سایه سار زندگی
سایه سار زندگی

سایه سار زندگی

بازی آخرسال


به دعوت سمیرای عزیز منم در بازی بهترین ها شرکت می کنم :

بهترین روز سال 88: امسال سال پرتنشی بود . سال هیجانات و نوسانات شدید احساس ها , سال لنگ زدن عقل و دین و احساس , قبل و بعد از بیست و دوی خرداد . سال دوستیها و دشمنیهای جدید , سال طبقه بندی های جدید! سال نقابهای قشنگ ، سال برداشته شدن بعضی نقابهای قشنگ! اما با همه اینها سال 88 کلا برای من سال خوبی بود . سالی پر از تجربه های جدید , پر از روزهای قشنگ . نه اینکه توی این سال روزهای سخت نداشته باشم , اما اینقدر حضور روزهای خوب پررنگ هستند که دوست دارم اون روزهای سخت رو فراموش کنم . مهمترین دلیل هم برای خوب بودنش اینه که اونطوری زندگی کردم که خودم می خواستم . سعی کردم خیلی چیزها رو تغییر بدم و تا حدود زیادی هم موفق شدم و این برای من یک موفقیت بزرگ بود . یک روز خاص قشنگ امسال برای من روز عقدکنان برادرم بود که مدتها ذهن ما رو مشغول خودش کرده بود و خدا رو شکر که به خوبی و خوشی انجام شد .

بهترین هدیه سال : امسال من هدیه هم زیاد گرفتم . هدیه هایی که هر کدوم لطف خودشون رو داشتند . مهمترین این هدیه ها  سلامتی خودم و خونوادم بود و همینطور یه حس خاص و یه نگاه تازه به زندگی که باعث قشنگی روزهام شده و این هدیه رو هم هیچکس نمیتونه بده الا خدای مهربون و بزرگ . هدیه هایی که واسه خونه جدیدم گرفتم , هدیه های تولدی که دوستانم بهم دادن ! بخصوص اون پستی که سمیرا واسه تولدم نوشت , اما اون هدیه ای که خیلی برام ارزشمند بود یه پیام تبریک بود صبح روز 20شهریور از یک دوست , حس قشنگی رو که لحظه خوندنش داشتم هرگز از خاطر نخواهم برد. به علاوه نیایش که روز تولدم عزیزترین عروسکهاش رو به من هدیه می داد . ممنون از همه دوستان خوبم .

بهترین سفر : امسال من سفر هم زیاد داشتم . از سفرگروهی با دوستان خانوادگی به لرستان گرفته تا سفر چند روزه خانوادگی به محمودآباد که برام یه آرامش نسبی به همراه داشت , تا سفرهایی که به شهرمون داشتم واسه نامزدی و عقد کنان دو تا از برادرهام. اما اون سفری که خیلی تو ذهنم مونده سفر یک روزه با سمیرا بود واسه مسابقات اداری به تهران که خب خاطره قشنگی واسم شد و همینطور سفرمون واسه نمایشگاه کتاب تهران.

بهترین دوست سال 88: اومدم بگم امسال سالی بود که دوستان زیادی پیدا کردم دیدم همش شده خیلی خیلی ! اما خب واقعا من امسال دوستان خوب زیادی پیدا کردم . یه سری از دوستیهامون عمیقتر شد ( دوستیهایی که سنگ بناشون از قبل گذاشته شده بود مثل  مریم زن داداشم و همینطور سمیراهای گلم .) یه سری دوستیهای ظاهرن مجازی قشنگی شکل گرفت مثل آشنایی با رویا و زری و محبوبه و شقایق . یه زن داداش خوب پیدا کردم که عین یه دوست و خواهر خوب می مونه برام . یه سری دوستیهای جدیدی هم شکل گرفت که شروعش خیلی خاص بود ولی مطمئنم گذشت زمان این محبت بین ما رو عمیقتر و پایدارتر خواهد کرد مثل کیمیاگر خوبم . راه افتادن این وبلاگ باعث شد یک جنبه های دیگه ای از دوستان خیلی قدیمی مثل پدرخوانده و بامرام رو هم بشناسم که این هم خیلی خیلی برام جالب و جذاب بود . بخاطر همه این دوستان و دوستیهای قشنگ هم از خدا ممنونم .

بهترین غذا: راستش غذا هیچوقت اینقدر برام مهم نبوده که بهترین و بدترینش تو ذهنم بمونه !

بهترین فیلم : من امسال فیلم هم کم ندیدم . فیلمهای قشنگی مثل به رنگ ارغوان , کتاب قانون ، آواز گنجشکها , دعوت , حس پنهان و بقیه ای که یادم نمونده اسماشون رو . ولی فیلمی که چند روزی تمام فکر و ذهن و حس من رو درگیر خودش کرد فیلم

 بود که بعدها راجع بهش خواهم نوشت .blind side

بهترین کتاب : کتاب خاک غریب جومپا لاهیری , سال بلوا نوشته عباس معروفی و مجموعه شعر تو مشغول مردن ات بودی .

بهترین پست  : نمیدونم من اصلا بهترین پست داشته باشم یا نه ؟ شاید بهتره شما راجع به این نظر بدین اما اون پستی رو که خودم خیلی دوست داشتم پست خاطره خونه مامان بزرگمه !

بهترین برنامه منم برای سال آینده اینه که قدر تمام لحظه های خوب زندگیم , تمام داشته های خوب زندگیم و تمام آدمای خوب و دوست داشتنی زندگیم رو بدونم . دلم میخواد اونطوری زندگی کنم که باید و دوست دارم ارتباطم رو با خدای خودم بیشتر و نزدیکتر از اینی که الان هست , داشته باشم . و توی این راه هیچکس هم به اندازه خودش نمیتونه کمکم کنه .

خب منم میکائیل , پدرخوانده , شقایق , آلن , گیس گلابتون , خانم گنجیشکه و عاطفه و همه کسانی که دلشون میخواد داخل بازی باشن رو به ادامه این بازی دعوت میکنم .

نظرات 36 + ارسال نظر
بزرگ چهارشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 07:57 ق.ظ

بهترین چیز رسیدن به نگاهیست که از حاثه عشق تر است.سهراب

سلام بزرگ عزیز . صبح شما بخیر !
اما خوشم میاد که خوشتون میاد یه ملت رو سر کار بزارین ها !!!!

سمیرا چهارشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 08:17 ق.ظ http://nahavand.persianblog.ir

خیلی قشنگ بود عزیزم ممنون که دعوتم رو قبول کردی و بهترین هاتو نوشتی و بازم ممنون که این همه به من لطف داری امیدوارم لیاقت دوستیتو داشته باشم و حتی اگه دست روزگار از هم دورمون کرد بازم دوستیمون محکم بمونه...
راستی منظور نویسنده قبلی از این جمله آخرش چی بود.؟

سهبا چهارشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 08:20 ق.ظ

چی بگم سمیرا جون ؟ یادمون باشه ایندفعه از یلدا خانوم بپرسیم !!!

عاطفه چهارشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 09:25 ق.ظ http://hayatedustan.blogfa.com/

سلام سهباجون جون..میبینیم کخ شما هم بزرگ دارید!!!!!!
مرسی به بازی دعوتم کردی.. کار مقاله ام تموم بشه بازی میکنم(بووووووس)

اونوقت کار مقاله ت کی تموم میشه خانومی ؟

عاطفه چهارشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 09:26 ق.ظ http://hayatedustan.blogfa.com/

کخ اشتباه تایپی بود=که

کرگدن چهارشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 09:48 ق.ظ

بهترین های شما رو که خوندیم عذاب وجدانمون بیشتر قلمبه شد که هنوز نتونستیم دعوت سمیرا بانو رو لبیک بگیم !

ممنون از حضورتون . دوست داریم بخونیم بهترین های شما رو !

منوخودم چهارشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 10:13 ق.ظ

سلام
اینجا نمیشه خصوصی گذاشت نه؟
هنوز پیگیر اون ماجرا هستم
انگار آب شده رفته تو زمین...
نمیدونم واللا...
خبر ندادن من رو به حساب بی معرفتی من نذارید...
میام بازم...

شیدایی چهارشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 10:13 ق.ظ

سلام .. ببخش که دیر رسیدم برای پست قبلت ... خونه تکونی و کار و درس و سرشلوغی و این صحبتا و ...

خواهش میکنم خانومی . شما هر وقت بیاین منو خوشحال میکنین !

سمیرا چهارشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 10:29 ق.ظ http://nahavand.persianblog.ir

پیگیر کدوم ماجرا؟ کی آب شده رفته توی زمین؟ منم که خبرنگار و فضول......

بزرگ چهارشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 10:34 ق.ظ

منظور من این بود اونی که نگاهش تر میشه همه چیز رو تر تر از بقیه میبینه(بهتر و عاشقانه تر).
کاش تو این دنیا لااقل 20 درصد مردم نگاهشون تر بشه .دنیا قشنگ تر میشد.ایییییییی
بزرگ کوچک

سهبا چهارشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 10:35 ق.ظ

حضوری میگم خدمتتون سمیراجونم ! قربون دوست خبرنگار خودم برم من !
رویااااااااااااا !!!! کجایی ؟؟؟؟!!!! رویاااااااااااا

فرشته چهارشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 11:38 ق.ظ

چرا همش بهترین؟؟؟ واقعا چرا؟؟؟؟ بدترین رو بنویسین که کل روزای 88 از اول سال بگیر تا آخرش بد بود :(
این بازیه بهتری میشه ها!

چون من دلم نمیخواد به بدیها فکر کنم زیاد ! ایراد داره ؟

خاله ریزه چهارشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 01:25 ب.ظ

سلام سهبای مهربونم
چقدر نوشته ها و روزهای امسالت قشنگ بود امیدوارم سال 89از این هم بهتر و بهتر و بهتر باشی..
راستی بابت ماهی و فال هم خیالت راحت....

مرسی خاله ریزه مهربون !

حمید چهارشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 01:28 ب.ظ http://abrechandzelee.persianblog.ir/

ممنونم...خوندن این پست واقعا حالمو خوب کرد...
تو روزایی که اکثرا ناخواسته و عده کمتری هم خودخواسته تیریپ غم دارن دیدن اینکه یه نفر نسبت به سالی که گذشته حس خوبی داشته به آدم حس آرامش میده...

خوشحالم که خوشتون اومد و حالتون خوب شد از خوندن این پست !

حمید چهارشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 01:32 ب.ظ http://abrechandzelee.persianblog.ir/

اون پست مادربزرگ رو هم نخونده بودم و چه کار خوبی کردی که بهونه دادی تا یکی از دلی ترین نوشته های وبلاگایی که تا حالا دیدمشون رو بخونم...
با اینکه هیچوقت خاطره های این شکلی نداشتم انقدر دلم تنگ شد که چشم باز کردم دیدم این پرده اشکی که جلوی چشامه نمیذاره آخرای نوشته تو بخونم...

ممنون از محبتتون !

محبوب چهارشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 02:04 ب.ظ http://mahboob.persianblog.ir

قبل ازینکه نظر بدم راجع به این پستت ، باید بگم که توی صدات یه دنیا انرژی بود که کلی حالمو خوب کرد . مرسی باهام حرف زدی نرگس مهربونم . ممنون . هزار بار ممنون .

چقدر بهترین های امسالت حالمو خوب کردد و چقدر انگیزه داد که حتماً امشب منم بنویسم و فردا منتشرش کنم .
به نظر ِ من تو یکی از بهترین هایی . باور کن . من اهل چاپلوسی نیستم به خدا . بوس

سمیرا چهارشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 05:23 ب.ظ http://nahavand.persianblog.ir

محبوبه امروز واسه منم روز خوبی بود..خوشحالم که دوباره صداتو شنیدم و مطمئن باش که درمورد بانوی ما اشتباه نکردی اون همونقدر خوبه که تو خوبی همونقدر مهربونه که تو هستی و همونقدر دوست داشتنیه که گلی جون من عزیزه...خوشحالم که وبلاگ نویسی من باعث شده خیلی ها دست به قلم ببرن و بنویسن و خیلی ها با هم دوست بشن..خوشحالم که به درد خوردم

طه چهارشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 06:17 ب.ظ http://m-rajabi.com

سلام
-
-
-
-
----------------- همه ما دزدیم -------------
-
-
-
-

عاطفه چهارشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 07:31 ب.ظ http://hayatedustan.blogfa.com/

مقاله مو تموم نکردم ولی دعوت شوما اجابت شد جونی (قلب)

شقایق چهارشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 08:58 ب.ظ

سلام و هزاران سلام به بانوی خوب و مهربان بلاگ اسکای
اول یه تشکر از سمیرا برای این بازی انرژی بخش و ممنون از سهبای نازنینم برای نوشتن بهترین هایش به این خوبی
واقعا خوش به سعادت همه دوستانی که بهترین های پرباری دارن و از همه روز های سال ۸۸ به خوبی استفاده کردن ...
با نوشتن این بهترین ها می تونیم چشم اندازی برای سال آینده هم داشته باشیم.


ممنون از دعوتت خانومی ...در اولین فرصت منم می نویسم البته اگه بتونم موردی پیدا کنم!!

سیروس چهارشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 09:59 ب.ظ http://www.fromdeepdown.bloghaa.com

سلام
ما نیز شرکت کردیم تا یه حدودی!
تا یه حدودیش دیگه چی بود!؟:)

انیس پنج‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 10:54 ق.ظ http://www.aniss.blogfa.com

الهی من فدای این کلوچه که عکسش گوشه صفحه هست بشم
چه خوردنیه
خدا حفظش کنه

زری پنج‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 12:39 ب.ظ

عکس جیگر من اینجاست؟ الان دیدمش....عخش منه این دخترت...

محبوب پنج‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 01:27 ب.ظ http://mahboob.persianblog.ir

قربون ِ تو برم عزیزم . منم دلم به شماها خوشه . خوشحالم که دوست ِ خوب و با محبتی مثل ِ تو دارم عزیزم . آره واقعاً باید برن گم شن غم و غصه ها . دوستت دارم نرگسم .

دختر ِ گلتو ببوس.

samira پنج‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 06:32 ب.ظ

بهترین روزهای امسال روزایی بود که بابهتیرین دوستها گذشت ویه خاطره شدن توکتاب زندگیم.
مرسی که این روزارو ساختین .

هیوا پنج‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 09:36 ب.ظ http://forlasttime.persianblog.ir

سهبای عزیز خیلی خوبه که فقط به بهترین ها اشاره کردی اینجوری آدم کلی امیدوار می شه به زندگی...بهترین همه بهترین ها رو برات در سال ۸۹ آرزو می کنم.

بزرگ پنج‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 09:48 ب.ظ

امیدوارم سال ۸۹ برای اونی که این متن رو میخونه خوب و بهتر از ۸۸ باشه.

آلن جمعه 21 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 12:56 ق.ظ

خیلی قشنگ نوشتید.

در ضمن قهر چیه. من همیشه نوشته های شما رو می خونم.

گیس گلابتون جمعه 21 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 01:52 ق.ظ http://kaskiat.blogsky.com/

سلام........اول یکم قربون صدقه این کوچولوی نانازی برم...........ماشالا چه قندعسله:*
وااااااااااااای!...........ما چه قدر باهم تفاهم داریم!!!............عصری اومدم نصفه نیمه خوندم.......الان اومدم بقیه این پست رو بخونم دیدم سهباجونم هم سه تا کتاب معرفی کرده!
ایشالا که به برنامه ت عمل کنی و به چیزی فراتر از اونی که میخوای برسی:*

آستیاژ جمعه 21 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 01:15 ب.ظ http://http://www.astiage.persianblog.ir/

سهبا جونم سری به وب من میزنی از دوستانت نمیخوای سری به من بزنن.من دوست خاله ریزه هستم منو دوست داشته باشین

سیروس جمعه 21 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 03:20 ب.ظ http://www.fromdeepdown.bloghaa.com

راستی سهبا بانو
این کوچولوی ناز گوگلو مگولی توی این بنرتون کوچولوتونه!؟
ماشالاه ماشالاه
خدا ببخشتش

گنجشک شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 12:49 ق.ظ http://gonjeshkk.persianblog.ir

شهبا جان گنجشک رو ببخش که با این همه تاخیر اومده و جسارتا دعوتت رو هم نمیتونه اجابت بکنه.نمیدونم چرا مغزم قفله این روزا و جوابی برای خیلی از اینها ندارم که بخوام یه پست بذارم براشون پس با اجازت تو همین کامنت چند تاشونو میگم.
بهترین روز همون روز اول سال بود چون سال تحویل مکه بودم.
بهترین سفر هم همون مکه و بعد سوریه بود.
فیلم درباره الی رو هم خیلی دوست داشتم.
الان دارم کتاب جهان هولوگرافیک رو میخونم که تموم نشده ولی به نظرم خیلی جالبه.
شاید اگه تو روزهای دیگه ای بود جوابهای بقیه هم به ذعنم میرسید ولی متاسفانه فعلا هنگم.
گند زدم به بازی؟دیگه منو به هیچ بازی دعوت نمیکنی یعنی؟
شرمنده.

گنجشک شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 12:52 ق.ظ http://gonjeshkk.persianblog.ir

چقدر غلط تایپی!سهبای عزیز این مخلوط شدن سین و شین رو به حساب مصرف زیاد نگذارید یه وقت خدای نکرده که نمیگذرم ازت ها!

وحید شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 01:06 ق.ظ http://www.vma.ir

این بازی هم امسال بدجور همه گیر شده ها :دی

زری شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 02:55 ب.ظ

سلام دوست...

آرمین دوشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 08:32 ب.ظ http://armin-hosseini.blogfa.com/

این پست رو خیلی دوست داشتم و بهم چسبید
مرسی که سر زدی
امیدوارم بیشار سر بزنی
ومرسی برای نظرت:)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد