ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
۱-
و ساعتی
در مچ دستت می کشیدم
و بعد
وقت می گرفتم از تو
برای ساعتی درددل کردن!
۲-
... و هم اگر
تنهایی تنهایم می گذاشت
به فرصت پلکی
از قاب عکس پایین می پریدم
و از روی غلط های املایی اولین نامه ام به تو
هزار بار می نوشتم.
اگر تنهایی
تنهایم می گذاشت !
حرف دل نوشت :
یه چند روزه برگشتم به سکوت درونیم . حرفی واسه گفتن ندارم و اگرم هست باز کلمه ها یاریم نمی کنند . واسه اینکه دوستان خوبم دست خالی برنگردند از این خونه ، چند تا شعر میگذارم و سعی می کنم تکراری نباشند. اگر موافق نیستید به من بگویید تا واقعا سکوت کنم .
توضیح نوشت :
شعر بالا از آقای رضا مهدیلو ترکمانی است .
دوره های گذار و گذره .....
مثل همه دوره هائی که داشتی و رفت ......
چیز عجیبی نیست ...
حداقل ماها میدونیم چیکار کنیم این روزها
همیشه باش
حتی در سکوت هم حرف برای گفتن هست ووجوت حس میشه
سلام گلم
مرسی که به فکر مایی و میدونی دوست داریم بخونیمت این حرفها چیه همیشه بیا و بنویس مهم ارزش وجودته حتی اگه حرفی برای گفتن نباشه سهبا.
راستی شعر فوق العاده ایی بود دستت درد نکنه(آیکون ماچ نداره؟)
به روزم با شعر استاد
به نظر من ، شما کللن سکوت نکن.
وجود شما باعث آرامش بلاگستان میشه.
سلام
عالیه
ممنون از حسن انتخابتون
با مذاق من سازگاره
لعنت به ساعتهای خوابیده...
سلاااااااام آجی سهبای من....
این سکوت گاهی لازمه..سکوت درونی خوبه سهبا جونم...گاهی آدم نیاز داره به این سکوت...گاهی کلمه ها کم میارن و نمیتونن احساسات ما رو تصویر کنن...
همین شعرهایی که انتخاب میکنی و میذاری اینجا...همین حس بودنت...همین حضورت کافیه عزیز دلم برای دلگرم بودنمون.....این بودنت رو از ما نگیر
پس به خودت فرصت بده ارامش داشته باشی و باز کلمات زایا بشن
تشنه کردن و سپردن کلید آب انبار به دست یزید؟
...دور از مرام شماست...
لطفا سکوت نه!
سلام آجی سهبا
دعوتی به کمی ابخند
این سکوت درونی و این دل و دماغ هیچی رو نداشتن انگار مسری شده این روزها...منم دو هفته اس که اینجوریم!!!!!!!!
سکوت درونی؟ جالبه. چرا؟ من متوجه نشدم یعنی چی؟
اینجا خونهی توئه سهبای عزیز
چرا باید موافق نباشیم!؟...
همین که حس بودنت رو میده خیلی خوبه...
امید که بزودی بتونی ما رو مهمون دلنوشتههات کنی...
...این سکوت درون انگار مسری شده !!...
...شعر زیبایی بود...ممنون...
شعر های نوینی که میذاری رو دوست دارم استفاده از کلمات مورد استفاده ی روز تو شعر خیلی خوبه
من هستم ها رو هردو بلاگ....
چقدر قشنگ بود شماره ۱
ساعت مچی
شهر دوم جالب تر بود
موفق باشی
و عجب عالمی دارد این سکوت و عجب برنده است و پر حرف و زیبا و لذت بخش قدرش را بدان معرکه است و در آن شکار کن آنچه که باید سعی نکن از خودت فراری اش دهی
سلام من روحیه ام . حضور خلوت انس و دوستان جمعند و ان یکاد بخوانید و در فراز کنید.عزیزم به سکوتت ادامه بده منم همین کارو میکنم البته سکوت درونی وفریادهای بیرونی. وقتی فاصله ی آدما از هم یاد میشه فریاد میزنن خوش حالت که هنو ز خودت فاصله نگرفتیS027
لبخند سپیده در بهاران داری
پویائی جویبار و باران داری
نرمای نسیم و بوی گل ،خنده ی باغ
داری همه را و بی شماران داری.
سلام صبح بخیر
با شعرهایی که میگذاری
مرا بی اختیار، چشم میکنی برای خواندن...
چرا که من به انتخاب هایت ایمان دارم....
اما سکوت.....
برای سهبا اتفاق غریبی نیست.....
که انسان گاه در اتفاقِ حیرت ..... سکوت میکند!
و گاه حرف های زیادی برای گفتن هست اما تلنگری از احساس نیست که جاریشان کند.....
یک رعد لازم است ....
یک ابر.....
و یک حال و هوای بارانیِ دلتنگِ باریدن.....
و خاطرهء چشم هایی حریصِ بلعیدنِ واژه هایی که رسولِ عشقند..... و گاه سکوت ، تجدید قوای سپهسالاری را ماننده است که در عقب نشینی مدبرانه ایی، نقشهء حمله ایی گسترده را در ذهن میپروراند.
سهبا مهربان خسته شدم
دوست دارم یکی از دوستان یه پست خوب بزاره تا همه از این کرختی بیرون بیان
انتخاب هات عالیه سهبا ....
فریاد در عین سکوت ...