خواب پرنده در قفس
خیال دلکش پرواز در طراوت ابر
به خواب می ماند.
پرنده در قفس خویش
خواب می بیند.
پرنده در قفس خویش
به رنگ و روغن تصویر باغ می نگرد .
پرنده می داند
که باد بی نفس است
و باغ تصویری است .
پرنده در قفس خویش
خواب می بیند .
هوشنگ ابتهاج
این روزها ذهنم از هر موضوعی خالیست . نه اینکه هیچ فکری ذهنم را مشغول نکرده باشد َ، بلکه هجوم افکار مختلف باعث شده تمرکزم را بر یک موضوع از دست بدهم . گاهی نیز احساس می کنم در خلا هستم . نقطه ای بدون آغاز و پایان . دارم انگیزه ام را برای نوشتن از دست می دهم !
نگران نباشید . هیچ اتفاقی نیفتاده . فقط خسته ام ، خسته ام ، خسته ام !
پی نوشت :
باران می آید . عزیز شاعری می گفت رعد و برق فریاد خداوند عاشق است بر سر زمینیان عاصی و فراموشکار . و من به این می اندیشم پس باران گریه خدای مهربانی است بر حال این آدمیان زمینی و بر دل عاشقانی که تنها مانده اند در جمع اینان . کاش باران غمهایمان را از دل بشوید .
می روی و گریه می آید مرا
ساعتی بنشین که باران بگذرد
ببخشید که بیربط بود !
من تو شعرای بارونی دیوونهء این یه بیتم ...
سلام
منم مثل شما...خسته
ذهن فعلا کار نمی کنه
توصیف آخرتون واقعا جالب و زیبا بود
ایشالا که هر چه زودتر این خستگی روحی برطرف بشه.
پینوشت هم خیلی قشنگ بود. خیلی.
باران حاصل دل گرفته خداست...منم همیشه فکر میکنم هربار که بارون میاد کی دل خدا رو شکونده؟ نکنه یکی از این بارونها حاصل غفلت من باشه؟! باران می آید تا تو آرام باشی مهربان من
سهبا خسته نباشی واسه رفع خستگی سری به من بزن . منتظرم
بهار فصل تنبلیست
بهار فصل عاشقیست
بهار فصل بهاریست
بهار فصل پروازه
بپر بپره بپر
نمدونم چرا مردم از رعد و برق میترسن من مثل قارچ میمونم با دیدن و شنیدن رعد و برق متولد میشم اونم شب تو اتاقی با شیشه های بزرگ بارون بیاد و رعد و برق بزنه چقدر زیباست .بزرگ کوچک
ما همه در قفس خواب میبینیم بگمانمان آزادیم. بزرگ کوچک
جیگر شما را گاز گاز با بربری داغ!
سهبای عزیزم امیدورام زود زود حوصله تو به دست بیاری.. به نظرم بی حوصلگی طبیعیه.. هر کسی ممکنه تویه زمانی بهش دچارش بشه.. بوووووس
سلام
دعوتید به صرف یک بحث فمینیستی و سیب زمینی:
بعد از 9 ماه
با یک شعر جدید و کلی خبر و مطلب
«فاطمه اختصاری» به روز کرد
خبر چاپ کتابم:
«یک بحث فمینیستی قبل از پختن سیب زمینی ها»
و قرار دیدارمان
در نمایشگاه کتاب امسال:
. . . . انتشارات «سخن گستر»
خبر کامل چاپ کتاب چند تن از مطرح ترین شاعران جوان:
دکتر سید مهدی موسوی/ وحید نجفی/ الهام میزبان
محمد حسینی مقدم/ محمد ارثی زاد
شهرام میرزایی/ مینا ارشدی
راستی
طرح جلد کتاب را هم حتما در وبلاگ ببینید!
و کلی مطلب از همه جا و هیچ جا...
از الان منتطر دیدارتان در نمایشگاه هستم
نه برای فروختن کتاب
برای حرف زدن و ادبیات
برای شعر...
منتظرم...
کاش باران غمهایمان راازدل بشوید .کاش !
بارون بارون بارونه هی...
دستته وده به دستوم بیا بریم به خونه...
سهبا جان ممنونم بابت شعر زیبا
منم گاهی تهی میشم از هر چیزی. گاهی هم اونقدر پر میشم که نمیتونم حتی یه لحظه شو به تصویر بکشم. کاملا میفهمم چی میگی
موقتیه. درست میشه
خسته نباشی عزیزهمراه
اپیدمی شده ها واقعا!
ما هم تعطیلات تابستان هستیم خالی از هر فکر و سوژه
کمی استراحت کن سهبا. وگرنه خستگی می مونه توی تنت. اونوقت با کشش بیشتری برمی‌گردی به نوشتن. با ولع و هیجان
سلام سهبای مهربان هنرمند من. خوبم. خیلی خوب. تو چی؟
منم خوبم عزیز دل . به خوبی شما بهتر هم میشم . ممنون زری .
صبح به خیر سهبا بانو
خوبی؟
سهبا جان امروز نمیرسم کامنتهامو تایید کنم اگه دیدی کامنتت نیست دلیلش همینه. فردا تاییدشون میکنم
مرسی از بودنت که دلگرمم میکنه
سلام
انشا الله همیشه سرحال و سرزنده.
خسته بودن رفع شه و غمها شسته. ضمنا از شما بعیده ننوشتن.
فعلا.
سلام خانم سهبا
از لطف بیکرانتون بسیار بسیار سپاسگزارم
باعث افتخارم خواهد بود که کتابم از طریق وبلاگ ارزشمند شما معرفی بشه
منتظر نقدهای جدیتون هستم
همیشه همیشه برفراز بمونین
کاش تمام کارخونه های چتر سازی رو تعطیل کنن تا مردم مجبور نشن با چتر برن زیر بارون
گاهی از درون قفس هم می شود آسمان را دید
هوا بارانی و پاییزیم من
از این روزای خستگی مفرط برای همه هست...امیدوارم هرچه زودتر انگیزه ات برگرده...
و اون پی نوشت...قبلا هم گفتم که از این بحثا خوشم نمیاد ولی اینیکی انقدر زیبا بود که نمیشد ازش لذت نبرد...
چقدر خوندن این اشعار آدمو حالی به حالی میکنه همیشه منتظر شعرهای قشنگ شما هستم