پای در ره که نهادید افق تاری بود
شب در اندیشه تثبیت سیه کاری بود
باده خاص کشیدید و به میخانه عشق
مستی سرخ شما غایت هشیاری بود
خواب خوش باد شما را که در آن هنگامه
خواب خونین شما آیت بیداری بود
خم نشد قامت رعنای شما بر اثرش
بختک زلزله هرچند که آواری بود
شرممان باد که تا ساعت آن واقعه نیز
چشممان دوخته بر ساعت دیواری بود
جایتان سبز که با خون خود امضا کردید
پای آن نامه که منشور وفاداری بود
قصه ای بیش نبود آنچه سرودید از عشق
لیک هر یک به زبانی که نه تکراری بود
ای شمایان که خروشان کفن پوشانید
ای که بر فرق ستم تیغ شما کاری بود
در رگ ما که خموشان سیه پوشانیم
کاشکی قطره ای از خون شما جاری بود
از دیروز که کرگدن عزیز لینک اشعار حسین منزوی با صدای بابک شهرکی رو برایم فرستاده اند ، همینطور صدایش در گوشم است و لذتی می برم از شنیدن غزلیات زیبای آن مرحوم با صدای گرم و حزین آقای شهرکی . دو سه روزی است که می خواستم شعری بگذارم مناسب با حال و هوای این روزها ، اما راستش فرصتی برای پیدا کردنش نیافتم . تا اینکه در بین اشعار خوانده شده ، ناخودآگاه این شعر خودش به سراغم آمد و دیدم انگار همان است که می خواستم . ضمن تشکر ویژه از کرگدن بزرگوار ، لذت شنیدن و خواندن سه شعر از این مجموعه را با شما همراه میشوم .
مرسی شعرش قشنگ بود ارزش خوندن و داشت
قشنگ بود ممنون
یاد یه خاطره افتاده در سال ۷۹ تو جشنواره بین المللی فیلم یکی یه فیلم با عنوان کسی نشناخت از زنده یاد حسین منزوی ساخته بود خیلی قشنگ بود تعریف طولانی میشه سر فرصت واست میزارمش
عشق گاهی زندگی ساز است و گاهی زندگی سوز
ممنون به خاطر شعر زیبا سهباجون
سلام
خدا رحمتش کند...یکبار در جایی گذرا دیدمش..
همواره عشق بی خبر از راه می رسد
چونان مسافری که به ناگاه می رسد
...
امسال هدیه روز پدر مجموعه کامل آثارش رو هدیه گرفتم...
ممنون از شما سهبای محترم
چقدر زیبا بود خواهد آمد خواهد آمد خواهد آمد خواهد آمد ور نیاید باز سقف آسمان امروز پایین خواهد آمد
لذت بردم هم از شعرت هم از این آهنگ زیبات
سلام نرگس مهربونم....
ببخش که دیر اومدم وبت قبلا گفتم که نمیتونستم برات کامنت بدم..
خوبی؟
چه غزل های زیبایی بود ممنونم....
شعر خیلی قشنگ بود سهبا جان
سلیقه انتخاب شعرت عالیه
مررررسی
سلام خاله جونم
زیارت قبول و همچنین عذا داریاتونم
نیستین...سر نمیزنین
دلتنگتونم بدجوری
خاله جان تواین روزا یادی از من کن که بدجورم محتاج به دعا
التماس دعا...
خاله جونم سلام
در اسرع وقت به من یه سر بزنین لطفا کارتون دارم
هر چی زودتر بهتر
سلام سهباجونم..
تا کی تا کی؟ من که دیوانه شدم از دست رفتم با این اهنگ وبلاگ تو....تا کی؟ دختر اخه تا کی؟؟؟؟؟ بخونه بخونه فعلا تا من به کارهام برسم...... دل بر سر جان تا کی؟ ای وای.... یاد اون روزی به خیر... هنوزم من پول تو رو ندادم ها... یادته؟ گفتم نرگس من دارم می رم بزار بریم بانک پول بگیریم من بهت برگردونم...گفتی نه... قرار عاشقانه داشتم و هول بودم و گفتم برم دیگه... باید ببینمت حتما و اینبار بی هیچ قراری بمونم پیشت....
....اول سلاااااام.....
...وبعد....دررررررود بیکررررران....
سلاااام سهبای نازنینم...
عاشق بوی این خونه م...آنچنان بوی دل میده که آدم مست میشه و دلش میخواد بیشتر بمونه....غزل ها رو خوندم و لذت بردم....عاشق این سلیقه ی محشرتم....
حالا یه چیز بگم که لذتتون از اون صدای گرم و حزین صد برابر بشه ! ... اون صدای خود منزوی بزرگه ... آقای شهرکی آهنگساز آلبومه ...
خوشحالم که خوشتون اومده ... منم از پریروز درگیر صدای منزوی ام ... زمون دانشگاه دیوانهء شعرهای شاهکارش بودم ... انصافن امپراتوری بود در غزل ... خدایش بیامرزد .
درود ، بسیار زیبا بود واقعا لذت بردم به خصوص این دومی ، دوست من امیدوارم که خستگی سفر از تن شما هم برون شده باشد ..
سلام .چرا توی این شکلکهای بخش نظر گل نیست؟



به هر حال موفق باشید
سلام سهبا جان
برامون از این روزهات بنویس . دلم واسه نوشته هات تنگ شده عزیز.
میدونی من کی ام؟
من این شعرو این آدمو بسیار دوست دارم.
میدونی من کی ام؟
دختر عزیزدردانه ات هم بزرگ شده و خوشگله.
خوب باشی.
فلانی:دی
برای اولین بار اقرار می کنم نشناختمتون !
نه نمی دونم کی هستین !
خوبه که شعر رو دوست دارین . ممنون سعدی !
دیگه نمیدونم چی بگم ، الا اینکه کاش خودتون رو معرفی می کردین !
مصرع اول از بیت آخر، درست اش اینه:
خواهد آمد خواهد آمد آه اگر اما نیاید...
سالها این شعر رو زمزمه میکردم اما نمیدونستم شاعر بزرگوارش آقای منزوی هستن . ممنون بابت حس قشنگی که تو این شعر هست .
http://www.istanbul-turkeytour.com/