سایه سار زندگی
سایه سار زندگی

سایه سار زندگی

بازی زندگی

ده ، بیست ، سی ، چهل ... صد ... چشم می گذارم و تو پنهان می شوی و هنوز که هنوز است می جویم و نمی یابمت ! بزرگ شده ایم و بازیهای کودکانه را هم از سادگی و زیبایی خود دور کرده ایم. بزرگ شده ایم و صداقت را در کوچه پس کوچه های کودکی هایمان گم کرده ایم. بزرگ شده ایم و از قایم موشک بازی فقط پنهان شدنش را خوب بلد شده ایم ! پنهان شویم در پشت نقابهای قشنگ رنگی ! بازی نقاب ها را خوب بلدیم ! بلدیم پنهان شویم پشت کلمات زیبا، پنهان شویم ورای رفتاری با تشخص ، پنهان شویم پشت ظاهری آراسته! حتی پنهان می شویم در سکوت عمیق روزهایمان! سکوت سهمگینی که درون ما را از دیدرس دیدگان غریبه و آشنا پنهان می کند، اما... چشمها را نمی شود پنهان کرد ! چشمها آینه درونند و غمها را فریاد می زنند! غمها از درون ساکت ما راه به بیرون می یابند و تنهایی آدمها را فریاد می زنند! نقابهای زیبا را کنار می زنند و آشفتگی ها را نمایان می سازند! آشفتگی درون آدمها را! آشفتگی زندگی های درهم این روزگار را !
نمی دانم گمشده این روزهای زندگی ما أدمها را که اینقدر همه دچار آشوب و سرگشتگی هستیم ! اینکه اینقدر ناآرام و بیقراریم ! اینکه اینهمه دیوار سرد دلسردی دور خود کشیده ایم و نه می خواهیم و نه می توانیم از حصار این دیوارها بیرون بیاییم! این است که هماره زندگی جز تنهایی و رنج و غم نصیبی نداریم! به راستی گمشده حقیقی این روزگار چیست ؟ اعتقاد ؟ عشق ؟ خدا؟؟؟ نبود هر کدام اینها یعنی عدم آرامش! وای به وقتی که هر سه را گم کرده باشیم ! آنوقت نه ده، بیست ... صد که اگر تا به آخر دنیا هم بشماری نه خود را می یابی، نه رنگ زیبای آرامش را! گم شده ایم و گمگشته هایی هستیم که گمشده هایمان را هم نمی شناسیم ! کاش عشق که مظهر حقیقی آفریدگار است دستگیرمان شود و ما را برساند به پایان خوب بازی زندگی ... به خدا... به آرامش مطلق حضور مهربان او...
کاش همیشه عاشق باشیم. 

پی نوشت: زمین گرد است 
تا رفتن از پیش تو
آمدن به سمت تو باشد! ( علیرضا روشن)
نظرات 9 + ارسال نظر
جوجه اردک زشت سه‌شنبه 22 مهر‌ماه سال 1393 ساعت 10:12 ب.ظ

از قایم موشک بازی فقط پنهان شدنش را خوب بلد شده ایم ...

گمشده این روزگار عشق است ... عشق معرفی می آورد به بلندای مهربانی خداوند مهربان...
این روزها قایم باشکی با عشق در جریان است پنهان می شویم به امید صد گفتن و سوختن در بازی لبخند ومعنا

زیبابود

قایم موشک با عشق ! و پیدایش هم نمی کنیم!!!
سلام مهربان. ممنونم.

زهرا چهارشنبه 23 مهر‌ماه سال 1393 ساعت 07:31 ق.ظ

عالی بود
ما آدمها فقط بلدیم یه چیزی رو گم کنیم یاد نگرفتیم گمشده رو پیدا کنیم
فقط عادت میکنیم به نبودنش
سلام آبجی خانوم
امیدوارم حضورتون همیشگی باشه

وقتی چیزی ارزشمند باشه، نباید به نبودنش عادت کرد ! باید واسش جنگید!!! وگرنه همین میشه که هستیم، یک گمگشته همیشه!

طهورا چهارشنبه 23 مهر‌ماه سال 1393 ساعت 08:35 ق.ظ

اجازه!! ما همیشه خودمون چشم میذاریم خودمونم قایم میشیم ...ولی چون خدا همیشه حاضرِ ...ما رو لو میده

عجب پستی نوشتیدا...این از اثرات آب و هوای خوب اینجاست

یعنی نمره م چند شد ؟ اونوقت این اثر سرگیجه های آلودگی هواس یعنی ؟!!!

طهورا چهارشنبه 23 مهر‌ماه سال 1393 ساعت 08:37 ق.ظ

سلام

سلام مهربان آشنای دل

ر ف ی ق چهارشنبه 23 مهر‌ماه سال 1393 ساعت 12:51 ب.ظ http://khoneyekhiyali.blogsky.com

چه خوب !!
هنوز مانده در یادت و به یادمان آوردی ،
که عشق یعنی ،
بی هوا
بدون ِ مقصد
مات تصویر ِ دوست بودن است و
فلسفه اش
تو بالا نری من زمین می خورم !!

سلام بر بانوی ِ مهربانی های ِ بی ریا

سلام. دیدن اسمتان تجلی عشق است ! شادم از بودنتان. خوش آمدید

سپیده چهارشنبه 23 مهر‌ماه سال 1393 ساعت 02:21 ب.ظ

وقتی چیزی (کسی) ارزشمندباشه نبایدبه نبودنش عادت کرد!چه خوب گفتین درست مثل من که بعداز3سال هنوزبه نبودن کنارتون عادت نکردم..
سلام نازنین قلمتون پایدار

و من هنوز هم به اندازه روزهای اول دلتنگت هستم عزیز همیشه دل.

مریم چهارشنبه 23 مهر‌ماه سال 1393 ساعت 02:32 ب.ظ

کاش
وقتی
قایم
میشدیم
خدا پیدایمان میکرد...
سلام مهربان همیشۀ دل

ما شاید گم شویم ، اما هیچوقت خدا گممان نمیکند مریمی جان!

دانیال جمعه 25 مهر‌ماه سال 1393 ساعت 12:46 ب.ظ

زندگی طعم خوش سیب است از دستان حوا

بله !سیب زندگی تان خوش طعم و عطر !

دانیال جمعه 25 مهر‌ماه سال 1393 ساعت 10:54 ب.ظ

آدم عاشق حوا
و سهم من از سیب
هبوط شد و بس !

اختیار دارین برادر ! شما هم کم عاشق حوایتان نیستید !!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد