سایه سار زندگی
سایه سار زندگی

سایه سار زندگی

باز هم شعر

چگونه آمدند و نرفتنند؟

چگونه بر سر این سفره ماندگار شدند ؟

نمی شناسمشان هیچ

ونیز هیچ نمیدانم

که این جماعت موران

چگونه مار شدند ؟

اگر تو اصل و نسبشان به جای می آری

به من بگوی که من هم درست بشناسم

به خنده گفت که اینان

                   پیادگان بودند

تو خواب بودی،

                   بر گرده ات سوار شدند !



  از کتاب بی چتر زیر باران

سروده محمد رضا خسروی ( شاعر بزرگ همشهریم )

 

نظرات 33 + ارسال نظر
مصطفی یکشنبه 5 دی‌ماه سال 1389 ساعت 11:51 ق.ظ http://ghasreseda.persianblog.ir

ما ز اسب و اصل افتاده ایم،ما پیاده ایم ای سواره ها.
اینم یه قانونه دیگه

افروز یکشنبه 5 دی‌ماه سال 1389 ساعت 12:35 ب.ظ

زیبا بود سهبا مثل همیشه

فرداد یکشنبه 5 دی‌ماه سال 1389 ساعت 12:55 ب.ظ http://ghabe7.blogsky.com

بابا خوش به حالتون...عجب همشهری های توپی دارین....همشهری های ما که از دوده همه شون یا سیاه شدن یا سیاه باز....
عنوان کتاب هم مثل خود شعر زیباست.
برقرار باشین.

آرمین یکشنبه 5 دی‌ماه سال 1389 ساعت 01:01 ب.ظ http://www.musicarmin.blogfa.com

زیباست .

مذاب ها یکشنبه 5 دی‌ماه سال 1389 ساعت 02:35 ب.ظ http://mozabha.blogsky.com



من زخود میسوزم
همچو خون من کاندر تب من
بی که فریادی از این قلب صبور بچکد درشب من
بسته پیمان گویی ، با سکوتی لب من(شاملو عزیز)

سهبا بانو
دعوتی به نقش یک لبخند بر لبانت.

گیس گلابتون یکشنبه 5 دی‌ماه سال 1389 ساعت 03:56 ب.ظ http://kaskiat.blogsky.com/

هیییی روزگار!....چه قشنگ حقیقت رو گفته!
حالا اینا به کنار ..... تولد خاله جون خوشگل و ماه و مهربون من مبارک باشه!
تاریخ دقیقش رو نمیدونم.....گفتم الان که فرصت هست بگم تا همین دی ش رو هم یادم نرفته

مهتاب(شب) یکشنبه 5 دی‌ماه سال 1389 ساعت 05:23 ب.ظ http://www.night94.blogfa.com

سلام.شما مال کجایین؟

خراسان عزیزم .

مصطفی یکشنبه 5 دی‌ماه سال 1389 ساعت 05:40 ب.ظ http://ghasreseda.persianblog.ir

این صدا صدای کیست؟
این صدای سبز،نبض قلب آشنای کیست؟
ای وااااااااای
میکرولبم خراب شده چند روزه
واسه همین نتونستم نظر بدم

حمید یکشنبه 5 دی‌ماه سال 1389 ساعت 06:19 ب.ظ http://samandis.blogfa.com

بعله! قشنگ بود. خوشمان امد.

آفتاب پرست یکشنبه 5 دی‌ماه سال 1389 ساعت 06:32 ب.ظ http://www.aftabparast.blogsky.com

پایان بندی شعر معرکه بود

به دل نشست

حسام یکشنبه 5 دی‌ماه سال 1389 ساعت 06:52 ب.ظ http://www.notefalse.blogfa.com

باز هم خواندیم/

فرزاد پارسایی یکشنبه 5 دی‌ماه سال 1389 ساعت 07:47 ب.ظ http://www.farzadparsayi.persianblog.ir

سلام .امروز صبح به وبلاگتون سر زدم .این اهنگه پخش نشد !شاید امروز گذاشتین ؟هان؟
خیلی قشنگه .

پاییز بلند یکشنبه 5 دی‌ماه سال 1389 ساعت 07:52 ب.ظ http://www.paizeeboland.blogsky.com

درووووووووووووووووووووووود

چقد زیبا فرمودند:

به خنده گفت که اینان

پیادگان بودند

تو خواب بودی،

بر گرده ات سوار شدند !

چرت و پرت های یک شلغم یکشنبه 5 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:14 ب.ظ http://sallarehman.blogfa.com/

سلام
یه بیته توپ:

تا توانی در جهان همراه اهل درد باش

یا نبر نامی ز مردی یا حقیقت مرد باش

الهه یکشنبه 5 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:47 ب.ظ http://khooneyedel.blogsky.com/

سلام آجی مهربونم....خوبی عزیزم؟
اون پیادگان که بر گرده ی کسی سوار شدن روزی ناچار به سواری دادن عده ای دیگه میشن....این قانون عالمه......

مهری حسینی یکشنبه 5 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:51 ب.ظ http://zanjereh.persianblog.ir

سلام دوست خوبم. قدم رنجه کردی. لطف و بزرگواریتان همیشه شامل حالم بوده.
انتخابت نیز نیکو و شایسته است. سربلند باشی و بدرود

کیامهر یکشنبه 5 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:58 ب.ظ http://www.javgiriat.persianblog.ir/

زیبا بود سهبا جان
برای همسر دوستت آرزوی سلامتی دارم

ثنائی فر یکشنبه 5 دی‌ماه سال 1389 ساعت 10:32 ب.ظ http://www.sanae.blogfa.com

عالی بود و زیبا براستی اگر موران همه مار شوند چه خوب خواهد شد
عزیزم متشکر از بازدیدت کلبه ما را صفا دادی
تو خود به مبدا نور وصلی و می دانم که می دانی
بیا رها شویم نه فقط در دب اکبر و نه اصغر که در کهکشان دل خود
باز هم منتظرت هستم چون می دانم دل آماده ای داری و سرت درد می کند برای درد قدرش بدان

راستی بابت معرفی وب دوستت بسیار سپاس خیلی جالب بود استفاده کردم لطف کردی

ابوالقاسم یکشنبه 5 دی‌ماه سال 1389 ساعت 11:57 ب.ظ http://gs1357.blogfa.com

شاعر بزرگ کدامین شهر؟

ابوالقاسم دوشنبه 6 دی‌ماه سال 1389 ساعت 01:28 ق.ظ http://gs1357.blogfa.com

از معنی ورشرنگ پرسیده بودید. به وبلاگم سر بزنید یه چیزایی نوشتم.

مامانگار دوشنبه 6 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:28 ق.ظ

این رسم قدرت طلبان و جبارانه!....
شعر همشهری مون هم قشنگ بود...مرسی...

بزرگ دوشنبه 6 دی‌ماه سال 1389 ساعت 10:52 ق.ظ http://navan1.blogfa.com/

زمان سرودن شعر کیه؟

بزرگ دوشنبه 6 دی‌ماه سال 1389 ساعت 10:52 ق.ظ http://navan1.blogfa.com/

هرچه شعر رو خوندم فقط بحث سیاسی ازش گرفتم
قشنگ بودو بجا

یک علمت سوالا دوشنبه 6 دی‌ماه سال 1389 ساعت 11:44 ق.ظ http://sokoot-13.blogfa.com/

ما پیاده ایم
خدا سواره است
خیلی که زور بزنیم برسیم به آخرِ زندگی...
بعدش چی؟

یلدا دوشنبه 6 دی‌ماه سال 1389 ساعت 12:07 ب.ظ http://www.yalda-v.blogfa.com

وقتی شعرت رو خوندم نا خود آگاه یاد کسانی افتادم که به ظاهر خودشون رو خیلی بزرگ می دانند و در باطن هیچ چیزی نیستند خوب می دونی که کیا رو می گم سهبا جون

سپیده دوشنبه 6 دی‌ماه سال 1389 ساعت 12:12 ب.ظ

ممنون از شما وهمه همشریان با ذوقتون .....

فائزه دوشنبه 6 دی‌ماه سال 1389 ساعت 01:58 ب.ظ

سلام بر نرگس دوست داشتنی
خوبیییییییییی؟ خوشی؟ سلامتی؟
دلم براااات تنگ شده

منیژه دوشنبه 6 دی‌ماه سال 1389 ساعت 03:05 ب.ظ http://nasimayeman.persianblog.ir

صدات خیلی دلنشینِ...خیییییییلی زیاد...بی اغراق میگم...هنوز زنگ صدات تو گوشمه...و با چه عشق و چه احساسی اون شعر رو خوندی...

مصطفی دوشنبه 6 دی‌ماه سال 1389 ساعت 03:36 ب.ظ http://ghasreseda.persianblog.ir

زندگانی، هنر ساختن پنجره بر بیداری
زندگانی،هنر یافتن روزنه در تاریکی
زندگانی آری گاهی به همین باریکی است ،در همین نزدیکی است.

سلام

سمیرا دوشنبه 6 دی‌ماه سال 1389 ساعت 04:02 ب.ظ http://nahavand.persianblog.ir

انگار همه مان خواب بوده ایم و یک عمر است که دارند سوار میشوند و دیگر پیاده هم نمیشوند...چقدر قشنگ گفته.....

مهربان دوشنبه 6 دی‌ماه سال 1389 ساعت 08:45 ب.ظ http://mehrabanam.blogsky.com/

اگر می دانستیم تا ابد نمی خوابیدیم

سایه دوشنبه 6 دی‌ماه سال 1389 ساعت 10:33 ب.ظ http://http:/http://shadowplay.blogsky.com/

سلام عزیز

عاطفه سه‌شنبه 7 دی‌ماه سال 1389 ساعت 12:30 ق.ظ http://hayatedustan.blogfa.com/

سلام به سهبای دوست داشتنیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد