سایه سار زندگی

جمعه دلگیر


اینم یه شعر تازه از استاد محمد قهرمان :


چون می زدست ساقی تقدیر می رسد

دُرد ته پیاله به این پیر می رسد

در انتظار پیک و پیامم ، ولی دریغ

از راههای دور ، خبر دیر می رسد

شش روز هفته چون که گذشتند همچو باد

لنگان ز راه ، جمعه دلگیر می رسد

دانی که چیست بی خبر از ره رسیدنت ؟

خواب ندیده ای که به تعبیر می رسد

از آه گرم سینه من باش برحذر

کاین شعله از زیارت تاثیر می رسد

غافل مشو زمعجزه عشق ، ای عزیز

آخر مس وجود به اکسیر می رسد

خواهد رساند گرمی عشقت به پختگی

بی آفتاب ، هر ثمری دیر می رسد

بیرون کش از نیامش و بر قلب خصم زن

دستت اگر به قبضه شمشیر می رسد !



89/4/15

محمد قهرمان

نظرات 42 + ارسال نظر
باقری پنج‌شنبه 24 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 02:32 ب.ظ http://haqiqat.mihanblog.com

بسم الله الرحمن الرحیم
روزی سید بحرالعلوم به قصد تشرف به سامرا تنها به راه افتاد. در بین راه راجع به این مسأله، که گریه بر امام حسین (ع) گناهان را می آمرزد، فکر می کرد. همان وقت متوجه شد که شخص عربی سوار بر اسب به او رسید و سلام کرد.

بعد پرسید: جناب سید درباره چه چیز به فکر فرو رفته ای؟ اگر مسأله ای علمی است بفرمایید شاید من هم اهل باشم؟ سید بحرالعلوم عرض کرد: در این باره فکر می کنم که چطور می شود خدای تعالی این همه ثواب به زائرین و گریه کنندگان بر حضرت سید الشهداء علیه السلام می دهد؛ مثلاً در هر قدمی که در راه زیارت بر می دارند، ثواب یک حج و یک عمره در نامه عملشان نوشته می شود و برای یک قطره اشک تمام گناهان صغیره و کبیره شان آمرزیده می شود؟

آن سوار عرب فرمود: تعجب نکن! من برای شما مثالی می آورم تا مشکل حل شود. سلطانی به همراه درباریان خود به شکار می رفت. در شکارگاه از لشگریانش دور شد و به سختی فوق العاده ای افتاد و بسیار گرسنه شد.

خیمه ای را دید و وارد آن خیمه شد. در آن سیاه چادر، پیرزنی را با پسرش دید. آنان در گوشه خیمه عُنیره ای داشتند (بز شیرده) و از راه مصرف شیر این بز، زندگی خود را می گرداندند. وقتی سلطان وارد شد، او را نشناختند؛ ولی به خاطر پذیرایی............

عرض ادب واحترام وتبریک محضر مولا صاحب الزمان(عج)وشما دوست بزرگوار به مناسبت ولادت باسعادت شفیع المذنبین، حامی دین، امام حسین بن علی علیه السلام وبرادر وفادارش حضرت ابوالفضل العباس (ع)وفرزند عزیزش امام سجاد (ع)

السلام علی الحسین(ع)

رویا پنج‌شنبه 24 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 02:58 ب.ظ http://NASIMESOBH.PERSIANBLOG.IR

چرا بغض نازنینم؟

فائزه پنج‌شنبه 24 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 03:10 ب.ظ http://www.nahavandnew.blogfa.com

سلااااااااااااااااام سهبا جون...چطوری؟
چقدر این شعره قشنگ بود...دست گلت درد نکنه عزیزم...
راستی منم به روزم با سفر به کودکی

بزرگ پنج‌شنبه 24 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 04:20 ب.ظ http://www.navan1.blogfa.com

سهبای عزیز در صورت امکان نظرات تبلیغی رو پاک کن حیف این اشعار و نظرات قشنگ دوستان نباشه بین تبلیغات و سخنان نامربوط بیفته.بزرگ کوچک

بزرگ پنج‌شنبه 24 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 04:24 ب.ظ http://www.navan1.blogfa.com

بازم یه شعر قشنگ از استاد قهرمان خیلی خیلی قشنگ بود بعضی از مصراع هاش یا ابیاتش فوق العاده بودن مثل بی آفتاب،هر ثمری دیر می رسد و یا بیت آخر . بزرگ کوچک

بزرگ پنج‌شنبه 24 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 04:25 ب.ظ http://www.navan1.blogfa.com

در ضمن من تصاویر رو در ادامه مطلب نمیتونم ببینم کاش زیر نویس میکردی تا لااقل بخونیم

حسام پنج‌شنبه 24 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 10:10 ب.ظ http://www.notefalse.blogfa.com

جمعه ها هنوز خون جای بارون می باره
تو این چند روزه چه سریع آپ کردی
آپم رفیق

عاطفه پنج‌شنبه 24 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 11:30 ب.ظ http://hayatedustan.blogfa.com/

شش روز هفته چون که گذشتند همچو باد

لنگان ز راه ، جمعه دلگیر می رسد

یلدا جمعه 25 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 11:03 ق.ظ http://www.yalda-v.blogfa.com

عزیزم بازم یه شعر قشنگ مخصوصا"

در انتظار پیک و پیامم , ولی دریغ

از راههای دور ,خبر دیر می رسد

ممنون خانمی

بزرگ جمعه 25 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 01:18 ب.ظ http://www.navan1.blogfa.com

امروز جمعه هستش ولی نمیدونم دلگیره یا نه؟

یلدا جمعه 25 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 03:52 ب.ظ http://www.yalda-v.blogfa.com

این جمعه ما قراره با مهمون داری بگذره و چون کار دارم فکر نمی کنم دلگیر باشه .

سیروس جمعه 25 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 11:32 ب.ظ http://www.justtired.blogfa.com

سهبا بانو این شهر یه طرف
این موسیقی فیلم شجاع دل با تنطیم هورنر یه طرف!
آخر شبی حسابی نوستالوژیک شدم

مذاب ها شنبه 26 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 09:22 ق.ظ http://mozabha.blogsky.com

غافل مشو زمعجزه عشق ، ای عزیز

آخر مس وجود به اکسیر می رسد

خواهد رساند گرمی عشقت به پختگی

بی آفتاب ، هر ثمری دیر می رسد

بیرون کش از نیامش و بر قلب خصم زن

دستت اگر به قبضه شمشیر می رسد !



سلام بر استاد قهرمان عزیز و سلام بر شما دوست عزیز... چه راحت و چه دل انگیز میتوان با برخی اشعار زندگی کرد و در لابلای ابیاتشان هزاران گوهر با اندکی تامل بیرون کشید.... آری بی آفتاب هر ثمری دیر میرسد.... بسیار زیبا.... تبریک بر شما و درود بر قهرمان عزیز که با سلاح کلام به پیزوزی بیان نائل گشت.

شقایق شنبه 26 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 09:27 ق.ظ

سلام سهبای گلم دلم برات خیلی تنگ شده ..
سعی دارم زودتر برگردم به دنیای اینترنت !
خیلی خیلی دوستت دارم دوتا فرشته های خوشگل رو ببوس

مذاب ها شنبه 26 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 10:08 ق.ظ http://mozabha.blogsky.com

سلام دوست بزرگوارم
با مطلبی یروزم ... از حضور با ارزشت بی نهایت سپاسگذارم.

بزرگ شنبه 26 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 10:33 ق.ظ http://navan1.blogfa.com/

هر پستی که در خصوص اشعار استاد قهرمان میزاری وابستگه ما رو با ایشان بیشتر میکنی . ممنون از پستهات

حمید شنبه 26 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 12:51 ب.ظ http://samandis.blogfa.com

چه شعر قشنگی.
کاش می شد با ایشون بیشتر اشنا بشیم

یلدا شنبه 26 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 01:21 ب.ظ http://www.yalda-v.blogfa.com

سهبا جون به روزم سری بزن بهمون

فائزه شنبه 26 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 02:43 ب.ظ http://www.nahavandnew.blogfa.com

سهبا جون؟؟کجایی امروز؟؟نبودی؟

مهدی پژوم شنبه 26 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 06:45 ب.ظ http://www.mahdipejom.blogfa.com

سلام دوست خوب...
بسیار عالی بود غزل.
جای شما را خالی کردیم در این سفر. با زری بانو هم از شما گفتیم.
مشتاق دیدار..

محمد قهرمان شنبه 26 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 10:22 ب.ظ

شرمنده ی محبت دوستان عزیزی هستم که هنوز هیچ کدامشان

را زیارت نکرده ام، ولی دلهامان به هم نزدیک است.خدا نرگس خانم

همشهری مراسلامت بدارد که پایه گذار این دوستی ها ازراه دور

شده است

گنجشک شنبه 26 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 11:17 ب.ظ http://gonjeshkk.persianblog.ir

به به!
سلام.

مذاب ها یکشنبه 27 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 10:06 ق.ظ http://mozabha.blogsky.com

سلام دوست عزیز
یک سوال....
فونت نوشته های وبلاگ من و یا قالب وبلاگ مشکلی از نظر روءیت دارد؟ اگه مشکلی دارد خواهشمندم به من اطلاع دهید تا فونت و قالب را عوض کنم . با سپاس از شما

مکث یکشنبه 27 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 10:15 ق.ظ

دستم نمی رسه به قبضه شمشیر....حالا چه کنم؟.......نرگس جانم! غیبم نزده..هستم...تو خوبی؟

سمیرا یکشنبه 27 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 10:22 ق.ظ http://nahavand.persianblog.ir

شعر استاد همشهریت مثل همیشه قشنگ بود و خوشحالم که خودشم اینجا رو میخونه و اینقدر خوش ذوقه که نظر میده راستی خط زیبایی هم دارن ایشون و ما هم ندیده مشتاق دیدارشون شدیم

ناهید یکشنبه 27 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 10:49 ق.ظ http://nahid-sunset.blogsky.com

آخر مس وجود به اکسیر می رسد

خیلی زیبا است. اعتقاد به عشق!!
نمی دونم چرا واسه من هم اغلب جمعه ها دلگیره...

مامانگار یکشنبه 27 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 11:36 ق.ظ

...عاااالی ...مثل همیشه...میشه بگی این شعرا چطوری به این سرعت به دستت میرسن سهبای عزیز..؟

مذاب ها یکشنبه 27 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 11:44 ق.ظ http://mozabha.blogsky.com

دوست خوبم با مطلبی تازه بروز شدم خوشحال میشم باری دیگر در مذاب ها میزبانتان باشم. به امید دیدارتان در مذاب ها.

..... این معشوق های زمینی کنس قطره اند ... ومن تشنه کام باران ! .......

بزرگ یکشنبه 27 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 11:50 ق.ظ http://navan1.blogfa.com/

به روزم با یه شعر جدید منتظرتم

مکث یکشنبه 27 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 01:22 ب.ظ

عزیزم گفتم که باور کن دور و بر من از دراکولا خبری نیست. آخه چرا اصرار داری یه خون آشام در پیرامون من بیابی؟!!!

مذاب ها یکشنبه 27 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 01:24 ب.ظ http://mozabha.blogsky.com

سلام دوست عزیز ممنونم از حضورتان و نظر مثبت شما در مذاب ها

فرانک یکشنبه 27 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 01:46 ب.ظ http://www.atsehayeehsas.blogfa.com

سلام ...
شعر زیبایی بود
ممنون که سر زدی بهم دوست عزیز
با پست ِ ؟ (هشت تیر) خیلی ارتباط بر قرار کردم و موافقم باهات ...

[ بدون نام ] یکشنبه 27 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 05:39 ب.ظ

دلم برات تنگ شده سهبا جون کجایی؟

محمد قهرمان یکشنبه 27 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 09:42 ب.ظ

با سلام ودرود! دورادور مخلص همه ی عزیزان هستم. چرابه وبلاگی که به این خوبی است وکلّی دوست وآشنای ندیده درآن
دارم،سرنزنم؟ اگرخلاف است،دیگرنیایم!

مهری حسینی یکشنبه 27 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 10:09 ب.ظ http://zanjereh.persianblog.ir

سلام سهبا جان. خوب هستی عزیز؟ .شعر رو خوندم . انتخاب نیکو و شایسته ای بود. بدرود .

میکائیل یکشنبه 27 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 10:37 ب.ظ http://sizdahname.blogfa.com

نظر لطفتونه استاد .
اینجا هم محفلی است برا یبودن .. برای لختی ارامش در این هیاهوی بی صدا

وقتی خانه ای به زینت نام شماس .... چرا از بودن شما در این منزل آزرده خاطر شیم ... ؟

ما با اجازه صاحبخونه ... ورودتون را به این خانه مبارک و میمون می دانیم ....

رویا یکشنبه 27 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 11:50 ب.ظ http://NASIMESOBH.PERSIANBLOG.IR

خوش به حال سهبای خوش سلیقه و خوش به حال این شاعر مهربان.

سهبا یکشنبه 27 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 11:58 ب.ظ

سلام بر استاد قهرمان عزیز ,
همیشه گفته ام و باز هم می گویم , باعث افتخار من است که اشعار شما به قول مامانگار عزیز به این سرعت و از طریق خودتان به دستم می رسد و باعث خوشحالی است که اجازه گذاردن آن را در این خانه به من می دهید .
این که شما قدم به این منزل محقر می گذارید و مرا با نظرات ارزنده تان شرمنده می کنید , دیگرمرا از توان شکرگذاری خارج می کند .
ممنونم استاد عزیز و مهربانم , ممنون به خاطر همه لطف و محبتتان . همیشه پاینده و سلامت بمانید .

سمیرا دوشنبه 28 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 07:18 ق.ظ http://nahavand.persianblog.ir

منظور من این بود که چقدر جالب است که استاد وقت میگذارند و نوشته های هوادارانشان را میخوانند و نظر میدهند....سربلند باشید و مانا

بزرگ دوشنبه 28 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 08:20 ق.ظ http://navan1.blogfa.com/

حضور استاد در این منزل مجازی مایه مباهات نه تنها بنده کوچک است بلکه افتخاری بس بزرگ برای دوستان عزیزمه که میتونند صحبتهای شما رو ببینند و بخوانند.
استاد چرا شما اینجا سر نزنید؟ دوست ندارید بهر ببریم از حضورتون؟ منتظرتون هستیم

محمد قهرمان دوشنبه 28 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 12:51 ب.ظ

چه قدرشما عزیزان مهربانید!همیشه درخدمتم وازگفتگوی مجازی

باشما خوشحال.آرزومند دیدار یکایک شمایانم. تاگردش روزگار چگونه

باشد.سلامت و موفقیت همگی را خواهانم. با ارادت

سهبا دوشنبه 28 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 01:55 ب.ظ

سلام
و باز هم ممنون استاد . همیشه چشم به راهتان خواهیم بود .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد