حرفهایی که باید زد
تا حال حرف زدن زبان را می شنیدم، حرف زدن قلم
را می خواندم، حرف زدن اندیشیدن را، حرف زدن خیال را و حرف زدن تپش های دل
را، حرف زدن بی تابی های دردناک روح را، حرف زدن نبض را در آن هنگام که
صدایش از خشم در شقیقه ها می کوبد و نیز حرف زدن سکوت را می فهمیدم ...
ببین که چند زبان می دانم!
من می دانم که چه حرف هایی را با چه
زبانی باید زد، من می دانم که هریک از این زبانها برای گفتن چه حرف هایی
است.
حرف هایی است که باید زد، با زبان گوشتی نصب شده در دهان، و حرف
هایی که باید زد اما نه به کسی، حرف های بی مخاطب، و حرف هایی که باید به
کسی زد اما نباید بشنود. اشتباه نکنید، این غیر از حرف هایی است که از کسی
می زنیم و نمی خواهیم که بشنود، نه، این که چیزی نیست. از اینگونه بسیار
است و بسیار کم بها و همه از آن گونه دارند؛ سخن از حرف هایی است به کسی،
به مخاطبی، حرف هایی که جز با او نمی توان گفت، جز با او نباید گفت، اما او
نباید بداند، نباید بشنود، حرف های عالی و زیبا و خوب این ها است، حرف
هایی که مخاطب نیز نا محرم است!
این چگونه حرف هایی است؟
این چگونه
مخاطبی است؟
( با مخاطبهای آشنا )
سلام
و این طوریه که امثال شریعتی هیچ گاه نمی میرند
حرف هایی هست برای نگفتن و ارزش عمیق هر کسی به اندازه ی حرف هایی است که برای نگفت دارد.(شهید دکتر علی شریعتی)برای شادی روحش صلوات
سهبای عزیزم ممنون که این نوشته از دکتر رو گذاشتی
حرفهایی که مخاطب نیز نا محرم است....عالی ترین حرف ها..
من عاشق خوشنویسیم.این خطی که اینجا گذاشتی حالمو خوب کرد.
چقدر جالب بود و نیازمند تفکر ایضا.آدم جا میخوره از حرفهای دکتر شریعتی.
مرسی از تبریکت عزیز.ایشالا شاهد موفقیت های بزرگ دخترای عسل مثل(به فتح م!) شما باشیم.
سلام سهبای عزیز واقعا"راست گفتید ونوشتید حرفهایی هست که باید گفت وکسی نباید بشنود چون خیلی ها در زندگی به ظاهر دوست ودر خفا دشمن ما هستن .
مرسی برای این نوشته ی زیبا:)
حرفایی که زدنشان چقدر دلنشین و آرامم میکند :)
مرسی سهبا جان
آره راسته
تا آخر خرداد شاید به روز بشم
با خبرهای بدم
علی شریعتی واقعا بزرگ بود. بعد از او چه کسی خواهد آمد برای اندیشیدن؟ شاید خودش!
سلام به همگی
به نظر من حرفی که به مخاطبی نمیتوان گفت راز است
راز حرفیست که مخاطبش بخشی از وجود من است
کلامی دیگر از دکتر شریعتی
عشق لذت جستن است و دوست داشتن پناه جستن
شریعتی هم دورانی داشت برا خودش
مادرم هنوز به احترامش میگه آقای دکتر علی شریعتی
کاش ما هم یه شریعت داشتیم
آپم رفیق با یه پست ویژه
یاد ان روزها خوش که با هر چه این بزرگ مرد می گفت بزرگ می شدیم .
راستی خودش چه خوب حرف می زد...
ارزش هر کس به اندازه حرفهایی است که برای نگفتن دارد.
دکتر شریعتی
نمیدونی وقتی تونستم برم کنار قبر دکتر شریعتی چه حالی داشتم انگار دکتر کنارم بود. بزرگ کوچک
من فکر می کنم با حمید مصدق بسیار موافق باشم: حرف را باید زد.. درد را باید گفت.. سخن از مهر من و جور تو نیست.. سخن از متلاشی شدن دوستی است..
می گم بزرگ یه دو تا هم جوک برا بچه های این وبلاگ بگو
سلام مطالبت جالب بود از وب منم بازدید میکنید
دوست عزیز یک راهنمایی میخوام تو sky چطور عکس میذارن اگه زحمتی نیست به طور کامل برام توضیح بده ممنون از راهنماییت
سلام
شریعتی بزرگ بود
هست
شریعتی زود بدنیا آمد مال این زمانه نبود زود هم جسمش تمام شد اما اندیشه های شریعتی همانند درخت تناوری هر روز و هر زمانه تنومند تر میشه.بزرگ کوچک
هنگامی که عقل کامل شد سخن کوتاه میشود. حضرت علی (ع)
نمی دانم چرا قلبم غمین است
چرا دلتنگ از اهل زمین است
بیا ای عشق یک شب باورم کن
تمام آرزوهایم همین است
آقا بزرگ یک شنبه ۲۵/۶/۱۳۸۰
خدا رحمتش کنه.....حیف که زود رفت
راستی خاله جون از نمایشگاه واسه من کتاب نگرفتی؟!;)