سایه سار زندگی
سایه سار زندگی

سایه سار زندگی

سماع برگها در آسمان پاییز ...


عاشقان نالان چو نای و 

عشق همچون نای زن
تا چه ها در می دمد
این عشق در سرنای تن !
گاه سرنا می نوازد
گاه سرنا می گزد
آه از این سرنایی شیرین نوای

 نی شکن!



ز بعد خاک شدن، یا زیان بود یا سود
به نقد خاک شوم , بنگرم چه خواهد بود
به نقد خاک شدن کار عاشقان باشد
که راه بند، شکستن, خدایشان بنمود
شود دمی همه خاک و شود دمی همه آب
شود دمی همه آتش , شود دمی همه دود
شود دمی همه یار و شود دمی همه غار
شود دمی همه تار و شود دمی همه پود 
( مولانا)



امروز زیر نم نم باران و برگریزان عصرگاه یک آدینه پاییزی، باز روح و جانم به سماع برخاسته و توان از تن بی رمقم ربوده بودند ... در این میانه فغان دخترکم بود که به زمینم بازمی گرداند : " مامان یخ کردم , بسه دیگه! تو رو خدا بریم خونه !"

نظرات 10 + ارسال نظر
طهورا جمعه 8 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 09:09 ب.ظ

خب بجای دخترک عزیزتون اگه من همراهتون بودم ...دیگه برنمی گشتیم
سلام شیدا جان

شعر اولیه فوق العاده ست.

فکر کن عمه ! اون روز هم من و ناهید با دخترها رفته بودیم پارک ! وای نه من پیدا بودم , نه ناهید ! طفلی دخترکان ما دو تا !

طهورا جمعه 8 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 09:13 ب.ظ

امروز آسمون انقدر قشنگ بود که حیرت کردم !
دوباره از اون پنجره دوتا عکس تبت شد برام .

پس جای من و شما در کنار هم خالی بوده با دوربین های در دست ! منم از آسمون چند تایی عکس گرفتم !

طهورا جمعه 8 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 09:22 ب.ظ

آسمون تو عکسای من همچین ژست گرفته!
ژست های مختلف هر پنجره یه ژست

توی پست بعدی در مدار ماه، شاهدش خواهیم بود دیگه , مگه نه عمه جان ؟

طهورا جمعه 8 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 09:34 ب.ظ

شاهد که شما باشید ...حتما

منتظر گفتگوی جدید شما با آسمان خواهیم بود , عمه جانم .

سمیرا شنبه 9 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 08:03 ق.ظ

میخوای بری رقص و سماع روی برگها تنها برو بچه طفلی رو نبر سرما بخوره خب چه عکس قشنگیه اون اولیه

مریم شنبه 9 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 11:18 ق.ظ http://www.najvaye-tanhai.blogsky.com

همه برگ های تقویم را به دنبال تو شمرده ام
برگ های سیب
برگ های انگور
پاییز اما
فصل خرمالوست
فصل گس تنهایی

سلام بانو

زهرا شنبه 9 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 11:20 ق.ظ

سلام آبجی سهبا
چه عکسهای محشری

سپیدار شنبه 9 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 04:03 ب.ظ

آخرین روزای برگ ها و آسمونه...
دیگه جفتشون میرن تااااا فروردین
اردیبهشت جفتشون کم کم عرض اندام می کنن
و تیر ماه
موقع سلطنت جفتشونه
شاید واسه همینه که برگ و آسمون اینهمه عاشق هم هستن
همه چیزشون با همه

جوجه اردک زشت شنبه 9 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 08:40 ب.ظ

سلام آبجی آواز برگ ریزون

چه روزهاییست این شیدایی نم بارون و باد کنج شانه های تکیده درخت

جند سالی بود پاییز ملس نداشتیم اما امسال گل کاشت طبیعت...

چه عکسهایی....

زهرا سه‌شنبه 12 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 09:37 ق.ظ

امان از وقتی که آبجی حوصله جواب دادن نداشته باشه
اینجوری میشه که واسه کامنتا یا میذاره یا یا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد