که نمیتونیم با ساندیس با او مقابله کنیم ، پس باید ما هم سلاحی همانند تو در دست بگیریم
وقتی ما دم از فرهنگ و تمدن خود میزنیم چرا این فرهنگ و تمدن خودمون رو نشون جوانان خودمون نمیدیم ؟
تا کی باید حامی تمدن عرب زبانان باشیم ؟
آیا کسی وقت صرف کرده یکی از دستگاههای موسیقی خودمون رو به جهانیان نشون بده؟
خوب غربیان هم چون فکر میکنند فرهنگشان بالاتر از همه فرهنگهاست برای فرهنگ خود تبلیغ میکنند و جوانان نا آشنا با فرهنگ و هنر ایرانی در بند این فرهنگ و هنر اسیر میشن؟
پس میشه گفت سیاسیون یکی دیگه از حامیان موسیقی غربی هستند
البته برای مقابله نباید موسیقی غربی حذف شود بلکه آن موسیقی باشد ولی موسیقی ایرانی رو هم بهتر و بیشتر به مردم نشان بدهیم که مطمئنا مردم بیشتر به آن سمت میآیند
سهبا خانم
من به شخصه وابسته به یک موسیقی خاص نیستم همچنین نمیگویم فقط و فقط فلان خواننده و یا تنها فلان ساز
بلکه من گاهی اسیر آوای چنگ و گاهی اسیر عود و گاهی اسیر ساکسیفون و گاهی دلباخته تار میشم
گاهی صدای فلان خواننده کوچه بازاری از خود بیخودم میکنه گاهی نفس کشیدن فلان استاد موسیقی مستم میکنه
نوع انتخاب موسیقی شرایط زمانی و روحی و روانی رو هم داره
سلام عزیزم..... هروقت زنگ زدی بزن عزیزم...برنامه خوابم نامنظمه...
اگه رفتید کنسرت استاد علیزاده جای ما رم خالی کنین و بهشون بگید یه بنده خدایی هست که با گوش دادن آلوم راز نوی شما هر بار دیوونه میشه ...
چشم حتما !
دیدن اسم شما توی کامنتدونی ، هنوز هم سر ذوق میاره ما رو کرگدن عزیز . ممنون از حضورتون !
و اما بحث آرمین عزیز
بنظرم با گذشتن زمان !
جددی میگم ...
نمونه ش خود من که تا همین دو سال پیش از موسیقی سنتی بدم می اومد ولی حالا صفا می کنم باهاش ...
جوون و جوونی با آرامش و سکون و رکود و اینا سنخیت نداره خب ... و جنس موسیقی سنتی هم آروم و لطیف و حریریه ... اینجوری میشه که بین جوونا مهجور می مونه تا وختی که یه کمی سنشون بره بالا ... کاریشم نمیشه کرد ... آرمین اولین نفری نبوده که این سوال براش مطرح و دغدغه شده ... آخرین نفر هم نخواهد بود ...
شعر استاد کدکنی هم محشر بود ... مرسی ...
سلام سهبای عزیز
لطف کن و حتما جای منو خالی بکن...چون پنجه های استاد علیزاده سحر جادو میکنه...باور کن که اگر مواظب نباشی مسخ میشی در اون کنسرت..این بلا قبلا سرم اومده و خداکنه چندباره سرم بیاد...
خلج هم که خیلی حرفها در سازهای ضربی وکوبه ای داره...قول می دم نظرتون نسبت به این سازها دچار تغییرات خاصی میشه....
خلاصه که خیلی لحظات دوست داشتنی در انتظار شماست...فقط خیلی باید ریلکس راحت باشین...زیلد نباید سخت بگیرین.هرچی راحت تر و رها تر و بی دغدغه تر باشین بیشتر لذت می برین...خود نت ها بلدن با شما چه بکنن...شما فقط باید به هیچی فکر نکنین...
همیشه این خوشی ها در کمین شما باشند و شما رو صید کنن...انشالله.
...چه شعررررری بود این شعر شفیعی کدکنی !!!محشرررر..
..من خودم به موسیقی اصیل علاقه دارم..بخصوص کارای لطفی..والبته علیزاده هم که استاد تاره !...
..اما دخترام به سبک نامجو یا آوازهای تک صدای غربی..یاابی و داریوش واینا بیشتر علاقمند هستند...
...و من تبلیغی برای موسیقی اصیل نمیکنم..چون موسیقی دلی ایه !...و هر موجودی براساس اصوات درونی خودش.. با فرکانسها و امواج خاصی همسو میشه و به وجد میاد..
منم با این حرف جناب بزرگ.. که نوع انتخاب موسیقی شرایط زمانی و روحی و روانی رو هم داره..موافقم..
سلام من اکثرا نظرات همه ی دوستان عزیز خوندم من منظورم اینه که آیا شما عزیزان موسیقی ایران را فقط تار و سه تار میدونید نه این نیس ما خوانندگان و نوازندگان کلاسیک کار شناخته شده ایی داریم مثل استاد همایون خرم - مثل اقای خواجه امیری - مثل خدابیامورز جواد معرفی - اینا در دستگاه شناسی موسیقی اصیل واقعا کمک میکنند - مثل آقای خواجه امیری که پاپ میخونه در دستگاه
اما آیا شما اسم این آقایون که من تا به حال با چندین ایمیل با این عزیزان بحثم شده میگذارید خواننده
آقایونی که الان رپ میخونن در ایران که نه ازلحاظ ساز شناسی و هارمونی کارشون صحیح میباشد - نه از لحاظ خوندن و تنالیته صدا -
اصلا آیا این عزیزانی که این موسیقی ها و کار میکنند شعرشونو گوش دادید ؟؟
من نمیگم موسیقی اصیل فقط ولی بابا موسیقی ملی ماست ؟
چرا اسم غرب که میاد همه فکر میکنن من کلا موسیقی غربی و میگم ؟
بابا بتهوون آثارش آدم که میشنوه انسان روحش ارضا میشه
یانی همینطور و ....
من منظور این موسیقی هایی هست که الان 70% جوانان درگیر اون هستند حالا جمثل اقای ساسی مانکن - و....
آیا این واقعا موسیقیه ؟؟
10000 تا حرف بی ربط و فوش درون این موسیقی قرار دادند لطفا بحث منطقی موسیقی رو در نظر بگیرید
به امید نابودی هرچه زودتر موسیقی شیطانی
سهبای نازنین
ممنونم که به یادم هستی
حالم خوب نیست این روزا نمیتونم وبلاگها رو بخونم...
ولی ممنونم ازت که هم تو وبلاگم هم فیسبوک و هم از مهتاب جویای حالم بودی...
شعرهای دکتر شفیعی رو دوست دارم خیلی
خوش به حالتون
جای ما رو هم خالی کنید
خوبه که شهر بافرهنگی دارید
کم نیستند کسانی که از فساد روزگار خود مینالند و خود برای بهبود اوضاع کوچکترین اقدامی نمیتوانند بکنند. اینان به اندیشههای والا ، وقعی نمینهند ، این عده برای تزکیة نفس، به به طبیعت پناه میبرند و برای تسکین آلامشان به موسیقی پناه میبرند. طنز قضیه اینکه اینان خود را طبیبان فرهنگ مینامند و موسیقی را دوای روح انسان معرفی میکنند ، با این حال کنسرت خوش بگذره
ابونصر فارابی کتابی دارد با عنوان : الموسیقی الکبیر ....
من دارم میرم نرگس جون
برخی از مردم گفتاری بیهوده را میخرند تا دیگران را بدون علم از راه خدا گمراه سازند و راه خدا را به مسخره میگیرند. برای آنان عذابی خوار کننده است ، در اسلام و هر متون دیگری که تفحص کنیم یک حدیث که جایگاهی برای موسیقی قرار داشته باشد پیدا نمیکنیم و برخی از فقهای معاصر چون آیت الله صافی گلپایگانی در کل همه اقسام موسیقی را حرام داسته اند و ترک آن به صواب نزدیک تر است "الا بذکر الله تطمئن القلوب "
و ما در این مسیر از علما تبعیت میکنیم نه فلاسفه
قابل توجه علمای عزیز آیا میدونید خود حضرت محمد دف میزدند؟؟
سلام کاش همه در وب خود آرمین نظر می دادند.
آغازگر را حقی هست لابد.
حالا مشکلی نیست برای هردو نظر بگذاریم.
صدای پای خدا در تار و پود نت های موسیقس جریان دارد.
کیست که از این آواهای اصیل ، به نبض حقیقت و عشق مشغول نگردد؟
روزگارت پر آواز پر جبراییل !
بیهوده دل به دوستی تان گواهی نمیدهد و جان به دیدارتان اشتیاق ! دلتنگتان بودم نازنین .
و اما این خواسته خود آرمین عزیز بود . ممنون از محبت زلالتان .
به روزم با معرفی باباهای مهربون